English Version
This Site Is Available In English

معجزه کنگره‌۶٠

معجزه کنگره‌۶٠

کنگره ۶۰

وقتی برای اولین بار نام کنگره ۶۰ را از همسرم شنیدم به او گفتم: تا امروز در کلاس‌های بسیاری شرکت کردی که هیچ نتیجه‌ای نداشت در طول یک سال، سه ماه آن را خانه‌نشین بودی. من سختی‌های زیادی را تحمل کردم‌؛ اما هیچ نتیجه‌ای حاصل نشد. یک روز همسرم به خانه آمد و گفت: به مکانی به نام کنگره ۶۰ مراجعه کرده‌ام‌، فضای بسیار خوبی دارد و حسی که آنجا دارم عالی است‌، مطمئنم این بار قرار است سختی‌هایمان تمام شود؛ اما من باور نکردم.

هر جلسه که از کنگره ۶٠ برمی‌گشت، برایم تعریف می‌کرد که چه قدر در آنجا با او محترمانه برخورد می‌شود با ذوق از انتخاب راهنمایش می‌گفت و اینکه چطور او را انتخاب کرده‌ است‌؛ اما من فقط شنونده‌ای بی‌تفاوت بودم. هر بار که از کنگره۶٠ برمی‌گشت، طولانی شدن زمان حضورش باعث بحث و دلخوری بین‌مان می‌شد. به او می‌گفتم: این چه جایی است که این‌قدر طولانی‌ است؟ داری وقتت را تلف می‌کنی! او دلش می‌خواست من هم همراهش به کلاس بیایم‌؛ اما من این کار را بیهوده می‌دانستم و می‌گفتم: ۵ ساعت از وقتم را تلف کنم برای کلاسی که تو می‌روی؟ مگر دیوانه‌ام؟ من فقط آنلاین می‌توانم باشم، برای حضور وقت ندارم.

آن‌قدر برایم تعریف کرد که بالاخره کنجکاو شدم بیایم و ببینم کنگره ۶۰ کجاست. البته کلی هم منت گذاشتم که فقط به‌خاطر تو می‌آیم. اولین بار، سه‌شنبه‌ای بود که وارد کنگره شدم. فقط متعجب بودم؛ همه بدون اینکه مرا بشناسند، بغلم می‌کردند! خانمی با شال زرد با احترام فراوان به من خوش‌آمد گفت و مرا در آغوش گرفت. هر لحظه تعجبم بیشتر می‌شد که اینجا کجاست که همه این‌قدر خالصانه خدمت می‌کنند با شوق پذیرایی می‌کنند، بدون آنکه ریالی پول بخواهند! با خودم می‌گفتم: مگر می‌شود؟ این روزها هر کسی قدمی برای آدم برمی‌دارد، انتظار پول دارد. اینجا کجاست؟ آیا اینجا بهشت است؟

الآن که سه ماه از آمدنم به کنگره ۶٠ می‌گذرد، متوجه شدم آموزش‌هایی که می‌بینم باعث شده در همین مدت کوتاه، بتوانم خشمم را بهتر کنترل کنم، تعادل بیشتری داشته باشم و حتی راحت‌تر در جمع صحبت کنم. قبلاً هنگام صحبت در جمع تپش قلب می‌گرفتم، اما الآن راحت‌تر حرف می‌زنم و کلامم به دل شنونده می‌نشیند. کجای دنیا چنین آموزش‌های مهمی را رایگان در اختیار همه قرار می‌دهند؟ هیچ کجا! هیچ‌ کجای دنیا نیست که مردم با عشق، محبت و آگاهی این‌گونه آموزش بدهند. بله، این است معجزه کنگره۶٠…

کنگره خودِ خودِ بهشت است. راهنماها فرشته‌هایی هستند که مسیر را برای ما روشن می‌کنند تا راه درست را بیابیم و ما نیز به یک فرشته تبدیل شویم تا بتوانیم به دیگران کمک کنیم. خدا را شاکرم که مرا با کنگره ۶٠ آشنا کرد. حالا می‌دانم که در پس هر اتفاقی خیری نهفته است‌؛ حتی اعتیاد که با وجود خانمان‌سوز بودن، وقتی تاریکی‌اش را تجربه کنیم، لذت روشنایی وصف‌ناپذیر خواهد بود. همیشه از همسرم سپاسگزارم‌؛ چون واسطه‌ آشنایی من با بهشت کنگره شد.

نویسنده: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر منیر (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر منیر (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر ساحل رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم) دبیر سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .