بنام قدرت مطلق الله،هشت ماه پیش باکوله باری از ترس، ناامیدی، اضطراب وارد این مکان مقدس شدم. مادرم همیشه برایم دعا میکرد و میگفت انشا ا... هر چه از خدا میخواهی به تو بدهد، دعایش در حقم مستجاب شد و اذن ورود به کنگره برایم صادر شد. مکانی که آرامش ازدسترفتهام را با آموزشهای راهنمای خودم تا حدودی به دست آوردم، کنگره برایم مکانی هست که هر وقت خسته و درمانده با استرسهای فراوان به آنجا می آیم انگار تمامی دردهایم به فراموشی سپرده میشود. خدا را هزاران مرتبه شکر میکنم و امیدوارم مسافرم باز به کنگره برگردد درست است که سفر خوبی نداشت، اما من هنوز با امید فراوان و اینکه یاد گرفتهام اینجا تنها جایی است که مسافرم میتواند به رهایی برسد و یک زندگی بدون ترس و اضطراب را در کنارهم ادامه بدهیم و با آموزش گرفتن درست و صحیح و خدمت کردن در این مکان مقدس حداقل گوشههایی از زحمات آقای مهندس را جبران کنم. ازایشان و خانوادهای محترمشان تشکرمی کنم که چنین بستر مناسبی رو برای ما فراهم کردن، به امید روزهای خوب و حال خوش برای همهی همسفران و مسافرانی که با هزار امید پا به این مکان مقدس گذاشتهاند.
نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ویرایش: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی همسفر سکینه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
66