کم‌بودن فاصله بهشت و جهنم در درون انسان است

مشارکت مکتوب از لژیون یکم، راهنما همسفر فریبا

همسفر معصومه
یاد الله در هر کجا، یاد خود از قطره به اقیانوس است . وقتی کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را در دست می‌گیریم اول مجذوب تصویر روی جلد آن می‌شویم. نمادی از قدرت خداوند را برای ما شرح می‌دهد. در این تصویر وضعیتی را می‌بینیم که در طبیعت وجود ندارد؛ اما در طبیعت آدمی وجود دارد. کنار هم قرارگرفتن کویر خشک با یک منطقه خوش‌آب‌وهوا بافاصله کم چیزی است که در طبیعت پیدا نمی‌کنیم؛ اما در درون انسان فاصله بهشت و جهنم بسیار کم است و ما هر لحظه با اعمالمان تعیین می‌کنیم در کدام حالت باشیم. کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر يکی از مهم‌ترین منبع آموزشی کنگره ۶۰ است. ویژگی خاص این کتاب استفاده از زبان تمثیل است. در این کتاب مسئله درمان اعتیاد با استفاده از تمثیل‌های متفاوتی مانند عبور از منطقه یخ‌بندان، درخت پوسیده، نبرد درون و غیره بررسی شده است که به بیان مفاهیم کمک بسزایی می‌کند. این کتاب هم علمی و هم مستند راهنمایی می‌کند و هر کس با هر درجه تحصیلی می‌تواند از آن استفاده کند و لذت ببرد. این کتاب به ما می‌گوید اگر هدف داشته باشیم، مسیر را بلد باشیم و درست حرکت کنیم قطعاً به خواسته خود می‌رسیم. هر کس با هر بار خواندن این کتاب می‌تواند مطلب جدیدی برداشت کند، این به این معنا نیست که مطالب کتاب تغییر می‌کنند؛ بلکه این خود شخص هست که تغییر می‌کند و مطالب را بهتر درک می‌کند.

همسفر الناز
کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، سفر آقای مهندس دژاکام برای رهایی از اعتیاد و درمان آن است که به‌خوبی تمام مراحل را توصیف کردند. این کتاب دارای صور آشکار و پنهان است و هم‌زاد پنداری دارد. خیلی هوشمندانه به درمان اعتیاد پرداخته شده است و از نظر من شگفت‌انگیز و آگاهانه است. اعتیاد مانند تاریکی شهر وجودی انسان را تخریب می‌کند و انسان را از ارزش‌ها دور می‌کند. اگر مسافری درست سفر کند حتماً به نتیجه درست دست پیدا می‌کند. در این کتاب اشاره به سفر آقای مهندس شده است که خیلی به‌موقع بوده و قبل از ویرانی کامل، خود و خانواده را نجات دادند و همچنین زندگی هزاران انسان در دام اعتیاد افتاده بودند. با خواندن این کتاب متوجه شدم که انسان‌ها فقط خودشان می‌توانند به خودشان کمک کنند و مسئول کارهای خودشان هستند و نباید مسئولیت کارهای خودشان را به گردن دیگران بیندازند. این کتاب یک نسخه کامل برای درمان اعتیاد است که امیدوارم همه از مطالب کتاب بهره ببرند.

همسفر کبری
کتابی که در دست ما است حاصل تلاش انسانی است که سال‌ها در تاریکی و در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر زندگی کرده است. تاریکی، ظلمات و سرمای شدید را با تمام وجودش حس و با تاروپود جانش سختی‌ها را لمس کرده است و کلیدی را به دستان ما داده است که قفلش را سال‌ها خودمان ساخته بودیم. حل صورت‌مسئله اعتیاد یعنی نجات انسان‌هایی که برای رهایی خودشان دست به هر کاری می‌زدند تا رها شوند و چه زندگی‌هایی را سروسامان داده‌اند. وقتی بادقت خط‌به‌خط آن را می‌خوانم راه درست را در آن می‌یابم و نیز راه غلبه‌کردن بر زشتی‌هایی که به اسم عادت در وجودم لانه کرده است و اینکه چگونه از تمام تاریکی‌ها و سایه‌ها رها شوم. با نگاه‌کردن به راه‌های یخ‌زده و دره‌های عمیق و تاریک، وحشت سرما و سقوط را حس می‌کنم و این همان تلنگری است که من را از خواب غفلت و گران بیدار می‌کند. درختانی که تنومند بودند؛ ولی اثری از آن‌ها باقی نمانده است به جز تنه پوسیده و یا درختانی که جوانه‌هایی از کنار آن سر برآوردند به زندگی سلامی دوباره می‌کنند. این‌ها همان زندگی است، همان انگیزه و نشاطی که در ما وجود دارد؛ ولی در هزارتوی جهالت و گمراهی ما گم ‌شده بود. کتابی نه به‌اندازه کتاب آسمانی و در آن سطح ولی در همان حد بالای انسانیت که جایگاه ما نیز است قرار دارد. این کتاب آمده است تا با رهاکردن ما از جهل و نادانی به‌سوی دانایی، از ظلمت به‌سوی نور و از زشتی به زیبایی رهنمون کند. این رسالتی که خداوند مطلق بر دوش یکی از بندگانش قرار داده است تا به‌وسیله قلمی روان و کلامی شیوا انسان‌هایی همچون من را که غرق در جهالت و غرور خود شده بودم بیرون بکشد و به سمت نور هدایت کند. باید عبور از گذرگاهی که پیش از ما عبور کرده‌اند و صیقل داده شده‌اند را باجان دل هرچند سخت به جان بخریم و همچنان که گفته ‌شده است باید جاری شویم؛ چون سکون جایز نیست.

رابط خبری: همسفرمعصومه رهجوی راهنما همسفر فربیا (لژیون یکم)
ویرایش: همسفر تارا رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج