English Version
This Site Is Available In English

حفظ کانون خانواده

حفظ کانون خانواده
ششمین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارتش با استادی راهنما همسفر پروانه، نگهبانی همسفر عالیه، دبیری همسفر شکیلا با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» روز سه‌شنبه ۲۰ خرداد‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
 
 
خلاصه سخنان استاد:
دستورجلسه این هفته آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی است. آقای مهندس در بسیاری از رسالات و سی‌دی‌ها به این نکته خیلی مهم توجه می‌کنند و بارها تکرار کردند که درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان. پس تعادل جایگاه بسیار خاصی دارد، خصوصاً در زندگی ما انسان‌ها اگر به آن توجه کنیم. 
راجع به دستور جلسه آقای مهندس بسیار زیبا و مفصل درباره آداب معاشرت، تعادل و بی‌تعادلی، ادب و بی‌ادبی تذکراتی به ما داده‌اند و بسیار زیبا صحبت کردند اما به دلیل کمبود وقت من گذشت می‌کنم و به شما می‌سپارم تا مشارکت کنید. فقط یک نکته در این دستور جلسه برای من بسیار جالب بود آن هم مثال داربست آقای مهندس بود که گفتند کسی که می‌خواهد داربستی بنا کند، اگر نیروی فشار را به طور مساوی در پایه‌های داربست تقسیم نکند، ممکن است بر اثر باد سنگین و طوفان آن داربست فروریخته و تخریب شود. 
این مثال برای من مثل خانواده‌های ما است. یعنی اگر در خانواده، خصوصاً پدر و مادر که در رأس خانواده‌اند، اگر حس احترام و محبت را بین فرزندان به‌طور مساوی تقسیم نکنند، همان داربست قطعاً روزی در اثر این مشاجرات فرو می‌ریزد و کانون خانواده تخریب می‌شود. نقش مادر در این موضوع بسیار پررنگ‌تر است چراکه مادر نقش بسیار خطیر و بزرگی در زندگی فرزندان دارد چون بیشتر وقت خود را با فرزندان می‌گذراند و پدر اکثر اوقات بیرون از خانواده ‌است. 
اگر مادر به این نکات توجه نکند و تعدادی از فرزندان را مورد توجه قرار دهد و دیگر فرزندان را نادیده بگیرد قطعاً چون انسان در هر سنی که باشد نیازمند محبت و حس احترام است، فرزندی که میبیند در خانواده جایگاهی ندارد و مورد بی‌احترامی و بی‌مهری است، می‌رود و ممکن است در دام یکی از دوستان ناباب و ناتو و یا در دام افرادی در جامعه بیافتد تا آن محبت را از آن‌ها گدایی کند. 
در مقابل این محبت کذبی که دوست یا جامعه به این شخص تزریق می‌کند متقابلاً انتظارات و خواسته‌هایی وجود دارد که ممکن است نامطلوب باشند و باعث شود که این فرزند رانده از خانواده در دام ضدارزش‌ها و انحرافات بیافتد. در نهایت ممکن است این انحرافات هم به خود شخص و به هم خانواده او ضرر برساند. اینجا خانواده نمی‌تواند خود را کنار بکشد و بگوید به ما مربوط نیست، انسان بالغی است و خودش می‌داند، خیر! اتفاقاً مادر در این‌جا مقصر است چون با بی‌مهری، بی‌احترامی، بی‌توجهی و خرد کردن فرزند بوده است که این اتفاق افتاده و حالا باید جواب‌گو باشد. 
مسئله آخر این‌که خداراشکر فرزندان ما با آمدن به کنگره60 بسیاری از آموزش‌ها را یاد گرفتند اما این انتظار را از عزیزانمان داریم که ان‌شاءالله کسانی که می‌خواهند در آینده دور یا نزدیک تشکیل خانواده دهند و کانون خانواده را پایه ریزی کنند، فنداسیون بسیار محکمی را پایه‌ریزی کنند تا در آن محبت، آموزش، پرورش و ادب رعایت شود و فرزندانی لایق و شایسته تربیت شوند که خدمتگزار جامعه باشند و به کشورمان ایران هدیه کنند. در آخر هم ان‌شاءالله این طور نباشد که خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج؛ زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند، متشکرم.
 
 
مرزبانان کشیک: همسفر لیلا و مسافر مسعود
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
تایپ و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .