آقای مهندس فرمودند: همه انسانها در تمام هستی، مسافر هستند و با اینکه در جمع و خانواده حضور دارند، ولی بهطورکلی تنها میباشند؛ زیرا بار مسئولیت همهچیز بر عهده خودشان است.
استاد سردار میفرمایند: راه جنت، شرط آن پرهیزکاری و درست زندگیکردن است. در حیات انسانها، باید آدمهای مقرب پرودگار، مشخص شوند. عدول از قوانین الهی، انسان را به قالب حیوانی سوق میدهد و راه الله، آنها را به نور الهی نزدیک میگرداند.
جنت؛ یعنی بهشت و معنای لغوی آن، پنهان یا چیزی که قابل دیدن نیست، میباشد.
همه به اشتباه فکر میکنیم، بهشت باغی زیبا با چهار نهر در جریان و حوریان بهشتی است که انسانها تا ابد در آنجا زندگی میکنند، ولی درواقع تمام اینها تمثیلی است تا بتوانیم درک بهتری از بهشت داشته باشیم و لذت آسایش و آرامش آن را حس کنیم؛ بنابراین همیشه باید به معنی کلمات دقت کنیم تا به بیراهه کشیده نشویم؛ البته به اعتقاد من بهشت و جهنم جاری است، زمانیکه در صلح و آرامش باشیم، همان بهشتی است که خداوند وعده داده و جهنم را هنگام رنج و عذابی که با آتش درون خودمان درست کردهایم، تجربه میکنیم.
مسئله دیگر، ذهنیت نادرست ما درمورد انسان است که همیشه دچار سوءتفاهم میشویم؛ انسان موجودی است که اختیار دارد و این قدرت، هم کار را سخت میکند و هم خطرناک است. خداوند میدانست با دادن اختیار به انسان، تباهیهایی بهوجود میآید، اما انسان این چیزها را تجربه میکند و روزی از این نقطه عبور خواهد کرد؛ پس انسانها دارای اختیار هستند و خودشان تصمیم میگیرند که بهطرف نور بروند یا ظلمت و ارزشها یا ضدارزشها را انتخاب کنند.
عدول از قوانین الهی؛ مثل دروغگفتن و سرزنشکردن، انسانها را به قالب حیوانی سوق میدهد؛ بنابراین باید سعی کنیم در چهارچوب اختیارات انسانها قدم برداریم و زندگی کنیم.
اگر در زندگی، یک بیماری مثل سرطان یا هر مشکل غیرقابل حلی وجود دارد، به این معنی نیست که هیچ راهحلی وجود ندارد؛ بلکه بهایندلیل است که ما علم آن را نداریم و با داشتن علم، همه مسائل قابل حل میشوند.
درادامه، استاد سردار میفرمایند: در دل سنگ بروید، ترکیبها را جدا کنید و بشکافید، آنچه شکافتنی نیست.
شکافتن هسته دو معنا دارد؛ یکی هسته خود جسم است که هنوز مجهولات زیادی درباره آن وجود دارد و ندانستههای ما در این زمینه بسیار بیشتر از دانستههایمان است. دوم، هسته خارجی که بقایای جسم خاکی بعد از مرگ بهصورت بخار یا موج درمیآید و اصطلاحاً به آن روح گفته میشود.
وقتی از نظر علمی، هسته جسم یا اتم را بشکافیم؛ درنهایت به کوچکترین قسمت جسم میرسیم و میبینیم چیزی جزء بخار و موج نیست. ما قبل از اینکه به این دنیا پا بگذاریم، از جنس موج و بخار بودهایم و درآخر که از دنیا میرویم، تبدیل به موج میشویم؛ دلیل این فرآیند، علم و آگاهی است که موج اول تا رسیدن به آخر، یک مرحله پیدا میکند که تا حد امکان از نظر علمی سنگین میشود.
هنگامیکه توانستیم با کمک عقل، بخارهای هستی را درک کنیم، میتوانیم به جهانهای دیگر پی ببریم.
هر انسانی برای حل مجهولات، باید لطف خداوند شامل حال او شود و بدون لطف خداوند، این امکان وجود ندارد. این یک موهبت است که فقط انسانها از آن بهرهمند هستند و هستی در جهانهای مختلف بهقدری متنوع است که بهتصور درنمیآید.
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست
مسئله این است که انسان را بهدرستی تعریف نکردهایم و چون ذهنیت و برداشت درستی از انسان نداریم، همیشه دچار سوءتفاهم میشویم؛ انسان موجودی است با قدرت اختیار که مجموعهای از رذائل و فضائل درونش نهفته است.
انسانبودن کار راحتی نیست؛ اگر انسانی بدی میکند، نباید ناراحت شویم، چون بدی در ذات او است.
جذابیت کارهای منفی همیشه بالاتر است و زمانی همهچیز درست میشود که انسان ذرهذره آزموده شود و بر مبنای آن به نتایج خوبی دست پیدا کند.
شرط رسیدن به بهشت، فقط و فقط پرهیزکاری و دوری از ضدارزشها است.
تایپ: همسفر زهرا.د رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
108