English Version
This Site Is Available In English

ساختار اعتیاد می‌آید و فرماندهی و اختیار را از انسان می‌گیرد

ساختار اعتیاد می‌آید و فرماندهی و اختیار را از انسان می‌گیرد

هفتمین جلسه از دوره بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان با استادی راهنما مسافر مرتضی،نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مسلم با دستور جلسه"اداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی"پنجشنبه ۲۲خرداد‌ماه ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد؛ 

 سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر 

سخن از عشق بگویم به مددخواهی عشق،جز به خدمت نتوان شد ساقی عشق.

خدا را شکر می‌کنم و تشکر می‌کنم از آقای مهندس که من را از مصرف کنندگی به بخشندگی رساندند.

تشکر می‌کنم از آقا محسن زارکویی راهنمای موادم که هرچه دارم از ایشان دارم .از آقا مجید ایجنت محترم تشکر می‌کنم راهنمای درمان سیگارم.

دستور جلسه در مورد ادب و بی‌ادبی،آداب ومعاشرت ،تعادل و بی تعادلی.

خیلی وقت‌ها شنيده‌ايد که به کسی می‌گوییم این کار را نکن می‌گوید دست خودم نیست،می‌گوییم ادب داشته باش می‌گوید دست خودم نیست،وقتی انسان وارد اعتیاد می‌شود دقیقاً این اتفاق برایش می‌افتد،خود ساختار مواد و اعتیاد می آید و فرماندهی و اختیار را از انسان می‌گیرد و اینجوری می‌شود شخص می‌گوید دست خودم نیست.

اختیار صحبت کردن و رفتاری را که می‌کند ندارد،صرفاً نمی‌توان همیشه گفت شخصی که مصرف کننده است بی‌ادب است و آداب و معاشرت بلد نیست نه اینطور نیست،ما خودمان قبلاً رفتار دیگری داشتیم،به محض اینکه درمان شدیم و از مواد دور شدیم رفتارمان هم تغییر کرد. 

مهمترین چیزی که در این دستور جلسه وجود دارد این است که من مرتضی باید اختیارم دست خودم باشد و سلامت جسم و روان را داشته باشم.

کسی که از نظر روحی و روانی مشکل دارد نمی‌توانیم به او بگوییم چرا بی‌ادبی یا چرا تعادل ندارید چون سیستم فیزیولوژی بدنش مشکل دارد و مواد مخدر طبیعی بدنش از کار افتاده.

من مرتضی خیلی خوب می‌توانم این را درک کنم که اگر فردی رفتار بدی از خودش نشان داد چطوری با آن رفتار کنم وکاری را که راهنماهای کنگره ۶۰ می‌کنند دقیقاً همین است چون خودشان تجربه این حال بد را داشته‌اند و متوجه رفتار بد او می‌شوند که شاید آن رفتار مال خودش نیست،مال مصرف مواد و اختیاری که از او گرفته شده است.

ادب،آداب معاشرت و تعادل من این سه تا را گذاشتم سه ضلع مثلث به نام شخصیت،کسی که این سه را داشته باشد می‌تواند شخصیت خوبی داشته باشد و کسی که این‌ها را نداشته باشد شخصیت ضعیف‌تری دارد.

کسی که ادب را رعایت کند و آداب معاشرت را بلد باشد و تعادل نسبی داشته باشد دارای سلامت جسم و روان می‌باشد،ادب به تفکر آن فرد هم بستگی دارد که چه تفکر و ذهنیتی دارد یعنی در کنار سلامت عقل و روان،تفکر هم بسیار مهم است.

در کنگره ما یاد می‌گیریم و می‌بینیم که وقتی تفکرمان درست می‌شود ادب ما هم بیشتر می‌شود و هر صحبتی را نمی‌کنیم، بحث نمی‌کنیم و آرام‌تر می‌شود.

آداب معاشرت آموزش هم می‌خواهد،بهروز وثوق در یکی از فیلم‌هایش می‌گوید که آیا کسی بود که به من یاد بدهد؟

اینکه کجا صحبت کنیم و کجا صحبت نکنیم،کجا جلوتر حرکت کنیم و کجا عقب‌تر،یک سری اصول وجود دارد که در سی دی آداب و معاشرت آقای مهندس به آن اشاره می‌کند. 

استاد امین می‌گویند شما وقتی می‌خواهید با کسی ارتباط داشته باشید،کسانی که ارتعاش آنها بالا است و ارتباط خونی با آنها داریم از خویشانند و تفکرشان به ما نزدیک است،کسانی که اینجوری هستند خیلی بهتره که با آنها دوست شویم تا کسانی که فکرشان با ما فرق می‌کند.

در سی دی ارتباط هم می‌گویم کسانی که تفکرشان به ما نزدیک است خواسته‌هایشان هم با ما یکی است آنهایی که از خویشانند،کسانی که در کنگره هستند از خویشانند که آقای مهندس می‌گویند یَد واحده که می‌تواند خیلی کارها را انجام دهند.

این‌ها را ما در کنگره یاد گرفتیم و وقتی می‌فهمیم سعی می‌کنیم که حریم خود را حفظ کنیم،سعی می‌کنیم با هر کسی دوست نشویم.

در سی دی دیپلماسی آقای مهندس می‌گویند،شما باید با دشمن خودت هم طوری صحبت کنید که کمترین آسیب را به شما بزند و کار دیپلمات‌ها هم همین است.

اینها را در کنگره یاد می‌گیریم که چگونه برخورد کنیم که نه انسان‌ها آنقدر به ما نزدیک شوند که وارد حریم شخصی ما بشودو نه آنقدر از ما دور شوند.

این‌ها همه مواردی است که باید در آداب و معاشرت خود رعایت کنیم تا کمترین آسیب را به خودمان بزنیم و در نهایت تعادل است که در کنار جسم و روان مکمل هم هستند و من باید اندازه‌ها را بلد باشم.

در کنگره وقتی ما با هستی آشنا می‌شویم وبر روی خود شناخت پیدا می‌کنیم آن بایدها و نبایدها را بهتر یاد می‌گیریم و اندازه‌ها را خودمان رعایت می‌کنیم تا به یک تعادل نسبی می‌رسیم.

در کنگره هیچ وقت به ما نمی‌گویند که این کار را بکن و آن کار را نکن، ما را با خودمان آشنا می‌کند،از هستی و انسان گفته میشود.

در کنگره به ما یاد میدن که بین کاری که فکر می‌کنی درست است یا کاری که دوست دارید انجام بدهید. کاری را انجام بدهید که فکر می‌کنید درست است،همین دعایی را که هر روز می‌کنیم که من به فرمان عقل نزدیک بشوم،چون نفس اماره به من مرتضی می‌گوید کاری را انجام بده که دوست دارید ولی خیلی وقتا کاری درست است که عقل به ما می‌گوید.

در کنگره چیزی وجود دارد که در بیرون آن را پیدا نمی‌کنیم علم کنگره است،علم انسانیت،علم درست زندگی کردن و غیره.

خیلی ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ:مسافر محمد لژیون اول

عکس،ویرایش و بارگذاری:مرزبان خبری مسافر مجید 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .