English Version
This Site Is Available In English

تعادل فوق درمان است

تعادل فوق درمان است

جلسه هفتم از دوره سی‌‌ویکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حر با استادی همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر فرخنده و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه: «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» روز سه‌شنبه ۲۰ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را هزاران بار شکر که من را لایق این جایگاه دانست، از شما حضار هم تشکر می‌کنم که من را در این جایگاه پذیرفتید. در مورد دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی است». آقای مهندس فرمودند: «درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان». در واقع کنگره۶۰ مرکزی برای ترک اعتیاد نیست، مرکزی برای مصرف درمان اعتیاد هم نیست، کنگره۶۰ جایی برای رسیدن به درمان قطعی اعتیاد همراه با تعادل است. تعادل یعنی پایداری، ادب و عدالت است.

یکی از عواملی که کنگره۶۰ به موفقیت رسیده، برگشت‌ناپذیر است و نسبت به جاهای دیگر درصد بازگشت آن بسیار پایین است، این است که همراه با درمان موادمخدر، آقای مهندس ما را به تعادل می‌رساند، به همین دلیل برگشت‌پذیری در کنگره‌۶۰ بسیار پایین‌تر از مؤسسات دیگر است. انسان هنگامی که نیروها و انرژی‌های خود را مصرف می‌کند، می‌تواند به مفهومی از عدالت برسد که این مسئله بیانی از مفهوم تعادل است. در مثلث درمان‌اعتیاد، ما سه ضلع داریم: جسم، روان و جهان‌بینی که جسم ما با قطع مصرف  OT درست می‌شود.

روان نیز با کنار گذاشتن تفکرات غلطی که داشتیم، درست می‌شود و جهان‌بینی هم با آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیریم و کاربردی کردن آن‌ها به تعادل و درمان می‌رسد. کنار این مثلث یک مثلث دیگری به نام مثلث دانایی است. این مثلث دانایی شامل: آموزش، تفکر و تجربه است. آموزش همان، آموزش‌هایی است که در کنگره می‌گیریم، تفکر، همان تفکرات درستی است که به کار می‌بریم تا به مثلث دانایی برسیم و تجربه هم از تجربه‌های غلطی که در گذشته داشتیم، پلی برای برنامه آینده‌مان استفاده می‌کنیم.

من باید از تجارب دیگران هم استفاده کنم تا به مثلث دانایی برسم. کلمه آداب، جمع واژه ادب است؛ یعنی انسانی که در همه امور زندگی‌اش ادب را رعایت می‌کند به آداب معاشرت نزدیک می‌شود و به آداب معاشرت می‌رسد. همه ما انسان‌ها از انسان‌های باادب خوشمان می‌آید و مورد پسندمان قرار می‌گیرند و انسان‌های بی‌ادب مورد پسند عموم نیستند. آقای مهندس به نمونه‌هایی از آداب معاشرت اشاره می‌کنند که اولین و مهم‌ترین وضعیت ظاهری ما را در کنگره بیان می‌کند که پوشش ما باید سفید باشد.

مسافرها باید لباسشان ساده باشد، نمی‌گویند؛ ریش بگذارید یا نگذارید، ریشی که قابل قبول همگان و موجه باشد ایرادی ندارد. در مورد صحبت کردن، گفتند: ما نمی‌توانیم همان‌طور که در خانه با بچه‌ یا مسافرمان صحبت می‌کنیم، مثلاً از ضمیر تو استفاده می‌کنیم، برای دیگران هم استفاده کنیم، برای دیگران باید از ضمیر شما استفاده کنیم. مثلاً: من با نانوای سر کوچه موقع صحبت‌کردن، نمی‌توانم از کلمه تو استفاده کنم، باید از کلمه شما استفاده کنم. سومین آداب: آداب غذا خوردن بود که خیلی جالب و قشنگ بود.

می‌گفتند: وقتی در یک مهمانی دعوت می‌شویم اگر چند نوع غذا روی میز است ما نمی‌توانیم از همه مدل غذا بخوریم، چون به سیستم جسم ما آسیب وارد می‌کند. وقتی‌که قرمه‌سبزی، قیمه، مرغ و ... است، این صرفاً برای من نیست که همه را میل کنم، نهایت دو مدل غذا می‌توانم استفاده کنم این موضوع خیلی برای من کاربردی بود. من وقتی سفره پهن می‌کردم، پنج دقیقه بعد مهمانان سر سفره حاضر می‌شدم چون نگران این موضوع بودم که کم و کاستی در سفره نباشد؛ اما من این موضوع را نمی‌دانستم که باید جلوتر از مهمان‌ها سر سفره بنشینم و دیرتر از مهمان‌ها، من میزبان بلند شوم و متأسفانه این آداب را بلد نبودم.

مورد بعدی در مورد رانندگی بود که می‌گفتند: مکرر بوق می‌زنند و خودشان را مثال زدند که وقتی آژانس می‌گیرند برای رفتن به آکادمی، راننده آژانس مدام بوق می‌زد و به راننده آژانس گفتند: هر راننده‌ای بخواهد سی، چهل بار بوق بزند این موضوع آلودگی صوتی شدیدی ایجاد می‌کند که در جواب راننده که گفته بودند: پس بوق را برای چی درست کردند؟ گفتند: برای مواقع ضروری و این‌که روی خط‌کشی عابر پیاده پارک نکنیم، دوبل پارک نکنیم که متأسفانه حتی خیلی از افراد سوبل پارک می‌کنند.

این قوانین باید رعایت شود. در مجموع در همه جوامع، قوانینی وضع شده و اگر ما این قوانین را رعایت کنیم؛ حتماً به آن زندگی شیرین و تعادل می‌رسیم. برداشتی که من از این موضوع داشتم و مربوط به زندگی شخصی من بود، ما در سال گذشته به رهایی رسیدیم اما در واقع مسافرم رها نشده بود و به نظر من به این دلیل بود که هم من سمیرا و هم مسافرم به تعادل نرسیده بودیم. خواهش می‌کنم دعا کنید که خودم و مسافرم به تعادل برسیم که با رسیدن به تعادل حتماً به رهایی و حال خوش خواهیم رسید. ممنونم که به صحبت های من توجه کردید.

تایپ:  همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون دوازدهم) و همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
ویرایش: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت

همسفران‌ نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .