جلسه چهاردهم از دوره سیوپنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی پهلوان محترم مسافر ابوالفضل، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر احمد، با دستورجلسه "آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی" در روز پنجشنبه 22خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابولفضل هستم یک مسافر
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز، آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی میباشد؛
انسانی که موادمخدر مصرف میکند دارای هیچگونه تعادلی نیست، تا زمانی که مصرف میکند حالش خوب است اما وقتی مصرف نکرده باشد از تعادل خارج شده و پرخاشگری میکند. همین فرد وقتی که به کنگره60 میآید و خواسته قوی نسبت به درمان داشته باشد و بتواند فرمانبرداری کند، آداب معاشرت، ادب و تعادل را به دست میآورد. برای مثال: حرف راهنما را گوش دادن، با اجازه راهنما صحبت کردن و بقیه موارد نشان از ادب دارد. در کنگره60 با فرا گرفتن چهارده وادی به تدریج حال ما شروع به تغییر میکند. من خودم زمانی که وادی چهاردهم را مینوشتم، حال و هوایم شروع به تغییر کرد. به نظر من وادی چهاردهم کلید ورود به لژیون سردار است و لژیون سردار کلید ورود به زمین بخشش است. وقتی خداوند کسی را دوست بدارد قدرت بخشش را به او عنایت میکند، تازه آن مالی هم که شخص میبخشد در حقیقت مال او نیست بلکه مال دنیا است. در واقع همه چیز مال خداوند است و اگر به کسی قدرت بخشش عطا میشود، برای این است که خداوند میداند این شخص به نیروی بخشش نیاز دارد. یعنی بخشیدن نیاز من است که توانایی بخشیدن را پیدا میکنم و در حقیقت این دست خداوند است که از طریق ما بخشش را انجام میدهد. بارزترین صفات خداوند مهربانی و بخشندگی میباشد.
بخشش انسان را قدرتمند میکند، آدمهای ثروتمند زیاد هستند اما کسانی که قدرت بخشش را داشته باشند بسیار کم هستند. جناب مهندس در صحبتهای اخیر بسیار زیبا فرمودند: مال دنیا تا زمانی که زنده هستید، هست. زمانی که نیستید برای شما نیست میشود و تنها خاطرات رنج آن برای شخص باقی میماند. مهمترین آموزشی که ما در وادی چهاردهم یاد میگیریم، همین مسئله بخشش میباشد که با ورود به لژیون سردار کلید آن را به دست میآید. زمانی که من وارد کنگره60 شدم واقعاً حال خیلی خرابی داشتم به حدی که منتظر مرگ بودم، شش ماه سقوط آزاد کرده بودم، مریض شده بودم و هر چقدر دکتر میرفتم و دارو میخوردم خوب نمیشدم، ولی کنگره60 جان من را نجات داد. این را متوجه شدم که در کنگره60 هر کسی به هر طریقی که بخشش میکند در واقع نیاز خودش است که باید ببخشد. من در سال 1401 به کنگره60 آمدم و سال 1402 رهایی گرفتم و بعد از رهاییام همسفرم نیز به کنگره60 آمد. در همان سال جناب مهندس لطف کردند و اجازه پهلوانی به من دادند و چند ماه بعد باز جناب مهندس لطف کردند و اجازه پهلوانی همسفرم را نیز دادند. بعد از مدتی باز دوباره خدمت جناب مهندس رسیدیم تا برای دادن یک قطعه زمین کسب اجازه کنیم و باز هم مورد لطف جناب مهندس قرار گرفتیم.
این لطفی است که شامل حال همه نمیشود، دوست خودم برای کسب اجازه پهلوانی خدمت جناب مهندس رسید، ولی چون بیست کیلوگرم اضافه وزن داشت، جناب مهندس به او اجازه ندادند و گفتند: ما اینجا به پول شما نیازی نداریم، من برای سلامتی شما اینجا نشستهام، بروید و با وزن متعادل برگردید. به نظر من این لطف خداوند است که انسان بتواند در درمان و احیای افراد دردمند سهیم باشد. من زمانی که مواد مصرف میکردم در واقع در داخل خانه خودم کارتنخواب بودم، اگر پول نداشتم من هم میشدم مانند کارتن خوابهایی که در خیابان هستند و فرقی بین من و آنها نبود! خدا کند بتوانم بیشتر بخشندگی را یاد بگیرم تا بتوانم در کنگره60 خدمت کنم تا بیشتر به حال خوش برسم، چون هر چه بیشتر در این مسیر جلو میروم و جناب مهندس اجازه میدهند تا قدمی بردارم، برای من آموزشی جدید است تا حال من بهتر شود. بقول آقای زرکش: ما باید در کنگره60 هر سال یک کلاس جدیدی را پاس کنیم، یعنی نباید دچار سکون بشویم. میگویند شادی ما در شادی دیگران و غم ما در غم دیگران است. من وقتی بتوانم باعث خوب شدن حال دیگران بشوم، میتوانم این حال خوب را با خود به خانهام ببرم. وقتی من در کنگره60 بخشش را یاد بگیرم و بیرون از اینجا به اطرافیانم منتقل کنم توانستهام این آموزش را کاربردی کنم.
ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)
(27)(22).gif)
تایپ : مسافر محمد لژیون نهم و مسافر مسلم لژیون سوم
ویراستاری: مسافر حسن لژیون دوم
عکس: مسافر علی لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر احمد لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه وبلاگ نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
138