در تیتر وادی آمده است «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.» در این وادی گفته میشود که برای حیات وزندگی انسان، خداوند در مسئولیتها مرزی مشخص نموده؛ چراکه طرز فکر همه انسانها به یکشکل نیست و باهم تفاوت دارد. در مورد خداوند و هستی برداشتها متفاوت وجود دارد. در وادی اول، دوم و سوم یاد گرفتیم که در انجام کارها تفکر و اندیشه داشته باشیم، بیشترین بار مسئولیت زندگی و حیات به عهده خود ما است. شاید یکجاهایی از زیر کار شانه خالی کنیم، از مسئولیتها عقبنشینی نماییم و به دوش خداوند بیندازیم، همیشه حقبهجانب باشیم که خداوند باید این مشکل را حل کند؛ هیچ حرکتی از خود نداشته باشیم، در یکگوشه بنشینم و دست به دامن خدا شویم و زمانی که مشکل حل نشد، از خداوند گله داشته باشیم که چرا مشکلات من را حل نمیکنی؛ بهطور مثال: قرضهای من زیاد شده و رویهم جمع گردد، بگوییم؛ چرا از راه غیب گشایش ایجاد نمیشود، نیروهای الهی به من کمک نمیکنند و یا اگر کسی دزدی کرد، قتل انجام داد و به زندان افتاد، بگوید؛ چرا خداوند او را آزاد نمیکند، یا اینکه من تلاشی نداشته باشم، در خانه بخوابم و از دیگران بخواهم که ازنظر مالی به من کمک کنند یا هزاران کار مختلف دیگر.
ازنظر بعضی از ما گویی خداوند باید از ما فرمانبرداری کند و یا اینکه به خاطر شانس من است که این مشکلات برایم پیش میآید؛ چراکه ما روی فکر، اندیشه، تلاش و کوشش خود حسابوکتاب داریم. من باید در ابتدا وظیفهای که بر عهدهدارم را بهخوبی اجرا نمایم، سپس تلاش، کوشش و حرکت کنم و در آخر از خداوند انتظار کمک برای مشکلات را داشته باشم. گاهی اوقات ما از خداوند خواستههایی نامعقول داریم، که به صلاح ما نیستند و ما آن مشکلات را نشناختهایم. نیروهای الهی و دستهای آسمانی فقط افکار را القا میکنند؛ ولی مسئولیت بر عهده خود ما است.
خداوند انسان را خلق نمود، بر سر دوراهی قرارداد، یکراه سالم و درست، راه دیگر زشتی و پلیدی و پایان هر مسیر را مشخص نمود. به او اختیار داد تا خود انتخاب نماید. در کلامالله بیان میشود: «این عملهایی که انجام میدهیم، مسئولیت آن بر عهده خود ما است که نباید به عهده خداوند بیندازیم». لازمه هر کاری در ابتدا تلاش و کوشش است و در کنار آن راز و نیاز میتوانیم داشته باشیم، درراه ارزشها و صراط مستقیم قرار بگیریم، از فرمانهای خداوند پیروی کنیم و مشکلاتی که سر راه ما قرار میگیرند را بپذیریم. اگر ما نیروها را نشناسیم، در ناامیدی فرومیرویم، زندگی بهطرف اضطراب و آشفتگی میرود و بیماری به سراغ ما میآید. باید خود را بشناسیم و تغییرات مثبت در زندگی داشته باشیم.
انسان دو هسته دارد: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار یا جسم انسان، شامل شهر وجودی و کالبد فیزیکی است که قابلرؤیت و لمس هستند، میتوانیم آن را با چشم ببینم، مانند دستوپا. صور پنهان شامل اجزایی است که قابلرؤیت نیست مانند نفس، عقل و روح. نفس تعیین موجودیت در ظاهر و باطن میکند. نفس نه روح است و نه جسم، دارای خواسته معقول و نامعقول است.
مراتب نفس سه مرحله دارد. نفس اماره که حیوانی است و بین خوب و بد فرقی نمیگذارد، در هر شرایط اقدام به انجام خواسته خود میکند و در ناکامی، بدبختی و ویرانی فرو میرود. نفس لوامه که انسان ذرهای به دانایی و تشخیص، دست پیدا مینماید و اگر کار اشتباه انجام دهد، خود را سرزنش میکند. سومین مرحله، نفس مطمئنه است که تمامی خواستهها در ظاهر و باطن معقول میشود. جایگاه انسان در این نفس، بهشت است. هیچ کار غیرمعقولی انجام نمیشود و در این نفس قرار گرفتن ارزشها اهمیت بسیاری دارد و جایگاه این افراد بالاتر از فرشتگان است و وارد بهشت میشوند. بنابراين ما باید مسئولیت زندگی خود را بپذیریم، تلاش و کوشش کنیم. اگر در این مسیر باشیم، قطعاً خداوند ما را یاری خواهد نمود، به امید روزی که همه ما به نفس مطمئنه برسیم و جایگاه ما در بهشت باشد.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هفدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر منصوره (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
175