«در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن»
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که با کنگره آشنا شدم و هر روز با علم بهروز آن بیشتر آگاهی کسب میکنم و نگاه بهتری نسبت به قبل از زندگی دارم. من قبل از ورود به کنگره همیشه از خداوند، گلایه میکردم که مشکلات و مسائل من را حل نمیکند و یا مسائل خود را به گردن دیگران و بقیه میانداختم، ریشه اصلی مشکلات خود را در اطرافیان میدانستم و توقع زیادی از دیگران داشتم؛ اما زمانی که با علم و دانش کنگره آشنا شدم، متوجه شدم مقصر اصلی خودم هستم که همیشه از زیر بار مسئولیتهایم شانه خالی میکردم و مقصر همه بدبختیهایم را بقیه و مسافرم میدانستم؛ اما الان متوجه شدم که خداوند به من انسان، قدرت اختیار و تفکر داده است که راه درست را از نادرست تشخیص دهم.
همیشه از خداوند و حضورش توقعات زیادی داشتم بدون اینکه خودم قدمی بردارم، در این وادی یاد گرفتم که اگر من وظایف خودم را بهدرستی انجام بدهم، دست از تلاش و کوشش برندارم و در مسیر مستقیم حرکت کنم؛ قطعاً خداوند هم در این راه به من کمک خواهد کرد. من در این وادی آموختم که برای داشتن زندگی بهتر، باید اول خودم را بشناسم و زمانی که به شناخت خودم دست پیدا کنم؛ قطعاً به شناخت قدرت مطلق هم خواهم رسید.
برای شناخت انسان باید هسته انسان را بشکافیم؛ انسان دارای دو صور است: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار همان مغز، قلب، کلیه و... هستند که هر کدام بهتنهایی برای خود سیستمهای پیچیدهای دارند، منظم کنار هم قرار میگیرند و جسم انسان را کنترل میکنند تا زنده و پویا باشد. صور پنهان آدمی هم شامل؛ نفس، روح، عقل و... است.
میخواهم در مورد نفس یکی از پارامترهای صور پنهان بگویم: نفس قسمت اصلی و اساسی یک موجود است که تعیین موجودیت میکند، نه روح است و نه جسم. نفس دارای خواستههایی است که معقول و نامعقول هستند.
سه مرحله نفس داریم؛ اماره یا امرکننده که آخرین مرحله تکاملی نفس در حیوانات و اولین مرحله در انسان است؛ در این نفس حیوان زمانی که گیاهی را ببیند، بدون هیچ تفکری آن را سریع میخورد، بدون اینکه هزینهای پرداخت کند و یا بداند صاحب آن کیست؟ و اجازهای بگیرد. شخصی که در مرحله نفس اماره قرار دارد فقط میخواهد تحت هر شرایطی خواستهاش برآورده بشود؛ دروغ میگوید اصلاً ناراحت نیست یا دزدی، حق را ناحق کردن، زورگویی و حتی آدم کشتن او عین خیالش نیست؛ این اشخاص خواسته خود را بر مبنای احساس و منافع شخصی انجام میدهند و بدون اینکه از عقل و منطقی استفاده کنند در نهایت خود را به دردسر میاندازند و ناکامی و شکست را با دستان خود برای خودشان و دیگران میسازند.
دومین مرحله نفس، نفس لوامه یا سرزنشکننده است که بیشتر مردم در این مرحله قرار دارند و کسانی که از نفس اماره عبور کنند، دانایی و آگاهی آنها بالاتر میرود و وارد این مرحله لوامه میشوند. در مرحله نفس لوامه؛ اگر انسان کار اشتباه و خلافی انجام بدهد، بلافاصله خود را سرزنش میکند و از آن کار پشیمان و دچار عذاب وجدان میشود. در واقع از مرحله نفس اماره به نفس لوامه رسیدن، یک پیشرفت برای انسان، دانایی و قدم در جهت تکامل است که این خود ارزشمند است.
مرحله سوم نفس، نفس مطمئنه یا نفس قابلاطمینان است. زمانی که انسان با تزکیه و پالایش از مراحل نفس اماره و لوامه عبور میکند، وارد نفس مطمئنه میشود. در این مرحله، معمولاً انسان کار اشتباه و غیرمعقولی چه در صور آشکار و چه در صور پنهان انجام نمیدهد. تا جایی پیش میرود که جایگاهش از یک فرشته همبالاتر رفته و قدرت مطلق این اشخاص را به بهشت دعوت میکند.
من از این وادی درسهای زیادی گرفتم؛ اینکه مسئولیت زندگی خودم را بپذیرم، تلاش لازم را در رسیدن به اهدافم داشته باشم و بدانم قطعاً در این مسیر پر پیچوخم، قدرت مطلق و نیروهای مافوق مرا یاری میرسانند. من باید از ضد ارزشها دوری و به سمت ارزشها حرکت کنم، سعی کنم فرمانبردار نفس اماره نباشم و به سمت نفس مطمئنه حرکت کنم تا به هدف والای انسانی خود برسم.
نویسنده: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه، نگهبان سایت (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
90