یکی از هدفهای مهمی که در کنگره60 دنبال میشود درمان قطعی اعتیاد همراه با تعادل است. تعادل مرحلهای بالاتر از درمان است و در کنار آن باید آداب معاشرت و ادب هم بالا برود که توسط آموختن و کاربردی کردن جهانبینی این امر تحقق مییابد. انسان با ادب و رعایت درست قوانین میتواند در کنگره60 به رهایی برسد. راهنمایان در طول این سفر آموزشهای لازم را میدهند و ما وظیفه داریم که آنها را به بهترین شکل انجام دهیم. آقای مهندس دژاکام در مورد ادب میفرمایند: "من آن معتاد بههم ریخته؛ اما با ادب را به شخص بیادب با تحصیلات بالا ترجیح میدهم."
راهنما همسفر سمیرا و مسافرشان علی با آخرین آنتیایکس مصرفی هروئین وارد کنگره شدند. به مدت 11 ماه و 18 روز با متد DST و دارویOT به راهنمایی مسافر مهدی و همسفر لیلی سفر کردند. در حال حاضر 8 سال و 10 ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر تنیس روی میز و رشته ورزشی همسفر ایروبیک و بدمینتون در کنگره است. راهنما همسفر سمیرا در جایگاه مرزبانی و راهنمای تازهواردین خدمت کردند و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی در حال خدمت هستند. در این رابطه گفتگویی با راهنما همسفر سمیرا ترتیب دادیم که شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم.
لطفاً در مورد داشتن تعادل و اهمیت آن را در زندگی توضیح دهید.
تعادل؛ یعنی رسیدن به یک پایداری و ثبات. زمانیکه من وارد کنگره شدم درگیر یکسری مسائل بودم که به دلیل عدم تعادل خودم و مسافرم با آنها مواجه شده بودم؛ وقتی که یک فرد مصرفکننده است نمیتواند آدم متعادلی باشد؛ چراکه یک وابستگی بیرونی دارد؛ یعنی زمانیکه مواد مصرفی به بدن او میرسد، یک تصمیم و زمانیکه با کمبود آن مواجه میشود یک تصمیم دیگر میگیرد و این باعث میشود شخص نتواند تعادل لازم را برای رسیدن به آرامش داشته باشد.
از نظر شما چه لزومی دارد ما در جامعه و کنگره60 آداب معاشرت را رعایت کنیم؟
این مسئله آنقدر حائز اهمیت است که آقای مهندس بسیار به این نکته اشاره کردند که یک شخص هروئینی با ادب برای ما بسیار محترمتر از شخصی است که مواد مصرف نمیکند یا حتی درمان شده و ادب ندارد. یک مثال قدیمی است که میگوید: "وقتی وارد یک جمع میشوی لباسهایت و زمانیکه خارج میشوی رفتار و سخنانت معرف تو هستند. " این مسئله در جامعه به خودمان بازتاب دارد؛ اگر احترام بگذارم قطعاً به من هم احترام میگذارند؛ اما اگر انسان بیادبی باشم با من همانگونه رفتار خواهد شد.
بهنظر شما تعادل و ادب چه رابطهای با هم دارند؟
کسانی که تعادل ندارند رفتارشان کاملاً قابل پیشبینی است؛ یعنی به محض اینکه یک رفتار نامناسب با آنها شود سریعاً از تعادل خارج میشوند و شروع به بیادبی میکنند؛ اما انسانی که متعادل باشد کمی تفکر میکند، واکنش سریع نشان نمیدهد، با ادب و احترام برخورد میکند. مثالی که همیشه آقای مهندس میزنند این است که زمان رانندگی؛ اگر کسی به شما توهین کرد آن فرد شبیه یک ماشین زباله است و شما باید این را بدانید کسی که چیزی را به بیرون پرتاب میکند دقیقاً آن چیزی است که آن را حمل میکند؛ پس اگر شما به تعادل رسیده و از آرامش نسبی برخوردار باشید با رفتار او تعادل خود را از دست نمیدهید و در همه حال ادب سرلوحه کار شما است. افرادی که تعادل دارند معمولاً واکنشهای سنجیده و با ادب نشان میدهند. این واکنشها نشانهای از درک و احترام به دیگران است. این طرز تفکر و رفتار نشانهای از بلوغ فکری و درک عمیقتر نسبت به شرایط است. افرادی که به تعادل رسیدهاند معمولاً آرامش بیشتری دارند و میتوانند به شکلی موثر و محترمانه به موقعیتها پاسخ دهند. این نوع نگرش نه تنها به نفع خود فرد است؛ بلکه تاثیر مثبتی بر اطرافیان نیز دارد.
در کنگره60 ادب و بیادبی در چه جایگاهی قرار دارد؟
راس تمام خدمتها در کنگره ادب و احترام است. سرلوحه خدمت در کنگره، لگوی کنگره60؛ یعنی عدالت، معرفت و عمل سالم است؛ اگر کسی بیادب باشد نمیتواند این سه اصل را سرلوحه کار خود قرار دهد. کنگره با کسانی که بیادبی میکنند برخورد میکند و فرقی نمیکند آن فرد در چه جایگاهی خدمت کند. آقای مهندس روز چهارشنبه فرمودند: "اگر کسی بیادبی کند؛ حتی اگر در جایگاه راهنمایی باشد قطعاً این خدمت از او گرفته خواهد شد." ادب و احترام در هر محیطی بهخصوص در محیطهای آموزشی و حمایتی مانند کنگره بسیار مهم است. این اصول نه تنها به پیشرفت فرد کمک میکند؛ بلکه به حفظ یک محیط سالم وحمایتگر نیز یاری میرساند؛ وقتی ادب و احترام بهعنوان اصول پایه در نظر گرفته میشود نه تنها به ارتقاء کیفیت خدمات کمک میکند؛ بلکه باعث ایجاد فضای مثبت و سازنده برای همه میشود.
چرا انسان بیادب نمیتواند تعادل خود را حفظ کند؟
انسان بیادب تفکر درستی ندارد و حتی نمیتواند وادی اول را که میگوید: با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود را اجرا کند؛ پس بدون تفکر شروع به پرخاش میکند و تعادل خود را از دست میدهد. آقای مهندس میفرمایند: "حتی اگر میخواهید ناسزا بگوئید باز هم تفکر کنید." کسی که هنوز قدرت تفکر ندارد قطعاً درگیر بیتعادلی است. تفکر و تعامل قبل از اقدام بسیار مهم است؛ وقتی فردی به تفکر نمیپردازد ممکن است واکنشهای آنی و ناپخته نشان دهد که به تعادل و آرامش او آسیب میزند. تفکر به فرد کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف واکنشهای سنجیده و مناسبی داشته باشد. این امر نه تنها به حفظ تعادل فرد کمک می کند؛ بلکه باعث میشود روابط و تعاملات او نیز مثبت و سازنده باقی بماند.
در کنگره مسائلی مطرح میشود که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. لطفاً در این رابطه توضیحاتی دهید.
این شعار کنگره است که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. من اگر در کنگره درمان شوم؛ اما به تعادل لازم نرسیده باشم فقط قطع مصرف شدهام و در اصل نتوانستم آن جهانبینی که در کنگره آموزش داده میشود و یکی از اضلاع اصلی مثلث درمان است را رشد دهم و بتوانم با آموزش جهانبینی به تعادل برسم. در کنگره گفته میشود هر چهقدر مواد کم شود به همان اندازه جهانبینی اضافه میشود در غیر اینصورت تعادل اتفاق نمیافتد. ض یکی از ارکان اصلی فرآیند درمان است. این تعادل تنها به قطع مصرف موادمخدر محدود نمیشود؛ بلکه شامل رشد و توسعه فردی و اجتماعی است. در کنگره به این نکته اشاره میشود که اگر فرد تنها به قطع مصرف مواد بپردازد و به تعادل درونی نرسد ضدرمان کامل نخواهد بود. برای رسیدن به تعادل لازم است که فرد همزمان با درمان موادمخدر، تغیرات اساسی در جهانبینی خود ایجاد کند. این تغیرات کمک میکند تا فرد در برابر مشکلات و فشار زندگی مقاومتر شود. در حقیقت یکی از اصول اساسی درمان در کنگره این است که یکپنجم مواد کاهش و در عوض یکپنجم جهانبینی فرد افزایش مییابد. این تعادل به فرد این امکان را میدهد که به یک زندگی پایدار و متعادل دست یابد.
از نظر آقای مهندس دژاکام چه نوع تعادلی در کنگره60 مد نظر است؟
از نظر آقای مهندس تعادل مورد نظر کنگره تنها مربوط به قطع مصرف مواد نیست؛ بلکه به تعادل در تمامی جنبههای زندگی فرد اشاره دارد. این تعادل شامل جنبههای جسمی، روانی و روحی فرد میشود. در کنگره تاکید زیادی بر روی تغییر نگرشها و باورها است. این تغیرات باعث میشود فرد نه تنها از نظر جسمی و از وابستگیها آزاد شود؛ بلکه بتواند در زندگی روزمره خود آرامش و ثبات بیشتری پیدا کند. به عبارتی هدف رسیدن به یک تعادل جامع است که به فرد این امکان را بدهد تا به طور کامل از وابستگیها و مشکلات گذشته رها شود و زندگی متعادل و سازندهای بسازد.
در سیدی لنگر کشتی را بکشید آقای مهندس دژاکام در مورد مدیریت بحران چه میفرمایند لطفاً توضیح دهید.
آقای مهندس در این سیدی به بحث مدیریت بحران اشاره دارند و میفرمایند: "در هنگام بحرانها فرد باید توانایی مدیریت وضعیتهای بحرانی را داشته باشد و اولين قدم این است که آرامش خود را حفظ کنیم و به جای واکنشهای آنی با تفکر و برنامهریزی درست وارد عمل شود." ایشان معتقدند که مهمترین نکته در مدیریت بحران ایجاد تعادل در ذهن و جسم است به طوری که فرد بتواند با دیدی باز و بدون فشار روانی تصمیمات صحیح بگیرد. همچنین ایشان به این موضوع اشاره دارند که لنگر کشتی به معنای پیدا کردن نقاط حمایتی و حفظ ثبات در مواقع سخت است. این فرآیند باعث میشود فرد بتواند در بحرانها نه تنها مقاومت کند؛ بلکه از آنها به عنوان فرصتی برای رشد استفاده کند.
در آخر سپاسگزاریم از راهنما همسفر سمیرا برای فرصتی که در اختیار ما قرار دادند.
طراح سوال و مصاحبهکننده: همسفر سودابه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
95