امیدواری اولین موضوعی است که از عنوان کتاب برداشت می‌شود

مشارکت: همسفر ملیحه

در آن زمان که شروع به خواندن کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر نمودم اصلاً فکر نمی‌کردم این‌قدر با آن ارتباط بگیرم، ابتدا برایم مثل یک کتاب معمولی بود که فقط می‌خواهم بخوانم که کاری انجام داده باشم؛ اما هر چه جلوتر رفتم مطالب آن بسیار شبیه زندگی من بود یا حداقل حس‌هایی که خود تجربه کردم. آقای مهندس در قسمتی از کتاب فرمودند: انسان به جایی می‌رسد که واقعاً چیزی جز نا‌امیدی ندارد این را خیلی خوب متوجه شدم؛ زیرا شخص من در یک دوره از زندگی این را به خوبی حس می‌کردم که دیگر هیچ راهی نیست، هر کاری می‌کردم انگار فقط بیشتر گیر می‌افتادم، نه اینکه اعتیاد داشته باشم؛ اما آن حس بن‌بست و گرفتاری کامل را داشتم انگار در یک هوای خیلی سرد، در تنهایی مطلق، گرفتار شده بودم. موضوعی که خیلی روی من تأثیر گذاشت، نگاه نویسنده به آموزش بود اینکه فرمودند: راهِ نجات، آموزش و آگاهی است من هم دقیقاً وقتی شروع کردم خودم را بشناسم، یا آن زمان که یکسری چیز‌ها را فهمیدم و با خود روراست شدم، زندگی من شروع به تغییر کرد شاید خیلی کوچک؛ اما واقعی. یک جمله‌ای در کتاب بود که می‌گفت: «راه رهایی، نیازمندِ زمان، صبر و آموزش است.» این را با تمام وجود حس کردم؛ زیرا در جامعه همه‌ی ما به دنبال راه حل سریع هستند؛ ولی واقعیت این است که تغییر واقعی، زمان می‌خواهد حتی خودم وقتی می‌خواستم یک عادت بد را کنار بگذارم دریافتم که یک شبه نمی‌شود؛ باید صبر کرد زمین خورد، بلند شد و دوباره ادامه داد. در کل، این کتاب برای من فقط یک داستان نبود انگار یک آیینه بود شاید من اعتیاد نداشتم؛ اما آن حس بی‌پناهی، سردی، ناامیدی همه‌ برایم آشنا بود و چیزی که بیشتر از همه یاد گرفتم این بود که تا وقتی خودت نخواهی، هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ اما وقتی بخواهی و شروع به حرکت نمایی حتی اگر ۶۰ درجه زیر صفر هم باشی، می‌توانی یخ را بشکنی و بیرون بیایی.

مشارکت: همسفر عاطفه

خدا را شاکر و سپاسگزار هستم که پس از سال‌های که درگیر مصرف مواد مسافر خود بودم بالاخره روزی رسید که ما هم توانستیم قدم به این مکان پر از عشق و امید بگذاریم. آقای مهندس بعد از چندین سال مصرف مواد مخدرِ در ماه مبارک رمضان اقدام به حرکت بزرگی نمودند که در آن زمان، حتی درمان شدن اعتیاد برای همه افراد چیز بی‌ معنایی بود و ایشان این بی معنایی را به معنای بزرگ در جهان ثابت کردند و باعث درمان تعدادی زیادی از افراد خواهان درمان اعتیاد شدند. کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر شامل تجربه‌های آقای مهندس دژاکام می‌باشد که در آن راه حل نهایی برای رهایی یافتن مصرف کنندگان که خواستار رهایی از بند اعتیاد بودند به رشته تحریر در آمده تا به آرامش روحی و روانی برسند. در این کتاب مطالبی بیان شد در مورد نقطه تحمل، صبر در زندگی و مسائلی که هیچ گاه در مورد مسئله اعتیاد به آن توجه نمی‌کردم و به من آموزش داد تا بتوانم در مقابل آن‌ها صبر بیشتری کنم. من هیچ گاه از مخدرهای درونی طبیعی بدن اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم چقدر اهمیت دارد و چگونگی کاربرد آن به بهتر زندگی کردن ما بستگی دارد و دیگر اینکه حتی نمی‌دانستم اعتیاد یک بیماری است نه مجرم و قابل درمان می‌باشد. در کنگره۶۰ برای درمان جسم انسان معتاد از داروی OT استفاده می‌کنند و به روش DST که هم باید سر وقت و به اندازه‌ای که راهنما تعیین می‌کنند استفاده شود تا به درمان برسند و حتی مسئله روان و جهان‌بینی همه مسافران و همسفران هم از اهمیت کافی برخوردار است. این کتاب به شناخت حقیقی و واقعی انسان و حتی درک انسان از خلقت او و اینکه با مرگ زندگی انسان به پایان نمی‌رسد ما را آشنا می‌کند، در این مسیر با تزکیه و پالایش درونی خود و مسافران راه درمان اعتیاد برای ما بیان شده است. در مورد تصاویر این کتاب، مهم ترین لحظات زندگی یک انسان مصرف کننده و در حال سفر تا پایان سفر را به زیباترین شکل برای ما به تصویر کشیده و بیانگر شرح حال در طول سفر است.

مشارکت: همسفر سمیه

در مورد کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر می‌توان گفت: که اولین چیزی که از عنوان کتاب برداشت می‌شود امیدواری است یعنی همان‌طور که آقای مهندس فرمودند: چون کمی حس در مصرف‌ کنندگان وجود دارد ۶۰ درجه زیر صفر است، پس این امید وجود دارد که هنوز جسم و روان یخ نزده و‌ از گردونه حیات و زندگی خارج نشده است. اولین پیام در این کتاب می‌گوید: لنگر کشتی را بکشید، تکانی بزرگ را از ما طلب می‌کند تا از جای خود بلند شویم و آغازگر حرکتی عظیم باشیم تا کشتی وجود خود را از این دریای طوفانی عبور دهیم در این سفر خودِ ما هستیم که می‌توانیم بار کشتی و آذوقه سفر خود را از فرامین و پیام‌هایی که در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر نویسنده به نگارش در‌‌ آورده مهیا کنیم تا به سلامت این کشتی وجودی را به ساحل امن الهی برسانیم و در پایان هم این امیدواری را به ما می‌دهد که "پایان شب سیه سپید است "و نیکی، خوبی، عمل سالم و صالح همیشه پیروز است. یکی دیگر از شگفتی‌های آن را می‌توان پویایی این کتاب دانست که با هر بار خواندن می‌توانیم برداشت‌های متفاوتی به غیر از آنچه آموخته و خوانده‌ایم را دریافت کنیم و در عین‌ حال به سرگذشتی پی می‌بریم که شاید روزی در برخی موارد سرگذشت خود ما باشد و در پایان هم یاد می‌گیریم از کسانی که به ما آموزش داده‌اند چگونه سپاسگزاری کنیم و قدر‌دان آن‌ها باشیم. از خدای خود سپاسگزارم که این مکان مقدس و این کتاب‌های ارزشمند را روزی من کرد.

مشارکت: همسفر مرضیه

ابتدا از خداوند سپاسگزارم که چنین کتابی که سال‌های زیادی بود به دنبال آن بودم را نصیب من کرد، در تمام این سال‌ها کتاب‌های زیادی خوانده‌ام؛ اما هیچ کدام به اندازه‌ی کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر به من حس و حال خوب و آموزش بدون منت تقدیم من نکرد. کتابی که چه انسان بزرگی بدون چشم داشت برای یاری رساندن به انسان‌هایی که درگیر تاریکی بودند را در اختیار آن‌ها گذاشت، کتابی که با ۱۴تصویر تمام زندگی انسان‌هایی که وارد تاریکی شده بودند و به روشنایی رسیدند و توسط آن صور آشکار و پنهان خود را شناختند تا به خدای خود نزدیک‌تر شدند. یکی از تصاویر این کتاب خیلی به حس و حال الان من نزدیک است حس ‌می‌کنم سبز شده‌ام، جوانه زده‌ام و دوباره با آگاهی و آموزش‌های ناب شروع به رشد نموده‌ام، تمام نعمت‌های خداوند را یک‌جا می‌بینم نور، گرما، آب‌زلال، برکت، احساس می‌کنم تمام این خستگی‌ها رو به اتمام است، ناامیدی‌های من به خط پایان نزدیک است، من دوباره به حیات بازگشتم و مهم‌تر از همه مسافرم مثل یک درخت توسط آموزش‌هایی که می‌بیند هر روز پر بار، قوی و نیرومندتر به حیات خود ادامه می‌دهد. هر زمان مشکلی برای من پیش می‌آید و گره‌ای در کارم می‌افتد به کتاب عبور از منطقه‌۶۰ درجه زیر صفر رجوع می‌کنم صفحه‌ای از آن را می‌خوانم تا گره‌های زندگی خود را بیابم. از خداوند می‌خواهم که بتوانم این کتاب را ملکه‌ی ذهن خود کنم و از آن در جهت صراط مستقیم استفاده کنم.

مشارکت: همسفر زهرا

کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر نوشته‌ آقای مهندس حسین دژاکام، تنها یک روایت درمانی نیست؛ بلکه سفری است از اعماق تاریکی انسان تا قله‌های آگاهی، نویسنده با تجربه‌ی زیسته‌ی خود از دل اعتیاد بیرون آمده و برای همه انسان‌ها چراغی به دست گرفته است. این کتاب، درمان را نه با زور بلکه در تفکر، نظم و باز‌سازی تدریجی معرفی می کند. گفتگوهای تمثیلی با استادانی چون سردار، سیلور و جونز، تصویرهای درخشانی از درون انسان می‌سازند؛ عقل، ایمان و حقیقت. «۶۰ درجه زیر صفر»استعاره‌ای است از ایستگاهی که در آن زندگی یخ می زند؛ اما اگر بخواهی جرقه‌ی رهایی روشن می شود. روش DST فقط راه ترک نیست؛ بلکه الگوی تغییر در زندگی است.
برای من که درگیر اعتیاد نبودم این کتاب همچنان آیینه‌ای شد برای خودشناسی، تفکر و درک عظمت انسان، پیام نهایی روشن است؛ که انسان اگر بخواهد و حرکت کند می‌تواند.

عکس: همسفر صبیحه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
ویرایش:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی