جلسه دوم از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صالحی با استادی راهنمای تازهواردین همسفر زهرا، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر فائزه با دستورجلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» روز سهشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم و از خدای خود تشکر میکنم که خدمت در این جایگاه را به من هدیه داد. دستورجلسه این هفته در مورد «آداب معاشرت، ادب و بیادبی تعادل و بیتعادلی است» من از انتهای دستورجلسه شروع میکنم. از نظر من تعادل و بیتعادلی دقیقا میتواند قسمت اول را پوشش دهد. صحبتهای آقای خدامی را که در این مورد گوش میکردم بسیار زیبا بود، ایشان میفرمودند: عدالت به معنی تعادل است. ما در کنگره۶۰ یک مثلث معروف به نام عدالت، معرفت و عمل سالم داریم که رأس آن عدالت است. باید در تمام مراحل زندگی تعادل وجود داشته باشد.
برای ما اینگونه جا افتاده که اگر عدالتی برقرار شود؛ یعنی اینکه چیزی به صورت مساوی تقسیم شود، برای مثال اگر در منزل به یک مادر بگوییم که بین فرزندانت عدالت برقرار کن، تصور میکنند عدالت این است که یک کفگیر برنج برای این فرزند و یک کفگیر برنج برای فرزند دیگر به صورت مساوی بریزد؛ اما برقراری عدالت فقط این نیست. عدالت؛ یعنی در کاری تعادل باشد، حتی در خرج کردن احساسات و عواطف باید تعادل برقرار باشد. ما باید یاد بگیریم که در تمام موارد عدالت را برقرار کنیم.
در کنگره بارها این جمله را شنیدهایم که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. کنگره۶۰ مرکز به تعادل رساندن وزن ایدهال، به تعادل رسیدن مواد شبه افیونی بدن و به تعادل رسیدن جهانبینی است. به نظر من کنگره۶۰ مرکز به تعادل رساندن انسانها است؛ در حقیقت ما در کنگره در همه موارد به تعادل میرسیم و این زمانی ارزشمند است که پایداری و ثبات داشته باشد. عزیزی میگفت: عاشق شدن خیلی راحت است و عشق راحت به دست میآید؛ اما حفظ کردن آن کار بسیار دشواری است. به نظر من حفظ تعادل بسیار سختتر از رسیدن به تعادل است. ما در کنگره یک سری آموزشهایی میگیریم و به واسطه این سیدیها وارد خدمت میشویم، آیا میتوانیم خدمت خود را نگه داریم؟ آیا در خدمت خود در تعادل هستیم؟ ما در این مکان رها میشویم، آیا میتوانیم رهایی خودمان را حفظ کنیم؟ هنگامی که از لحاظ جهانبینی به تعادل میرسیم، آیا آن تعادل را میتوانیم نگه داریم؟ آقای مهندس میفرمایند: نور زمانی میآید که ظلمت از بین میرود. این فرشته است که میآید و دیو از بین میرود. انسانها همیشه دنبال این هستند که ببینند کدام قسمت نامتعادل است تا آن را درست کنند و فقط نیمه خالی لیوان را میبینند؛ اما شاید قانون این باشد که روی تعادل خودمان کار کنیم. اگر قرار باشد به تعادل برسیم بیتعادلی کمکم از بین میرود و نیازی نیست که روی آن تمرکز کنیم و بگوییم کجا تعادل داریم یا کجا نداریم، فقط کافی است که به تعادل فکر کنیم تا در اینجا بتوانیم داشتن تعادل را آموزش بگیریم.
قسمت بعدی ادب و بیادبی میباشد که از نظر من به معنی تعادل است. تاکنون پیش آمده که در خیابان یا مکانی شاهد دعوایی باشید آیا از آن شخصی که با آرامش دعوا را کنترل میکند، لبخند میزند و میگوید چیزی نیست، تا به حال شنیدهاید که ناسزا بگوید؟ اصولا شخصی فحش و ناسزا میدهد و بیادب است که تعادل ندارد. فردی که شخصیتش را خراب میکند و سعی میکند با بیادبی و فحاشی همه چیز را به هم بریزد و موضوع را پیچیدهتر کند تعادل ندارد.
اکنون داستانی که شخصی سالها پیش برای من تعریف کرده بود را بیان میکنم. ایشان میگفت: در سفرم به سوئیس قرار بود مسیری را از اتوبان برویم و من باید از یک خروجی خارج میشدم؛ اما این خروجی را رد کردم و هنگام برگشت به عقب مأمور راهنمایی رانندگی من را نگه داشت و اولین کاری که انجام داد این بود که تست الکل و اعتیاد از من گرفت. ترجمه دقیق مکالمه مأمور این بود که شما از نظر ما باید پیش یک روانشناس بروید؛ چرا که مشکل روانی دارید و از تعادل روانی برخوردار نیستید. شما انسان بیادبی هستید که به قانون کشور ما بیادبی کردهاید و این قانون را نادیده گرفتهاید. شنیدهام که در بسیاری از کشورهای دیگر این قضیه وجود دارد. چطور ما حاضریم با این فحاشیها شخصیتمان را خراب کنیم؟ چگونه من همسفر با این بیتعادلیها حاضرم زندگی خود را به خطر بیندازم؟
قسمت آخر دستورجلسه معاشرت میباشد. همه شما این موضوع را میدانید و آقای مهندس هم بسیار کامل در سیدی صحبت کردهاند که مربوط به آداب ورود و خروج از مکانی ، سر میز نشستن و هنگام غذا خوردن یا بقیه مسائل میباشد که باز هم این مورد به تعادل داشتن برمیگردد. به نظر من فردی که تعادل روانی ندارد بلد نیست درست سلام علیک کند و نمیتواند کامنتهای رفتاری فردی را به درستی پاسخ بدهد. اگر دقت کرده باشید افرادی که ورزش میکنند، بخشی از زندگی را برای امور مالی و کار کردن قرار میدهند، کارهای هنری انجام میدهند، چقدر احساس رضایت از خودشان دارند و خوشبخت هستند؛ به این نتیجه رسیدم که این افراد به این دلیل احساس رضایت دارند که این نیرو و لطفی که خداوند در اختیارشان قرار داده است را به صورت عادلانه و متعادل در تمام مسیرهای زندگیشان پخش کردهاند و از همه نعمتهای خداوند استفاده میکنند.
در آخر همه ما برای درمان اعتیاد و درمان روح و روانمان اینجا جمع شدهایم. برای رسیدن به همه اینها باید آموزش ببینیم. از قدیم گفتهاند که ندانستن عیب نیست؛ بلکه نپرسیدن عیب است. من همسفر ادب نداشتم هیچ اشکالی ندارد اینجا آمدهام که یاد بگیرم. من همسفر آداب معاشرت را بلد نبودم، اصلا آمدهام اینجا که آداب معاشرت را یاد بگیرم. اگر تا امروز نمیدانستم اشکالی ندارد از این به بعد سعی میکنم آموزشهای این مکان را آویزه گوشم کنم تا یاد بگیرم. همه نیرو و توان کنگره برای این است که من و شما زندگی بهتری داشته باشیم و به تعادل بیشتری برسیم. امیدوارم هر آن چیزی که قرار است همه ما از کنگره دریافت کنیم به معنای واقعی به تمامیت باشد.

تقدیر نگهبان کارگاههای آموزشی دوره جدید از نگهبان دوره قبل

تقدیر دبیر کارگاههای آموزشی دوره جدید از دبیر دوره قبل
.jpeg)
تقدیر نگهبان سیستم صوتی دوره جدید از نگهبان دوره قبل
.jpeg)
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر داوود
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مرضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
217