English Version
This Site Is Available In English

امن‌ترین بستر برای بخشش، کنگره۶۰ است

امن‌ترین بستر برای بخشش، کنگره۶۰ است

گفت و گویی ترتیب دادیم با پهلوان محترم مسافر محمد، در رابطه با بخشش، توجه شما را به این گزارش جلب می‌کنیم.

به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس حشیش. مدت ۱۰ ماه و ۲ روز به روش DST همراه با داروی OT به استادی راهنمای عزیزم آقا حمید آذر نیا سفر کردم، رهایی از اعتیاد ۲ سال و ۲ ماه. در ادامه وارد لژیون وایت شدم به استادی راهنمای عزیزم آقا رضا، رهایی از نیکوتین ۲ سال و ۲ ماه.

لطفاً بفرمایید چه تحولی در شما ایجاد شد که تصمیم گرفتید به جایگاه پهلوانی برسید؟

 کنگره مانند یک کارخانه‌‌ای می‌باشد که فرد مصرف کننده در واقع مثل مواد اولیه آن است‌ که وارد کارخانهٔ کنگره می‌شود و اگر تسلیم نباشد، این مواد اولیه مثل سنگی که سفت باشد و شکل خوبی هم به خود نمی‌گیرد، شباهت دارد. بنابراین ما باید در مقابل کنگره تسلیم باشیم و گارد نداشته باشیم. زمانی که من توانستم در مقابل کنگره سرم را پایین بیاورم، در این صورت است که فرایند تبدیل صورت می گیرد و کنگره می‌تواند در من تغییر و تحول ایجاد کند. من در کنگره دریافتم؛ هر خدمتی که ما در کنگره می‌کنیم، در واقع آن خدمت را برای خودمان انجام می‌دهیم، یعنی من اگر قصد کردم پهلوان شوم، درصد زیادی از این کار برای خودم بوده است، چون می‌خواستم هزینه رشد خودم را پرداخت کنم.

یادم است پهلوانی که به شعبه ما آمده بود می‌گفت: اگر شال پهلوانی را کسی بگیرد، آن موقع است که متوجه می‌شود چه درهایی برایش باز می‌شود، چون ما در کنگره به صور پنهان اعتقاد داریم، پس شک نکنید زمانی که قضیه بخشش را با تمام قدرت و توان انجام دهیم، صاحب اصلی ما را می‌بیند و همین که ما را ببیند، نعمت و رحمت او بر ما نازل خواهد شد. البته همیشه می‌گویم: پهلوانی به این نیست که فقط مبلغ پهلوانی را پرداخت کنیم، بلکه پهلوانی یعنی اینکه با تمام وجود در بازی بخشش شرکت کنیم. مثل رهجویی که در لژیون با سعی و تلاش خودش رشد می کند و به چشم راهنما می‌آید و حواس راهنما بیشتر به رهجو جلب می شود، پس در نتیجه کیفیت درمان او بالا می‌رود. در اینجا نظر صاحب اصلی کائنات، که همان قدرت مطلق است را به خودمان جلب می‌کنیم و اعلام می کنیم که قدر حضور در این سیستمی که اجازه ورود آن را پیدا کرده‌ایم را می‌دانیم و در این صورت نشان می دهیم که ما هم می‌خواهیم برای خودمان و دیگران کاری انجام بدهیم. اینجاست که واقعاً لطف و رحمت الهی شامل حال ما می شود و درهای غیبی به روی ما باز میگردد.

با توجه به اینکه بخشیدن شاید برای همه افراد راحت نباشد، شما با چه هدفی در لژیون سردار این بخشش را انجام دادید؟

به طور کلی انجام کارها برای ما زمانی سخت می‌شوند که ما علت انجام آن کارها را نمی‌دانیم. یعنی زمانی که من نمی دانم برای چه چیزی به کنگره می‌آیم، کنگره آمدن برای من کار سخت و دشواری خواهد بود. هر یکشنبه، سه‌شنبه و پنجشنبه سر یک ساعت خاص، یک مکان خاص با پوشش خاص و آداب و معاشرت خاص حضور داشتن برای من سخت می‌شود، همچنین نوشتن سی‌دی برای من دشوار می شود. منِ مصرف کننده که یک آدم بی‌نظمی بودم و دوست داشتم هر ساعتی، هر جایی که دوست داشتم حاضر باشم، این قضیه برای من سنگین تمام می‌شود. ولی زمانی که فرد متوجه اهمیت قضیه می‌شود و می فهمد که درمان چه گوهر گران‌بهایی است، دیگر راحت در جلسات حضور پیدا می‌کند و سی‌دی می‌نویسد.

 حال این قضیه در لژیون سردار و مشارکت مالی هم صادق است. وقتی فرد متوجه می شود چه کاری دارد انجام می‌دهد، دیگر هیچ گونه ترس و تردیدی به خود راه نمی دهد. من در شعبه خودمان شاهد این بودم که شخصی ۵۰ میلیونی که پرداخت کرده بود، به اندازه ۵۰ میلیارد ارزش داشت، چون این شخص به فهم بخشش رسیده بود و می‌دانست که قرار است چه دری برای او باز شود. وقتی من به فهم بخشش می‌رسم، می‌دانم که نه تنها در این جهان به رشد و ارتقا خواهم رسید، بلکه در امتداد جهان‌های دیگر ثمرهٔ بخشش خود را خواهم دید.

لطفاً برای ما بفرمایید که نهادهای حمایتی دیگری هم وجود دارند که می‌توانستید به آنها کمک مالی کنید و چرا این بخشش را در کنگره۶۰ انجام دادید ؟

من قبل از این هم که به کنگره بیایم، بخشش را انجام می‌دادم، با اینکه مصرف کننده بودم و از نظر مالی در سطح خیلی بالایی نبودم ولی این کار به من حس خوبی می داد و اصلاً دلیل وصل شدنم به صراط مستقیم را بخشش می دانم. اما ما نمی دانیم بخشش ما به یک شخصی که از نظر خودمان کاری درست است، ممکن است چه تبعات زیان باری برای آن شخص داشته باشد، گاهی اوقات بخشیدن به شخصی ممکن است یاری رساندن به نیروهای منفی باشد و این شخص در صف نیروهای منفی در حال کلاهبرداری و اخاذی شود و چقدر در این جا بخشش شکل بدی پیدا می کند و ممکن است باعث افسوس ما شود که چرا به این شخص کمک کردیم؟ ولی در کنگره ۶۰ بخشیدن به گونه‌ای است که ما با اطمینان کامل می‌دانیم پولمان در راه درست خرج می‌شود. می دانیم این پول مستقیماً انسان‌ها را احیا می‌کند و در ساختمان‌هایی که ساخته می‌شود، اشخاص رها می‌شوند و خیر این کار نصیب ما هم می شود. بنابراین من با اطمینان خاطر، پولم را در امن‌ترین بستر یعنی کنگره ۶۰، که سراسر عمل سالم است، خرج می‌کنم.

لطفاً از حس و حالتان هنگام دریافت شال پهلوانی برای ما بگویید؟

حسی مانند حس رهایی که برای رهایی سفر اول خدمت جناب مهندس رفتم، برای من بود. من فکر می‌کردم به یک دنیای جدیدی قدم نهادم و تجربه بسیار زیبایی برایم رقم خورد. زمانی که من به پهلوانی فکر می کردم، این کار برای من از نظر مالی مقدور نبود، ولی چون با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد، هستی و کائنات برای من یک شرایطی را رقم زد که نه تنها خودم پهلوان شدم، بلکه امسال همسفرم را هم پهلوان اعلام کردم. برای من پهلوانی از نظر مالی اصلاً مقدور نبود، ولی بدانید هنگامی که خواسته واقعی داشته باشید، نیروهای الهی شما را یاری می دهند تا شما به این جایگاه برسید، چون خودت را یک بخشی از هستی می‌دانی که وظیفه خود را در هستی به خوبی انجام داده‌ای و در نتیجه حس بسیار نابی را تجربه خواهید کرد.

بخشش در کنگره ۶۰ چه تأثیری در زندگی شما به خصوص در بیرون از کنگره گذاشته است؟

خدا را شکر می‌کنم که آرامش و حس و حال خوبی در خانواده دارم و از آنجایی که تعادل صددرصد امکان پذیر نیست ولی من خدا را شکر می کنم که از تعادل نسبی برخوردار هستم و تمام کارهایم روی غلطک افتاده است، اگر سختی هم وجود دارد به چشم من اصلاً نمی‌آید، برکات زیادی خداوند در لژیون سردار به من داده از جمله اینکه، توانستم شال راهنمایی قبول شوم و در حال حاضر مرزبان شعبه هستم.

برای افرادی که برای بخشیدن سر دوراهی قرار دارند و برای ورود به لژیون سردار تردید دارند چه توصیه ای دارید؟

این دو راهی تمثیل همان پل صراط است، یعنی بعضی‌ها با شک و تردید آن قدر این پل را برای خود باریک می‌‌کنند که نمی‌توانند به راحتی عبور کنند و مسلماً در آتش جهنم می‌افتند. این را بدانید اگر از موقعیت خوبی برخوردار باشید ولی دریغ کنید، در آتش جهنم گرفتار می‌شوید. آقای مهندس می‌فرمایند: «وسعت بهشت و جهنم به اندازه آسمان و زمین است». بنابراین اگر هر شخصی بتواند در حد و اندازه خود در این بازی شرکت کند و صد خود را بگذارد، مسیر این پل برایش هموار می‌شود و به راحتی می‌تواند از قهر به مهر، از ترس به شجاعت سفر کند و زندگی خوب و راحتی خواهد داشت.

از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم، در کلام آخر اگر صحبتی دارید، بفرمائید.

من هم از شما بسیار سپاسگزارم و از اینکه امروز توانستم در خدمت شما دوستان عزیز نمایندگی «جهان‌بین» حضور داشته باشم، خدا را شکر می کنم. انرژی بسیار نابی را از شما عزیزان دریافت کردم و از فضای نمایندگی جهان‌بین بسیار لذت بردم. زمانی که از من دعوت شد تا در نمایندگی شما حضور پیدا کنم، با خوشحالی قبول کردم و به فاصله خرم‌آباد تا شهرکرد اصلاً فکر نکردم و برایم این فاصله مهم نبود.

و در کلام آخر به شما دوستانی که علاقه دارید جایگاه سردار یا دنور و یا پهلوانی را لمس کنید اما در حال حاضر شرایط آن را ندارید، توصیه می‌کنم با تفکر به این عمل سالم ساختار را آغاز کنید. وقتی شما در دنیای ذهن خود به آن چیزی که می‌خواهید فکر می کنید، به هستی اعلام می‌دارید که خواسته شما را فراهم کند و قدرت مطلق و کائنات هم برای شما کم نمی گذارند. شاید خواسته شما را دو دستی تقدیم نکنند ولی با القا، شما را در مسیر رسیدن به خواسته‌ خود هدایت می کنند. تا می‌توانید به اتفاقات خوب و مثبت فکر کنید، اگر سفر اولی هستید به راهنما شدن، اگر سردار هستید به دنور شدن و اگر دنور هستید به پهلوان شدن فکر کنید و در نتیجه اگر ساختاری با این تفکر جلو برود، قطعاً در ادامه به آن چه می‌خواهد، می‌رسد.

 

تهیه مصاحبه و نگارنده: مسافر شمس‌الدین لژیون۳

تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهان‌بین شهرکرد/مسافران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .