سلام دوستان زهرا (م) هستم همسفر
عنوان وادی چهارم میگوید: «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». این وادی به ما میآموزد که مسئولیت مسائل، مشکلات و کارهای خودمان را خودمان بپذیریم و به گردن دیگران بهخصوص خداوند نیندازیم. هنگامی که پدر یک خانواده نسبت به همسر و فرزندان خود مسئولیتهایی دارد همسر و فرزندان هم مسئولیتهایی نسبت به پدر خانواده دارند؛ یعنی اینکه مسئولیت همیشه دوطرفه است. مسئولیت هیچوقت یکطرفه نیست و یکطرفه تعریف نشده است؛ همانطور که من در قبال خداوند مسئولیت دارم و خداوند هم در مقابل من مسئولیت دارد. منِ همسفر در کنگره آموزش گرفتهام که بار مسئولیتهای زندگی خودم را به دوش دیگران نیندازم؛ چراکه بیشترین بار مسئولیت زندگی برعهده خود من است و نمیتوان از دیگران انتظار کمک و مساعدت کرد. منِ همسفر قبل از ورود به کنگره انتظار داشتم که اگر من جایی از زندگیام دچار مشکل شدم؛ دیگران از جمله پدر، مادر، همسر، خواهر، برادر و ... باید به من کمک کنند تا مشکل من حل شود و یا اگر حل هم نمی شد آنها را مقصر میدانستم و رفتارهای بدی از خود نشان میدادم و یا اینکه خداوند را مقصر میدانستم که چرا این مشکل را برای من بهوجود آورد. اما در کنگره آموزش گرفتهام که من وقتی مشکلی برایم پیش آمد باید آن را بپذیرم و خودم آن مشکل را به تنهایی حل کنم و دیگران و خداوند را مقصر بهوجود آمدن آن مشکل ندانم. گاهی اوقات هم منِ همسفر گمان میکردم که اگر مشکلی برایم بهوجود آمد میتوانم با دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند آن را به خدا واگذار کنم و منتظر بمانم تا خداوند مشکلم را حل کند و اگر هم حل نمیشد خداوند را سرزنش میکردم که من این همه دعا و راز و نیاز کردم اما مشکل من را حل نکردی؛ اما از وقتی که اذن ورود من به کنگره صادر شده است سعی میکنم مسئولیت مسائل و مشکلات زندگیام را بپذیرم و به گردن خداوند و دیگران نیندازم. آقای مهندس در این وادی میگویند: «دعا و راز و نیاز وقتی تأثیر دارد که منِ همسفر هم تلاش کنم و حرکتی انجام دهم وگرنه با سپردن آن مشکل به خداوند و رد کردن از گردن خودم آن مشکل برطرف که نمیشود هیچ؛ بلکه مشکلات دیگری را هم بهوجود میآورد». گاهی اوقات هم منِ همسفر گمان میکردم که اگر مشکلی برایم بهوجود آمد میتوانم با دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند آن را به خدا واگذار کنم و منتظر بمانم تا خداوند مشکلم را حل کند و اگر هم حل نمیشد خداوند را سرزنش میکردم که من این همه دعا و راز و نیاز کردم اما مشکل من را حل نکردی؛ اما از وقتی که اذن ورود من به کنگره صادر شده است سعی میکنم مسئولیت مسائل و مشکلات زندگیام را بپذیرم و به گردن خداوند و دیگران نیندازم.
سلام دوستان زهرا (الف) هستم همسفر
پیام وادی چهارم این است که «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت ازخویشتن». در این وادی ما سعی میکنیم برای مسائل حیاتی خودمان جایگاه و مسئولیت قدرتمطلق و یا خداوند و جایگاه و مسئولیت خودمان را تا حد امکان مشخص کنیم. آقای مهندس در این وادی میگویند: «در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خود». ما باید متوجه شویم که در وادی اول، با تفکر ساختارها آغاز می شود؛ در وادی دوم، بیهوده به دنیا نیامدهایم؛ در وادی سوم، بیشتر از همه باید خودمان فکر کنیم و در وادی چهارم، باید بدانیم که هر کسی باید در مقابل وظایفش مسئولیتپذیر باشد و همیشه مسئولیتها دوطرفه است؛ مثلاً پدر و مادر وظیفهای در قبال فرزند دارند و فرزند هم مسئولیتی در قبال پدر و مادر دارد یا مثلاً دانشآموزی که مسئولیتی در قبال معلم دارد و معلم هم مسئولیتی در قبال دانشآموز دارد و یا مثلاً رهجو وظایفی در قبال راهنما دارد و راهنما هم مسئولیتی در قبال رهجو دارد. ما در مقابل خداوند هم یکسری مسئولیت داریم و خداوند هم یکسری مسئولیت دارد. این مسئولیتها حدومرزی دارد که اگر براساس قوانین رعایت شود حدومرز آن مشخص است. در وادی یک، دو و سه ما یاد گرفتهایم که بیشترین مسئولیت در زندگی بر عهده ماست. در این وادی ممکن است یک گریزگاه وجود داشته باشد؛یعنی یک راه وجود دارد و آن راه دررو خداوند است که ما مسئولیتها را به گردن خداوند بیندازیم و خودمان صورت حقبهجانب بگیریم و کلیه بار مسئولیت بهعنوان یک حرکت نمادی، الهی، عرفانی و از روی سخاوت و بزرگواری به خداوند واگذار کنیم و از روی تنبلی یک گوشهای بنشینیم و بدون هیچ تفکر و تلاشی بگوییم خداوند و نیروهای مافوق وظیفه دارند مشکلات ما را حل کنند. برداشت ما طوری شده است که انگار خداوند یا نیروهای مافوق فرمانبردار ما هستند که ما به آنها برنامه بدهیم و آنها انجاموظیفه کنند. اگر ما تمام وظایفمان را در مقابل خداوند و یا سایر انسانها انجام بدهیم؛آنوقت میتوانیم منتظر باشیم که خداوند یا دیگران به من کمک کنند. دعا، رازونیاز و نیایش زمانی مؤثر واقع میشود که من حداقل در مسیر ارزشها حرکت و از ضدارزشها دوری کنم و اگر خداوند را بشناسم خیلی از مسائل و مشکلات را نخواهم داشت. من به این نتیجه رسیدم که فکر و اندیشه من روی جسم من اثر گذار است؛ اگر فکر من درست باشد آن حال خوب را دارم و مسئولیت خودم را خوب میدانم. اما اگر فکر و اندیشه من معیوب باشد؛ خودم را در قبال مسئولیت بیتفاوت میبینم. یک ضربالمثل لست که میگوید: «کار را که کرد، آن کس که تمام کرد». به این معنی که موفقیت و نتیجه نهایی یک کار بر عهده کسی است که آن کار را به پایان برساند.
ویرایش و رابط خبری: همسفر مژده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
59