English Version
This Site Is Available In English

ادب هر شخص نشان دهنده عقل اوست

ادب هر شخص نشان دهنده عقل اوست

چهاردهمین جلسه از دوره بیست و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی راهنمای محترم رضا، نگهبانی مسافر حمید و دبیری همسفر فرشاد با دستور جلسه«آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی و تولد یکسال رهایی مسافر علی »، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛
خیلی خوشحالم که توفیق حاصل شد امروز در خدمت شما عزیزان باشم، ان‌شاءالله که جلسه خوبی را با همدیگر داشته باشیم، از آقای حمید و دبیرشان هم سپاسگزارم، دستور جلسه این هفته دو قسمت دارد قسمت اول در مورد ادب و بی‌ادبی است و قسمت دوم آن در خصوص تولد یک سال رهایی آقای علی است.


دررابطه‌با ادب و بی‌ادبی که بسیار دستور جلسه مهمی هم هست ما نمودهای زیادی داریم هر چیزی یک آدابی دارد، به هر کجا که نگاه کنیم آدابی دارد، راهنما و رهجویی، تغذیه و غذاخوردن، رانندگی و هر کدام از این‌ها آداب می‌خواهد. اگر رانندگی شما درست نباشد و بر مبنای آداب نباشد می‌گویند شما در رانندگی ادب ندارید، به طور مثال اگر شیشه ماشین را پایین می‌آوری و آشغال میوه‌ات را بیرون می‌ریزی؛ یعنی هنوز آداب را بلد نیستی و ادب نداری، حال همین موضوع در راهنما رهجویی، غذاخوردن، زندگی و در هر قسمت دیگری که نگاه می‌کنیم جهان‌بینی، آداب و ادب خاص خودش را دارد، قبل از کنگره ما هم بلد نبودیم، فکر نکنید ما همه چیز را می‌دانستیم، ما در کنگره این‌ها را یاد گرفتیم. همه ما در رعایت آداب ایراداتی داریم نگوئیم نه من فرق دارم، ما آمدیم در کنگره و شخصی به اسم آقای مهندس این‌ها را به ما یاد داد قبل از این بلد نبودیم، پدر و مادر هم به ما یاد دادند؛ اما در حد وسع خودشان چیزهایی را که خودشان یاد گرفته بودند سینه‌به‌سینه به ما هم انتقال دادند، دستشان هم درد نکند و دست‌بوسشان هم هستیم، اما اگر چیزهای بالاتر و خیلی بیشتر از این می‌خواهید یاد بگیرید باید در کنگره حضور داشته باشید و CDها را بنویسید. در کنگره می‌توان این آداب را پیدا کرد، به طور مثال راهنما رهجویی خودش آدابی دارد که بیاوببین، راهنما بودن هم آدابی دارد، فکر می‌کنید یک دیده‌بان از کجا متوجه می‌شود که یک شخص رشد کرده و بالاآمده است یا نه از ادبش، چون ادب یک شخص نشان‌دهنده عقل او است، هر شخصی که ادب بیشتری دارد و آن ظرافت‌ها را بیشتر انجام می‌دهد عقل بیشتری هم دارد، همه کلیات را انجام می‌دهند؛ اما ظرافت‌های راهنمایی و رهجویی و ظرافت‌های ادب و ریزه‌کاری‌ها نشان می‌دهد فرد نسبت به بقیه رشد بیشتری داشته است.من هنوز ندیده‌ام علی آقا اشکذری یک‌بار هم جلوی رهجوهایشان باتوجه‌به سطح راهنما و رهجو پایش را روی پایش بگذارد، البته در مورد سفر اولی‌ها کاری نداریم؛ چون ممکن است پاهایشان درد کند، در کنگره با گویش محلی صحبت‌کردن هم درست نیست، رهجو دو سال در کنگره حضور دارد و با راهنمایش با گویش لری حرف می‌زند، راهنما باید به او تذکر بدهد لری صحبت‌کردن همانا و مشق ننوشتن و انجام کارهای دیگر همانا، پشت سر آن می‌آید شخصی که این موارد را رعایت نمی‌کند از مسیر خارج می‌گردد.

اما در مورد آقای علی، ایشان رهجوی آقای حمید بودند، خیلی سفر خوبی داشتند، از همان ابتدا حرف‌شنوی داشتند، تسلیم بودند و چیزهایی را که راهنما از ایشان خواسته بود و می‌خواهد انجام داده و می‌دهند، در آزمون راهنمایی به‌عنوان راهنمای تازه‌واردین هم پذیرفته شده‌اند، مبصر کلینیک هم بوده و کلاً خدمتگزار بالاآمده است. من همیشه به دوستانی که خدمت نمی‌کنند می‌گویم بی‌مایه فتیر است، بی خدمت فتیر است، هر کسی خدمت نکند ادامه کار برایش سخت می‌شود، شخص می‌تواند انرژی را از خدمت کسب بکند، ادامه راه نیازمند انرژی است، شما اگر انرژی نداشته باشید نمی‌توانید راه را طی طریق بکنید؛ بنابراین باید مرتب خدمت بکنی و آموزش بگیری یکی از این‌ها که لنگ بزند کارت تمام است. اگر خدمت بکنی و آموزش نگیری و یا برعکس آموزش بگیری و خدمت نکنی کار شما خراب است؛ بنابراین این دو باید در کنار هم انجام شود. موضوعی که باید بگویم این است که ما در کنگره آدم بی‌صاحب (بی راهنما) نداریم، شخص باید راهنما داشته باشد، اگر شخصی را دیدید که زیر بار حرف هیچ‌کس نرفت بدانید خیلی کله‌شق است و خیلی منیت دارد. انسان‌ها باید کسی را داشته باشند که راهنمایشان کند که اگر راه را اشتباه رفتند به آنها تذکر بدهد، در اصطلاح عامیانه هم داریم که می‌گویند خدایا هیچ‌کسی را بی بزرگ‌تر نکن، خدا نکند شخصی بدون بزرگ‌تر باشد، طغیان می‌کند، هیچ‌چیزی جلودارش نیست، کار اشتباه انجام می‌دهد فکر می‌کند درست است، یکی باید برجکش را بزند اگر هیچ‌کسی جرأت برجک زدن شما را ندارد بدانید که جای کارتان می‌لنگد و گیر هستید یا ریگی به کفشتان است. در کنگره بدون راهنما دوام نمی‌آوریم، آقای علی هم رهجوی آقای حمید بودند ایشان لژیون را تحویل دادند و الان رهجوی بنده هستند، رهجو نمی‌تواند بدون راهنما باشد ما باید قوانینی را که آقای مهندس گذاشته‌اند تابع باشیم، مهندس گفتند رهجو در سفر اول و دوم یک‌بار می‌تواند راهنمایش را عوض کند در برخی شعبه‌ها این موضوع هضم شده است پس‌کاسه داغ‌تر از آش نشویم و رهجویی که راهنمایش را عوض می‌کند سرزنش نکنیم.از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنونم.  

مسافر علی:

 سلام دوستان علی هستم مسافر؛
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم که این بستر را برای من علی فراهم کردند، در ادامه از آقا رضا بزرگمرد لر که شعبه اسبیکو را راه‌اندازی کردند سپاسگزارم ، بهتر از این برای من امکان نداشت، من مانند یک سنگی که از کوه سرازیر شده باشد و به علت عدم تعادل بسیاری از چیزهایی که سر راهم بود مانند آرامش، خانواده و اجتماع اطرافم را تخریب کردم، امیدوارم خدا توفیق دهد با ماندن در کنگره بتوانم ثابت قدم و خدمتگزار باشم.
از راهنمای همسفرم خانم هدی هم سپاسگزارم که بار مسئولیت همسفرم را به دوش کشید از آقا حمید عزیز که بی‌نهایت برای من زحمت کشیدند سپاسگزارم، از همسفرم و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ هم تشکر می‌کنم، باید قدر این صندلی‌ها را بدانیم همسفر من برای درمان خیلی تلاش کرد ولی من هیچ جایی نمی‌توانستم بروم ولی الان با افتخار حتی می‌توانم بروم در تلویزیون مصاحبه کنم و بگویم من اعتیاد داشتم و درمان شده‌ام. روز اولی که یک کلیپ از آقای مهندس دیدم به همسفرم گفتم اینجا جای من است، من همه چیز را زیر پا می‌گذارم و برای درمان اینجا می‌آیم، باور کنید کسانی که اینجا حضور دارند برایشان بلیط صادر شده است، اینجا را مفت از دست ندهید و قدر همسفرانتان را بدانید که پشت هر مرد موفقی یک زن هست، کنگره برگ افتخاری است برای ملت ایران، آقای مهندس در صحبت‌هایشان می‌گویندکه ما در زمینه درمان اعتیاد از پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا هم ۵۰ سال جلوتریم بنابراین قدر این بلیطی که برای شما صادر شده است را بدانید.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید سپاسگزارم.

راهنما همسفر هدی:

سلام دوستان هدی هستم راهنمای یک همسفر؛
خداوند بزرگ را شاکر هستم که یک بار دیگر سعادت داد تولد یکی دیگر از گل‌های لژیونم را کنار شما جشن بگیرم. تولد یک سال رهایی مسافر علی را خدمت آقای مهندس و راهنمای سفر اول ایشان مسافر حمید که در جمع ما نیستند، راهنمای حال حاضر ایشان مسافر رضا و همسفر گرانقدرشان، همسفر نسرین تبریک می‌گویم. هر شخصی که به این رهایی، پاکی و صداقت می‌رسد، ارزش این جایگاه را زمانی درک کرده است که بهایش را پرداخت کند؛ بهای این رهایی و این حال خوش، خدمت کردن است. یک فرد وقتی به تعادل و تکامل می‌رسد، وظایفش را می‌شناسد. زمانی که قرار است یک فرد به تعادل و ارتقا برسد باید روی خودش تزکیه و پالایش انجام دهد؛ وقتی فرد تزکیه و پالایش می‌شود در شرایط خدمتی کنگره باید قرار بگیرد. در واقع این شرایط در رهجوی من، همسفر نسرین، خودش را کاملاً نشان داد و ایشان در سفر اول از اعضای لژیون سردار شدند و در سفر دوم از عزیزان دنور ما هستند. نگهبان صوتی گروه همسفران هستند. امروز هم به عنوان نگهبان لژیون سردار، گروه همسفران انتخاب شدند. ان‌شاءالله که ایشان در مسیر خدمتی موفق باشند.

همسفر نسرین:

سلام دوستان نسرین هستم یک همسفر؛ قبل از هر چیز تشکر می‌کنم از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان. آقای مهندس مانند یک شناگر ماهر در اعماق تاریکی شنا کردند و روشDST را برای همه ما و بشریت به ارمغان آوردند. از استاد امین و از مسافر رضا که شعبه اسبیکو را برای هم‌ استانی‌های خودش راه‌اندازی کردند، تشکر می‌کنم. ان‌شاءالله خداوند بهترین‌ها را در سبد زندگی ایشان قرار بدهد؛ چرا که اگر ایشان نبودند ما در این جایگاه قرار نمی‌گرفتیم و این همه رهایی در استان وجود نداشت. از مسافر حمید، راهنمای مسافرم تشکر می‌کنم که ایشان انسان وارسته و منضبطی هستند. مسافرم از ایشان خیلی حساب می‌بردند، حتی وقتی می‌خواستند برای کاری به ایشان زنگ بزنند، خیلی محترمانه ‌می‌نشستند و با ایشان صحبت می‌کردند؛  حال خوشی که الان ما داریم نتایج زحمات ایشان است. همین‌طور از راهنمای خوب خودم همسفر هدی تشکر می‌کنم که خیلی از مسائل را به من یاد دادند؛ به من یاد دادند، صبوری کلید حل همه مشکلات است و قبل از هر چیز، باید بتوانم مشکلات خودم را درک کنم تا بتوانم با آن‌ها روبه‌رو شوم. دوستان من خیلی از یک فرد مصرف‌کننده بدم می‌آمد، به‌طوری که دایی‌ من مصرف‌کننده بود، شاید ۲۰ سال پیش، من حاضر نبودم حتی یک بار به خانه دایی‌ام بروم. می‌گویند از هرچه که بدت بیاید سرت می‌آید؛ همین اتفاق برای خود من افتاد. یک بار، اوایل ازدواج من به ایشان گفتم؛ می‌دانی مصرف مواد مخدر حرام است؟ گفت نه بابا این‌طوری نیست! تریاک حرام نیست! آن زمان به جز آن دایی‌ام در خانواده ما هیچ کس مصرف‌کننده نبود؛ ولی الان که هیچ! مصرف‌کننده زیاد شده است. خلاصه من نمی‌دانستم که ایشان مصرف‌کننده است؛ بعد از ۱۰ سال، خواهرش به من گفت: حواست باشد که فلانی باعث مصرف‌کننده شدن ایشان نشود؛ ولی متاسفانه خیلی دیر به من گفتند؛ چون کار از کار گذشته بود. من مدت زیادی مثل کارآگاه پشت سر ایشان بودم، مچ‌گیری می‌کردم، مواد داخل جیبشان پیدا می‌کردم، ولی ایشان اصلاً قبول نمی‌کردند؛ تا این‌که بعد از ۵ تا ۶ سال درگیری و تخریب‌های زیادی که به ما وارد شد، حدود ۵ تا ۶ ماه قبل از این‌که به کنگره بیایم، تصمیم گرفتم بنشینم و با خودم درست فکر کنم که راه‌حلی برای حل مشکلم بیندیشم؛ به این فکر رسیدم که به او بگویم: در خانه مصرف کند. به یکی از اقوام نزدیک گفتم: که من می‌دانم و شما می‌دانید که ایشان مصرف‌کننده است به ایشان بگویید که بیاید در خانه مصرف کند. مسافرم به قدری ناراحت شدند که نگو! چون چند سالی بود داغدار یکی از عزیزانش بود. همیشه لباس‌های ایشان را من می‌خریدم، در آن لحظه که ناراحت بود همه کشوهای کمد را خالی کرد، توی حیاط و همه لباس‌ها را آتش زد و گفت: این خانم به من می‌گوید: شما مصرف‌کننده هستید! در آن لحظه خیلی برای ایشان سخت بود پذیرفتن این‌که مصرف‌کننده است، ولی بعد از دو روز، پیش من آمد و گفت: اشکال ندارد بروم زیرزمین مصرف کنم؟ گفتم: اشکالی ندارد مگر خانه خودت نیست! راحت باش هر کاری می‌خواهی انجام بدهی، داخل خانه خودت انجام بده! من تا حالا اشتباه کرده‌ام که پلیس بازی درآورده‌ام. دوستان از همان روز بود که کلید حل مشکل من جرقه خورد؛ یعنی هیچ چیزی نتوانست این کمک را به من بکند، به جز این‌که خودم، مشکل خودم را درک کردم. پیام من برای دوستان هسفر این است که مشکل خودشان را بپذیرند. اگر می‌خواهند مشکل‌شان در زندگی حل شود و اذن حل آن مشکل داده شود، باید مشکل را با تمام وجود بپذیرند و با فکر و اندیشه درست، راه‌حل درست برای حل این مشکل را در نظر بگیرند. امیدوارم که همه ما در مسیر سبز کنگره باشیم و از خدمتگزاران کنگره در کنار مسافرانمان باشیم. در آخر خدا نیاورد آن روز را که من در کنار آقا علی نباشم در زندگی، مگر این‌که در این جهان نباشم.

 

رهایی مسافر احسان لژیون ششم

رهایی مسافر فریبرز لژیون ششم

رهایی مسافر رضا لژیون پنجم

رهایی ویلیام(دخانیات) مسافر همایون لژیون سوم

تنظیم: مسافر حسین لژیون پنجم

ارسال: مسافر حمید‌رضا لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .