قانون سیزدهم کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» میگوید: «خویشِ خویش بیگانه باشد اگر خویش را خویشتن نداند». زمانی که در رابطه با خویشان، دوستان و یا اعضای خانواده پیوند محبت، دوستداشتن و بخشش وجود نداشته باشد، این رابطه قراردادی و صوری است؛ به مفهوم سادهتر، دوست و آشنا حساب نمیشود و همانند غریبهای هستند که از کنار هم عبور میکنند و هیچ حس و محبتی در میان آنها برقرار نیست. رابطهها و محبتها آن زمانی پایدار و عمیق میشوتد که حریم و فاصله را رعایت کنیم. واژه حریم از حرمت میآید؛ یعنی مجموعه قوانینی که باید رعایت کنیم.
جملهای در کنگره ۶۰ داریم که «تنها پیوند محبت ما را به هم متصل نگاه خواهد داشت»؛ چیزی که این پیوند را در کنگره ۶۰ حفظ کرده است همان حرمت و قوانین کنگره میباشد که مسیر را برای آموزش و خدمت هزاران نفر فراهم کرده است و آنها را به سوی حال خوش هدایت میکند.
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
در وادی هفتم نیز به دو دسته از انسانها، کمخردان و خردمندان اشاره میشود؛ دسته اول کمخردان که از حد و مرز حریمها عبور میکنند، مدام در پی عذرخواهی کردن از دیگران هستند و بیشترین ضربههای عاطفی و مالی را با دستان خود برای خود به وجود میآورند و دسته دوم انسانهای خردمند که همیشه با آگاهی و دانش بهترین تصمیمها را میگیرند، در روابط احساسی و عاطفی حفظ حریم کرده و فاصلهها را رعایت میکنند و در مسائل مالی، مشارکت مکتوب و قرارداد مینویسند. تفاوت بزرگ بین این دو دسته این است که رفتار کمخردان، حسهای منفی مثل ناامیدی، ترس، اضطراب و نگرانی را به دنبال دارد، اما رفتار خردمندان، حال خوش، ارتقا و رشد را به همراه دارد.
میگوید گوش تو را میگیرم و دور دنیا میچرخانم و غافل از آن که خود نیز باید با او بچرخد؛ مانند چوبی که موریانه آن را از درون میخورد. این تمثیلها، گویای انسان ظالمی است که به دیگران ظلم و بدی میکند و انعکاس این عمل به خودش برمیگردد و این یک قانون است.
هر چه کنی به خود کنی
گر همه نیک و بد کنی
بهترین و ماندگارترین گنج، گنج درون خود است؛ گنج درون انسان خردمند، همان حسهای پنهان او است؛ اما حس انسان کمخرد همانند فاضلاب جوشان است.
زمان به سرعت درحال گذرکردن است و اینجا است که میگویند: ای برادر تو همه اندیشهای، مابقی خود استخوان و ریشهای؛ این سخن انسان را به تفکر وامیدارد و اگر تفکر درست داشته باشد و به خانه دل سروسامان دهد، به ارتقا میرسد و دستهای آسمانی همیشه به کمک او میآیند؛ زیرا در کتاب خداوند گفته شده است: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» وقتی نفس به مرحله میانه رسید به انسان فجور و تقوا الهام میشود؛ اما در نهایت به انسان بستگی دارد که به کدام جهت روشنایی یا تاریکی در حرکت است؛ انسانی که تفکر سالم داشته باشد، آموزش درست بگیرد، تزکیه و پالایش کند و در جهت رشد و ارتقاء خودش پیش برود؛ تنها نخواهد بود و دستهای آسمانی همواره به کمک او میآیند و او را یاری میرساند. در کنگره ۶۰ با آموزشهای آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان و حرکت در مسیر چهارده وادی، میتوانیم به نتیجه برسیم.
نویسنده: راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر عالیه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
153