همسفر ساناز:
وادی چهارم در مسائل حیاتی به خداوند مسؤلیت سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خود است؛ برای ما مشخص میکند اندازه ها و مرزها را بشناسیم یعنی خط و خطوط مسؤلیت خودمان و خداوند، خودمان و فرزندمان، خودمان و پدر و مادرمان را مشخص کنیم و بپذیریم، اگر متوجه مسؤلیت خودمان باشیم توقعات بی جای ما نسبت به دیگران کاسته میشود و از دیگران نمیخواهیم که مشکل ما را حل کند، اگر مسؤلیت را بپذیرم متوجه این میشوم که خودم مسبب مشکل به وجود آمده هستم و باید با تلاش و کوشش مسئله خودم را حل کنم. در وادی چهارم راجع به خودشناسی صحبت شده است که منظور از خود شناسی یعنی شناخت ما نسبت به صور آشکار: ( آنچه که رویت میشود، مثل جسم و اجزای آن) و صور پنهان: ( آنچه که غیر قابل رویت است مثل عقل و روح و نفس و ذهن و ...) اگر ما به این صورها شناخت پیدا کنیم به خودشناسی میرسیم و آنوقت شناخت به خداوند و نیروهای مافوق پیدا میکنیم شناختی واقعی که خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه نمیگیریم که بخواهیم گرفتاری ما را حل کند. مهندس حسین دژاکام، پس از ۱۷ سال اعتیاد، سر انجام در بهمن ماه ۱۳۷۵ در ماه مبارک رمضان با الهام از روزه و نظم حاصل از روزه داری موفق شدند میزان مصرف مواد خود را منظم و تثبیت نمایند و این امر، مقدمه و جرقهای شد برای ابداع کامل ترین و پیشرفته ترین متد درمان جامع اعتیاد یعنی متد DST. اقای مهندس با پشت سر گذاشتن وادی ها وادی اول، دوم، سوم و وادی چهارم مسؤلیت اعتیاد خود را پذیرفت و راه نجات را برای خود و بیماران اعتیاد گشود و آن ها را از مسیر گمراهی به مسیر درمان هدایت کرد.
همسفر گیتی:
زمانی که فهمیدم همسرم درگیر اعتیاد شده است وجودم پر از درد و رنج شد، ترس و اضطراب امانم را بریده بود و در جستجوی راهی بودم تا زندگی ام را نجات دهم؛ دیگران را مقصر میدانستم که چرا به من کمک نمیکنند تا اینکه به اذن خداوند وارد کنگره شدیم و به مرور زمان با آموزشهای کنگره و خواندن وادی ها فهمیدم در مسائل حیاتی و مشکلات زندگی به خداوند مسؤلیت سپردن یعنی سلب مسئولیت از خود است، آموختم که بیشترین بار مسئولیت در زندگی بر عهده خودم میباشد و با خواندن وادی چهارم یاد گرفتم که دیگران در اعتیاد همسرم مقصر نیستند و باید خودش مسئولیت مشکلی را که دارد بپذیرد و این به خاطر جهل و ناآگاهی من بود که از دیگران انتظاراتی داشتم. حال میدانم که اگر انسان برای رسیدن به خواسته اش در مسیر ارزش ها و صراط مستقیم حرکت کند، دست های آسمانی هم به کمک او می آیند یعنی القا افکار میکنند به شرط اینکه خودش هم از هیچ تلاش و کوششی کوتاهی نکند آنوقت است که دعا و نیایش من در پیشگاه خداوند موثر خواهد بود که خداوند هم میگوید: این وعده من است. این وادی به من میگوید که، زندگی مانند یک فیلم یا یک تئاتر است که پشت صحنه دارد و نباید فقط به ظاهر انسان ها نگاه کرد پس گذرگاه زندگی بخشی از زندگی ما است و انسان باید با تلاش و کوشش از این گذر گاه عبور کند و بیشترین لذت را ببرد در این صورت است که همه چیز آرام و زیبا میشود و برای این کار ما باید سختی ها را بپذیریم و با پذیرفتن جایگاه، روی حد و مرز مسئولیت خود حرکت کنیم و از روی توهم و چشم بسته مسئله را رد نکنیم یا از روی احساس یا تعصب مسئله را بپذیریم. برای شناخت نیروی مافوق بایستی ابتدا خودم را بشناسم و در این صورت است که کارآزموده و رها میشوم و به فرمان عقل همراه با صلح و آرامش میرسم.
همسفر محبوبه:
در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند، یعنی سلب مسئولیت از خویش؛ در فرهنگهای مذهبی، اعتقاد به خداوند به عنوان ناظر، راهنما و پناه انسان امری رایج و عمیق است بسیاری از افراد در موقعیتهای سخت و حیاتی به خداوند پناه میبرند و سرنوشت امور را به او واگذار میکنند اما پرسش مهم اینجا است: آیا «مسئولیت دادن به خداوند» در موقعیتهای حیاتی، به معنای «سلب مسئولیت از خود» نیست؟ این دیدگاه چه تأثیری بر رشد فردی، تصمیمگیری و احساس اختیار انسان دارد؟ توکل یکی از مفاهیم کلیدی در آموزههای دینی است، توکل یعنی اعتماد به خداوند در کنار انجام وظیفهی انسانی اما گاهی این مفهوم به اشتباه با نوعی سپردن مطلق امور به خدا اشتباه گرفته میشود بهگونهای که انسان از عمل، تلاش و تصمیمگیری شانه خالی میکند؛ در مسائل حیاتی مانند انتخاب شغل، همسر و مسیر زندگی یا حتی مواجهه با بحرانها توکل بدون عمل به نوعی انکار نقش خویشتن است، وقتی فرد مسئولیت تصمیمات خود را به نیرویی بیرونی مانند خداوند واگذار میکند از نظر روانشناسی دچار نوعی درماندگی آموخته شده میشود که این حالت زمانی رخ میدهد که فرد باور کند کنترلی بر سرنوشت خود ندارد و بنابراین دچار انفعال، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس میشود چنین فردی ممکن است در برابر اشتباهات یا شکست ها، به جای جستوجوی عوامل درونی و تلاش برای اصلاح آن را به مشیت الهی نسبت دهد و خود را از مسئولیت معاف بداند. بیشتر ادیان الهی بهویژه اسلام، تأکید دارند که انسان موجودی مختار است در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» یعنی خدا حال قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان تغییر کنند این آیه بیانگر اصل مسئولیت پذیری فردی است؛ قرار نیست خداوند به جای انسان تصمیم بگیرد یا پیامدهای تصمیمگیری او را بر عهده بگیرد وقتی انسان در امور حیاتی، مسئولیت را به خداوند نسبت میدهد نه تنها از رشد انسانی خود باز میماند، بلکه رابطهی معنویاش با خدا نیز دچار اختلال میشود در چنین حالتی خداوند از مرکز معنا به ابزار توجیه تبدیل میشود به جای آن که انسان از خدا برای یافتن حکمت، صبر و قدرت درونی مدد بگیرد از او به عنوان پوششی برای نپذیرفتن مسئولیت خود استفاده میکند. ایمان نباید به ابزار فرار از مسئولیت تبدیل شود، بلکه باید الهام بخش تلاش، رشد و آگاهی باشد؛ ایمان سالم انسان را به پذیرش نقش خود در زندگی، مسئولیت تصمیمات و تلاش برای بهتر شدن فرا میخواند. توکل واقعی یعنی: تلاش کن، تصمیم بگیر و آنگاه نتیجه را با آرامش به خداوند بسپار.
همسفر افسانه:
در مسائل حیاتی دادن مسئولیت به خداوند یعنی، سلب مسئولیت از خویش. چقدر این وادی با حال و روز امروز ما مطابق است. این وادی به من می آموزد نمی شود زمانی که شنا کردن نمیدانی فقط به امید نجات پروردگار به عمق آب بروی، نمی شود زمانی که آمادگی برای رفتن به یک مسیر را در خود نمیبینی فقط به نام ایمان به خداوند تمام مسئولیت مسیر را به قدرت مطلق بسپاری؛ در هستی همه چیز مانند تساوی دو طرف معامله برقرار می شود کمک قدرت مطلق بی شک وجود دارد در صورتی که تو نیز مسئولیت خودت را به خوبی انجام داده باشی او نیز با مسئولیت خویش آشنا است و بدون کم و کاست آن را انجام می دهد وقتی در کلام الله بارها میشنیدم که خداوند قهار و جبار و متکبر و خابض و... است با خود میگفتم چرا این صفات به ظاهر خشن باید در خداوند وجود داشته باشد اما در این وادی فهمیدم که این خشم ها همانند خشم پدر و مادر به فرزندی است که مسئولیت خود را به درستی انجام نمیدهد و مهری که پشت آن پنهان است صدها برابر مهر رحمان و رحیم است. آری خداوند دست تو را خواهد گرفت و تو را از گذرگاههای سخت عبور خواهد داد به شرطی که میل عبور را با اعمال خود به خداوند اثبات کرده باشی پس این جا است که معنای این وادی کاملا روشن می شود «در مسائل حیاتی دادن مسئولیت به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش» و این گول زدن خود است در صورتی ذات اقدس خداوند هرگز فریب این سستی و تنبلی انسان را نخواهد خورد پس باید ایمان داشته باشیم و حرکت کنیم، بدون حرکت همه چیز در سکون است و در سکون هیچ زایشی نیست پس برای به نتیجه رسیدن اول باید از نیرویی که خداوند در نهاد ما قرار داده است که آن نیز به نوعی در صور پنهان کمک بزرگ خداوند است بهره برد و بعد از حرکت باید امید داشت که خداوند مسئولیت خویش را بدون اینکه به او یادآوری کنید می داند و انجام خواهد داد.
همسفر صغری:
وادی چهارم و تأثیر آن روی من. در مسایل حیاتی، به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. وادی اول جایگاه تفکر و درست فکر کردن را به ما میآموزد، وادی دوم پوچی و ناامیدی که یکی از وحشتناکترین عوامل بازدارنده محسوب میشود را از بین می برد؛ دقیقاً زمانی که مقدمات حرکت ها را مهیا میکنیم و منتظریم که دیگران به کمک ما بیایند، وادی سوم خیالمان را راحت میکند که هیچکس به اندازه خود تو به فکر تو نیست و منتظر کمک دیگران نباش و این بار را خودت به تنهایی بایستی حمل کنی و در نهایت به زمین بگذاری، در این مقطع ناخودآگاه به سمت خداوند می رویم و با خود فکر میکنم حالا که هیچکس به فکر ما نیست و کسی به ما کمک نمی کند پس خداوند خودش به ما کمک میکند و مشکلات ما را حل میکند؛ میگویم خدایا خودت کمک کن، خودت درستش کن، یک کاری کن من اعتیادم را کنار بگذارم قول می دهم بنده خوبی باشم و اما، بلافاصله وادی چهارم مطرح میشود که: در مسایل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسؤلیت از خویشتن است این قانون به ما میفهماند که در مسائل حیاتی مسئولیت به عهده خود ما است و خداوند در این خصوص مسؤلیتی ندارد؛ او این مسؤلیت را به ما محول کرده است و تمام ابزار ها، اختیار تام و توانایی لازم را به ما داده است. من از وادی چهارم آموزش گرفتم که مسئولیت کارهای خودم را خودم بپذیریم و از هیچکس توقع نداشته باشم و در زندگی ام کاربردی کنم و با این کار آرامش گرفتم.
تایپ و ویرایش: همسفر ساناز، راهنما همسفر الهه(لژیون پنجم)
ارسال: همسفر نرگس(نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
34