جلسه سوم از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی شعبه دنا؛ با استادی مسافر فرهاد، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر زکی با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» روز سهشنبه ۲۰خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرهاد هستم یک مسافر. از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که به من اجازه دادند این جایگاه را لمس کنم و آموزش بگیرم تشکر میکنم. دستور جلسه امروز در مورد آداب معاشرت، ادب و بیادبی تعادل و بیتعادلی است. ابتدا در مورد تعادل، صحبت میکنم.
تعادل دو مفهوم دارد که نقطه مقابل افراط و تفریط است و این موضوع فقط مختص مصرفکنندگان مواد مخدر نیست؛ بلکه هر فردی در هر مرحلهای از زندگی میتواند دچار افراط و تفریط شود. برای مثال، یک شخص تحصیلکرده با درجات بالا ممکن است در رفتار و کردار خود دچار افراط و تفریط شود. یا یک فرد ثروتمند نیز در گفتار، رفتار و کردارش میتواند دچار این حالت شود. برخی افراد در کارهای منزل دچار افراط و تفریط میشوند و برخی دیگر در فعالیتهای خارج از خانه. بعضیها اصلاً به دنبال تفریح نمیروند و در مقابل، عدهای تماماً در پی تفریح هستند و این امر زندگی آنها را دچار مشکل میکند.

مفهوم دوم تعادل از عدالت میآید، به این معنا که تعادل یعنی برابری. البته در کنگره اینگونه مطرح میشود که انسان دارای نیرو و انرژی است و باید این انرژی را در جای مناسب خود استفاده کند.
مسئله بعدی، آداب معاشرت است. اعضاء کنگره باید در پوشش خود دقت کنند. در روزهای اول به ما گفته شد که پیراهن سفید بپوشید و از پوشیدن تیشرت، پیراهن آستین کوتاه، کفش پاشنه خوابیده یا پیراهنهای طرحدار خودداری کنید. پیراهن را روی شلوار نیندازیم و دکمههای آن را همیشه بسته نگه داریم. اینها همه نشانههای احترام هستند و انجام ندادن آنها نوعی بیاحترامی تلقی میشود. پیراهن سفید نماد پاکی و صلح است. من در گذشته با همه، از خداوند گرفته تا خانواده و جامعه، در جنگ و دعوا بودم؛ اما اکنون به لطف آموزشهای جهانبینی کنگره، دیگر اهل جنگ و دعوا نیستم و حتی در افکارم نیز با کسی نزاع ندارم. نکته دیگری که حائز اهمیت است، نحوه صحبت کردن با افراد مختلف است. با هر شخصی باید متناسب با خودش صحبت کرد؛ مثلاً با یک کودک باید کودکانه صحبت کرد و با یک پلیس، نانوا، همکلاسی و غیره، به همین ترتیب. در صحبت با راهنما، استاد یا بزرگتر، از کلمه تو استفاده نکنیم و به جای آن از کلمه شما بهره ببریم. همچنین، هنگام غذا خوردن دهان خود را بسته نگه داریم و اگر در مهمانی چند نوع غذا سرو شد، به جای امتحان کردن همه غذاها، فقط از یک نوع میل کنیم. این به آن معنا نیست که حتماً باید از همه غذاها بخوریم، بلکه به این دلیل است که اگر کسی از یک نوع غذا خوشش نیامد، بتواند از نوع دیگری استفاده کند. اگر میزبان هستیم، سعی کنیم بعد از مهمان غذای خود را تمام کنیم. در رانندگی نیز سعی کنیم زیاد بوق نزنیم، زیرا بوق زدن مکرر نوعی بیاحترامی و بیادبی است. پارک کردن نامناسب، چراغ زدن زیاد پشت سر دیگران نیز از مصادیق بیادبی و بیاحترامی هستند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.

تایپ: مسافر صادق لژیون پنجم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
160