رعایت قوانین و داشتن تعادل

جلسه‌ی دوم از دوره‌ی دهم جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰؛ آقایان مسافر نمایندگی رودهن با استادی مسافر حسین، نگهبانی پهلوان مسافر مهدی، دبیری مسافر احمد و خزانه‌داری راهنمای محترم مسافر یوسف با دستور جلسه « آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» روز دوشنبه ۱۲ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.



خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، خیلی خوشحال هستم که در خدمت شما هستم، من فکر نمی‌کنم ازاینجا بهتر جایی باشد، بعضی‌اوقات با دوستان که صحبت می‌کنم اگر از کنگره جایی بهتر سراغ داشتید من هم با شما می ایم، اینجا جای خیلی خوبی است و هر وقت که می‌آیم به کنگره آموزش می‌گیرم و لذت می‌برم، در مورد دستور جلسه امروز، آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی، در هر کشوری در داخل هر خانه‌ای و یا داخل کنگره قوانینی هست که ما به آن می‌گوییم، آداب و معاشرت که ما باید آن را رعایت کنیم و از آن روزی که آمدم کنگره خودم را می‌گویم طرز لباس پوشیدنم، طرز راه رفتنم، کنگره روی من خیلی تأثیر گذاشته است، وقتی لباس تمیز می‌پوشیم مجبوریم باادب صحبت بکنیم و وقتی باادب صحبت می‌کنیم مجبوریم بهتر راه برویم.



وقتی من دوباره خودم را می‌گویم قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، تمام آن سیستم رفاقتمان و تمام آنجایی که می‌رفتیم و یا آنجاهایی که می‌نشستیم، یادم می‌آید اصلاً درشان من حسین نبود، این‌ها همش دلیل‌هایی بود که من در آن شرایط که در تاریکی بودم رفت‌وآمد می‌کردم.
امروز که داشتم مطالعه می‌کردم که در مورد دستور جلسه امروز صحبت کنم و آموزش بگیرم دیدم این آیتم‌ها در دستور جلسات همه به یک نحوی به هم متصل هستند که اگر اولی را رعایت بکنی، دومی دستمان می‌آید، قوانین راهنمایی رانندگی وقتی ما یادم بگیرم درست رعایت بکنیم و در مواقع چراغ‌قرمز با ایستیم، می‌شود همان معاشرت که درست بوده است.
من وقتی در یک مهمانی دعوت می‌شوم عقل حکم می‌کند با چه لباسی در آن مجلس شرکت بکنم، مجلس عروسی یک لباسی دارد و مجلس عزا یک‌جوری دیگر، در کنگره که همه ما یک‌جور لباس فرم داریم، در ابتدا تازه‌وارد می آید و نمی‌داند چه چیزی باید بپوشد ولی کم‌کم همه ما یکدست می‌شویم و در ادامه یاد می‌گیریم که هر آنچه راهنمای ما می گوید، بگوییم چشم، این همان ادب است و وقتی ما ادب را رعایت کردیم، بی ادبی ما از بین می رود و وقتی ادب را رعایت کردیم حالمون خوب می شود و تعادلمان درست می شود، زمانی ما بی‌تعادل می‌شویم که اعصابمان به هم بریزد، ما وقتی بد رانندگی بکنیم اعصابمان به هم می‌ریزد تعادلمان به هم می‌ریزد.
یکی از مسائلی که من جدیداً در کنگره پیدا کردم لژیون جونز است، اصلا بهت نمی گویند چیزی نخور، بهت میگویند همه‌چیز بخور ولی روی ساعت بخور روی تعادل بخور،آن وقت دیگر حالت خوب است و تعادل دارید، من خودم یادم هست در اوایل سفرم وقتی به‌عنوان استاد جلسه نشستم نمی‌توانستم درست و بدون استرس صحبت بکنم و از خوبی‌های کنگره این است که راحت می‌توانیم صحبت بکنیم توی هر مجلسی وقتی دعوت می‌شویم و وقتی وادی اول را رعایت می‌کنی و با تعادل صحبت می‌کنیم و در مورد ان دستور جلسه‌ای که در آن مکانی که دعوت‌شده‌اید آنجا هم یک دستور جلسه‌ای دارد مثل کنگره مثلاً وقتی می‌خواهید یک اختلاف ملکی را حل بکنید و یا حضورداشته باشید در آن اختلاف، وقتی با تفکر صحبت می‌کنید همه داخل آن جلسه لذت می‌برند، همه ما آن را از کنگره‌داریم.
در انتها اگر بخواهم در مورد لژیون سردار صحبت بکنم من در لژیون سردار به تعادل رسیدم اتفاقاتی که در لژیون سردار برای من افتاد باعث می‌شود من حالم خوب شود هیچ‌چیزی مثل بخشش حالمان را خوب نمی‌کند ما به این طبیعت به این کائنات به این مردم که بیرون از این درب هستند بدهکار هستیم بابت سلامتی که اینجا به ما داده‌شده است، من کاری به مسائل دینی ندارم ولی اینکه می‌گویند باید یک‌پنجم از مال خودتان را خرج کارهای خیر بکنید این ازنظر من درست است و وقتی این کار را انجام دادی دیگر اتفاق ناگواری برای ما نمی‌افتد در پایان از شما دوستان می‌خواهم که لژیون سردار را حمایت کنید، ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

عکاس :مسافر مهدی
تنظیم ارسال:مسافر مجتبی