خدا را شکر میکنم که با ورودم به کنگره۶۰ تمام ترس و ناامیدیهای من به امیدواری تبدیل شده است. خداوند را شکر میکنم بابت زندگی که امروز دارم و در آرامش و حال خوش که در زندگی از خویش خویشتن دارم به سر میبرم. از مسافرم تشکر میکنم که واقعاً سفر خود را خیلی خوب انجام دادند؛ امیدوارم که بتوانیم یکی از خدمتگزارن کنگره باشیم تا بتوانیم زکات آرامشی که به زندگی ما برگشته را با خدمت کردن جبران کنیم.
من گذشته تلخ و آشفتهای داشتم که امروز به عنوان تجربه تلخ برایم یادآوری میشود، اما امروز به آن نقطه رسیدم که اگر آن تاریکیها و ظلمات را تجربه نمیکردم، هیچوقت نمیتوانستم ارزش زندگی امروز خود را بدانم و درک بکنم. من امروز از خدای خودم سپاسگزارم بابت تمام سختیها وشکستها که در گذشته به واسطه مواد مسافرم تجربه کردم. خدا را شکر که امروز به من کمک کرد که به سمت نور، روشنایی، صراط مستقیم و راه الهی حرکت کنم.
قبل از آموزشهای کنگره بر اثر عدم آگاهی با همه انسانها مشکل داشتم و همه را مقصر میدانستم، ولی خدا را شکر با آموزشهای کنگره توانستم جهانبینی خود را تقویت کنم. توانستم که با بزرگترین دشمن خود که جهل و ناآگاهی است خود را رها سازم. امروز به این موضوع پی بردم که خداوند متعال من را از خودم بیشتر دوست دارد. امروز سعی و تلاش من این باشد که وظایف خود را به عنوان یک انسان انجام دهیم. میدانم که خداوند متعال من را یاری و هدایت میکند.
امروز تنها آرزوی من این است که با خدمت به انسانها وکسب انرژی از خداوند بتوانم دست هم نوع خودم را بگیرم. از آموزشهای کنگره یاد گرفتم که در تمام مسائل زندگی تفکر درست داشته باشم و زندگی را با هدف مشخص دنبال کنم. آموختم که بایستی برای هدف خود تلاش کنم تا کارهایم درست پیش برود. به امید روزی که عشق و امیدی که از آموزشهای کنگره دریافت کردم را خرج دیگران که با من همدرد هستند بکنم. در آخر از آقای مهندس نهایت تشکر و قدردانی را دارم.
نویسنده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر ایران (لژیون چهاردهم)
تایپیست: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر ایران (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
50