در وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود که باید تفکر کرد، وادی دوم میگوید؛ ما بیهوده به حیات نیامدهایم، وادی سوم عنوان کرد که بیشتر از همه باید به خودمان فکر کنیم و حال به موضوع وادی چهارم میپردازیم. در وادی چهارم مسئولیت یک طرفه نیست بلکه در تمام هستی دوطرفه است، یعنی؛ همه در مقابل یکدیگر مسئول هستیم حتی در مقابل خداوند، خداوند هم در برابر ما مسئولیت دارد.
گاهی میخواهیم از روی کاهلی و تنبلی مسئولیت خود را به خداوند واگذار کنیم و صورت حق بهجانب به خود میگیریم که ما انسان خوبی هستیم و تو قدرت مطلقی؛ پس کارهایمان را به تو واگذار میکنیم تا مشکلات ما را حل کنی.
خداوند هنگام خلقت انسان او را بر سر یک دوراهی قرار داد و به انسان اختیار کامل داد تا هر راهی را میخواهد انتخاب کند: راه پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک و راستین، سالم، طلح آمیز و تقوا و راه فسق و فجور، دروغ، کژی، زشتی و پلیدی عاقبت هر راهی را هم مشخص نمود.
در کتابهای مختلف آسمانی هم اعلام نموده که مسئولیت اعمالی که انجام میدهیم برعهده خودمان است. بعضیها میگویند: ما به شانس معتقدیم ولی ما روی شانس هم نمیتوانیم حساب کنیم؛ چون ما فقط روی وجود، فکر، اندیشه، تلاش و آموزش خودمان حساب میکنیم.
برای شناخت نیروی مطلق باید چه کاری انجام دهیم؟ به هر حال برای شناخت این نیرو؛ بایستی اول از دروازه خود عبور کنیم و به عبارتی دیگر؛ باید خود را بشناسیم، بدون تردید آن نیرو را خواهیم شناخت و بدین ترتیب با شناخت بیشتر میتوانیم تغییرات بزرگی در جهت مثبت زندگی، در ما ایجاد شود. اینجا دلیل بر این نیست که ما خداوند را قبول نداریم و دعا نکنیم، این مسائل مطرح نیست؛ بلکه مرز بین ما و خداوند و مسئولیتها باید مشخص شود.
انسان شامل دو بخش است؛ هسته جسم که قابل رؤیت است و دیگری هسته خارجی که همان بقایایی است که از جسم خاکی بهصورت انرژی در میآید و به مکانهای تعیین شده سفر میکند. هسته جسم یا صورآشکار که به آن شهر وجودی، درون یا کالبد فیزیکی و یا کالبد اول میگوییم که برای ما کاملاً قابل رؤیت، قابل حس و لمس است. نفس با روح و جسم فرق میکند.
منبع اصلی و مستند ما قرآن کریم است که میگوید: در هنگام مرگ، فرشته مرگ میآید و شما را تحویل میگیرد و جسم دیگر، قالبی بیش نیست؛ پس نفس تعیین کننده و موجودیتی است که در هرصورت ظاهر و باطن انسان را مینمایاند، چه در دنیا و در آخرت؛ پس نفس نه جسم است نه روح، جسم قالب انسان است و ما در آن زندگی میکنیم. نفس یک گیاه، گیاه را، نفس یک حیوان، حیوان را و نفس انسان، انسان را تعیین موجودیت میکند؛ پس وقتی نفس بهوجود آمد، یکسری خواستههایی دارد و خواستهها دو بخش هستند؛ خواسته معقول و غیرمعقول یا غیرمنطقی؛ ما چیزی به نام قبضِ روح نداریم، روح در جهت مثبت حرکت میکند. روح سنبلِ الهی، نیکی و روح به امر خداوند است. روح در انسان دمیده میشود، ما روح شیطانی، خبیث و فاسد نداریم، روح رذل هم نداریم اما نفس ممکن است شیطانی و فاسد شود.
ما سه نوع نفس داریم؛ وقتی انسان مراحلی از نفس اماره و لوامه را با تزکیه و پالایش عبور دهد و وارد نفس مطمئنه شود، معمولاً هیچکار غیرمعقولی انجام نمیدهد، چه در ظاهر و باطن چه در خواب و بیداری، چه در صورآشکار و صورپنهان، خداوند کسی را که وارد نفس مطمئنه شده وارد بهشت برین خود میکند.
ما مسئولیت حیات خود را، خودمان میپذیریم، سعی و کوشش لازم برای رسیدن به اهدافمان را به انجام میرسانیم و مطمئن هستیم که قدرت مطلق و نیروهای مافوق ما را یاری و هدایت خواهند نمود. از تو حرکت از خداوند برکت.
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آتنا (لژیون دهم)
رابطه خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آتنا (لژیون دهم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)
ارسال مطلب و ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
نمایندگی همسفران شعبه فردوسی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
89