موضوع: وادی چهارم «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.»
فهرست:
۱- مقدمه
۲- چکیده
۳- چگونه میتوانیم جایگاه و مسئولیت خودمان را مرزبندی کنیم؟
۴- پس از خلق انسان، مسیر برای او چگونه بود؟
۵- تأثير دعا و رازونیاز در زندگی انسان
6_ انسان به چند بخش تقسیم میشود؟
۷- نفس و دستهبندی آن
۸- نتیجهگیری
مقدمه:
قدرت مطلق، پس از خلق انسان بسیار برخود بالید؛ زیرا گلی ناچیز را با روح خودش به زیباترین شکل، خلق کرد که قدرت اختیار داشت و این قدرت او بود که مسیر زندگی را برایش روشن میکرد. موجودی با ویژگیهای خاص که سیستمهای گوناگونی داشت و در عین پاکی، میتوانست موجودی خطرناک باشد که به نفس او مرتبط است. قدرت مطلق حتی برای نفسهای پلید هم، راه بازگشت باز نمود و به او این اختیار را داد که با پذیرفتن اشتباهات خود، در مسیر مستقیم، قدم بگذارد و به آرامش درونی برسد. میتوان اینگونه گفت: آرامش درونی همان به شو شود، رسیدن است.
چکیده:
انسان در طول زندگی بیشترین بار مسئولیت را، خود باید بهدوش بکشد و در این مسیر بر روی تلاش، تفکر، اندیشه و آموزش خود حساب کند. دانستن این نکته که دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند، بسیار مهم است. انسان در برابر نفسهای خود که شامل نفس اماره، لوامه و مطمئنه است، باید به خودش تکیه کرده و با تزکیه و پالایش به بهترین نفس، دست پیدا کند. انسان در مسیر تلاشکردن باید مطمئن باشد که در این راه خداوند هم به او کمک میکند و با پذیرفتن مسئولیتهای خود و حرکت درست به بالاترین نقطه تکامل که همان فرمان عقل، همراه با صلح و آرامش است، برسد.
چگونه میتوان جایگاه و مسئولیتهای خود را مرزبندی کرد؟
انسان باید در مسائل حیاتی خود، حتیالامکان جایگاهها و مسئولیتهای خودش را مرزبندی کند و این بستگی به درخواست و نگرش او دارد. در زندگی بیشترین بار مسئولیت بر دوش خود فرد است؛ گاهی بعضی از انسانها در این راه با سخاوت و دستودلبازی مسئولیتها را به خداوند واگذار میکنند و انتظار دارند که تمام مشکلات و معضلات آنها را رفع کند، گویی خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه میگیرند؛ درصورتیکه در این مسیر باید روی تفکر، اندیشه، تلاش، آموزش و وجود خود تمرکز کنند و سپس از نیروهای مافوق انتظار هدایت داشته باشند. دانستن اینکه دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند و مسئولیت زندگی بر دوش خود فرد است، در مرزبندی مسئولیتها خیلی کمک بهسزایی دارد.
پس از خلق انسان، مسیر برای او چگونه بود؟
پس از خلق، انسان بر سر دوراهی قرار گرفت و قدرت داشت هرکدام را که میخواهد انتخاب کند؛ یکی راه سالم و تقوا، دیگری فسقوفجور و ضدارزشها. نکته مهم این است که مسیر برای او علامتگذاری شده و پایان هر راه مشخص است.
در تمامی کتابهای آسمانی این نکته گفته شده که مسئولیت تمام اعمال انسان برعهده خودش است؛ پس انسان باید در انتخاب مسیر زندگیاش با دقت بیشتری عمل کند.
