شناخت صورت مسأله اعتیاد و روش درمان آن به زبان ساده

دوازدهمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاشمر با استادی مرزبان مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر ايمان با دستور جلسه (کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر) روز سه شنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر.
از نگهبان جلسه علی آقا تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته (کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر) می باشد.
کنگره ۶۰ کارهای زیادی برای من انجام داده است که هرچه تلاش کنم نمی توانم آنها را جبران نمایم. کتاب ۶۰ درجه از نظر محتوا بسیار غنی و کامل است روزهای اول که این کتاب را مطالعه می کردم مطالب آن را متوجه نمی شدم زیرا در سفر اول حس های من آلوده بودند و نمی توانستم چیز زیادی دریافت کنم ولی وقتی که وارد سفر دوم شدم و تا حدودی از تاریکی ها فاصله گرفتم هر بار که این کتاب را می خواندم مطالب جدیدی را متوجه می شدم، محتوا و مطالب به گونه ای است که خواننده با آن همزاد پنداری می کند. وقتی مسافر این کتاب را می خواند با صورت مسئله اعتیاد آشنا می شود و مفهوم جایگزینی را می فهمد و دلیل اینکه چگونه به مصرف مواد مخدر روی آورده و چگونه به خودش آسیب زده است؟کلمه به کلمه این کتاب یک دستور جلسه می باشد و می‌تواند مسیر زندگی من را عوض کند با این که همیشه در منزل خودم مصرف می کردم اما مثل یک کارتن خواب بودم و همیشه در تنهایی به سر می‌بردم و حالت های عجیبی داشتم.
همانطور که در کتاب ذکر شده است تمام حس های من یخ زده بودند یعنی خیلی از وقت ها دوست داشتم که خوب باشم ولی نمی توانستم برای اینکه تمام سیستم بدن من یخ زده بود و درست عمل نمی کرد. این کتاب و صحبت های آقای مهندس و کنگره ۶۰ برای من از ارزش بالایی برخوردار می باشد‌. تصویر پنجم کتاب اشاره به غسل در صحرا می کند که در سفر دوم با تمام وجود آن را حس کردم. سعی کردم کارهای ضد ارزشی و گره هایی که داشتم را بشناسم و باعث شد راه درست زندگی کردن را بیاموزم. کنگره ۶۰ الفبای زندگی کردن را به من آموخت یعنی در چه مسیری حرکت کنم که موفق باشم و از مسیر ضد ارزش ها دوری کنم. 

حدود شش سال است که در کنگره حضور دارم و خدمت می کنم در اصل به خودم خدمت کرده ام و نتیجه آن حال خوشی است ک الان دارم، زمان مصرف دعا می کردم که یا از خواب بیدار نشوم یا اگر بیدار شدم خمار نباشم. در آن زمان شغل من میوه فروشی بود و ساعت چهار تا پنج صبح مصرف می کردم تا بتوانم در میدان تره بار خرید کنم. در اوایل باور نداشتم که بتوانم بدون خماری از خواب بیدار شوم حتی یک دوره هم به یک NGO دیگری رفتم با اینکه خمار نبودم ولی حال خوشی نداشتم.
بهترین زمان برای سی دی نوشتن صبح زود است و در کنار سی دی نوشتن مطالعه نشریات هم به من کمک زیادی کرد. امیدوارم تمام سفر اولی ها به حال خوشی برسند چون حال خوشی را نمی توان با پول خرید و حال خوش با عمل سالم به دست می آید در این مدت با خدمت کردن توانستم به کنگره وصل باشم و تلاش کردم در مسیر خدمتگزاری به نحو شایسته کارم را انجام دهم. در پایان بهترین ها را برای شما خواستارم و امیدوارم که همه سفر اولی ها با فرمانبرداری از راهنما به رهایی و حال خوش دست یابند. از این که سکوت کردید و به صحبت های من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر جعفر لژیون چهارم راهنما مسافر مجید
تایپ: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر احمد
ویراستار: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر هادی