تأثير دعا و رازونیاز در زندگی انسان:
به اعتقاد ما دعا و رازونیاز، موقعی مطلوب واقع میگردد که انسان در مسیر ارزشها حرکت و از فرمانهای الهی پیروی کند، بار مسئولیت زندگی خودش را بپذیرد و سپس همانطورکه وعده داده شدهاست به رازونیاز در پیشگاه قدرت مطلق، امیدوار باشد. اگر انسان قدرت مافوق را میشناخت، هرگز خود را به سمت آشفتگی و بیماریها سوق نمیداد؛ پس باید اول یک شناخت نسبتاً واقعی نسبت به پروردگار پیدا کند و برای این کار، ابتدا از دروازه خود عبور کند و خودش را بشناسد و به همان اندازه که به شناخت خود میرسد، میتواند به شناخت قدرت مافوق هم برسد و تغییرات مثبتی در زندگی خودش ایجاد کند، آنگاه متوجه خواهد شد که رازونیاز چه تأثیری در زندگی دارد.
انسان به چند بخش تقسیم میشود؟
انسان به دو بخش تقسیم میشود: هسته جسم یا صور آشکار و هسته خارجی یا صور پنهان.
صور آشکار که به آن شهر وجودی، درون، کالبد فیزیکی و کالبد اول هم میگویند، کاملاً قابل رؤیت است و قابل حس و لمس میباشد. اجزای آن مانند؛ قلب، مغز، کلیه و... است که اینها از جزءهای کوچکی بهنام سلول، تشکیل شدهاند و طوری این سیستم پیچیده را مدیریت میکنند تا فرد زنده و فعال باشد. صور پنهان انسان هم از اجزای گوناگونی تشکیل شده است؛ مانند نفس، حسهای خارج از جسم، عقل، روح و... که برای انسان قابل رؤیت نیست.
نفس و دستهبندی آن:
نفس را اینگونه میتوان تعریف کرد: تعیین موجودیتی است که در هرصورت ظاهر و باطن انسان را مینمایاند و میتوان گفت: نفس، قسمت اصلی یا خود موجود است که خواسته دارد. خواستهها میتواند معقول یا غیرمعقول باشد؛ نفس هر انسانی بر مبنای خواسته و دانایی او به سه دسته؛ نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه تقسیم میشود. آخرین مرحله تکاملی در نفس حیوانات، ابتدای مرحله تکاملی نفس در انسان است. در نفس اماره انسان بهصورت غریزی عمل میکند و فقط میخواهد به خواستهاش برسد و از حیطه عقل و دانایی خارج است. در نفس لوامه یا سرزنشکننده، فرد اگر کار اشتباهی انجام دهد، پشیمان میشود و دچار عذابوجدان میگردد؛ پایان مرحله نفس اماره، آغاز نفس لوامه است.
خروج از نفس اماره و ورود به نفس لوامه، ارزش و اهمیت فوقالعادهای دارد. در نفس مطمئنه فرد با تزکیه و پالایش، مراحل نفس اماره و لوامه را پشتسر گذاشته که در این مرحله کار غیرمعقول و غیرمنطقی انجام نمیدهد. واردشدن به نفس مطمئنه و در آن زندگیکردن از اهمیت بالایی برخوردار است؛ قدرت مطلق کسانی را که در نفس مطمئنه باشند به بهشت خاص خودش دعوت میکند.
نتیجهگیری:
انسان باید در تمام مراحل زندگی خود مسئولیتپذیر باشد و با سعیوکوشش، برای هدفهای خود تلاش کند و مطمئن باشد در این مسیر، خداوند او را یاری میکند. فرد باید آگاه باشد که برای بهتر زندگیکردن، باید در کنار قدرت اختیاری که دارد با فرمانبرداری از عقل، تلاش کند و خود را به بالاترین نقطه تکامل و صلحوآرامش برساند و مطمئن باشد، هرگاه از قدرت مافوق یاری بخواهد، دست خالی نخواهد ماند؛ البته اگر در جهت خواستههای منطقی و عقلانی قدم بردارد. سیم همه ما به قدرت مطلق وصل است؛ برای اتصال بهتر باید بهسوی مبدأ حرکت کرد و دانست قدرت مطلق از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
منابع: کتاب چهارده وادی عشق، سیدیهای وادی چهارم
نویسنده و ویرایش: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
196