English Version
This Site Is Available In English

خیلی از افراد خود را دانا تلقی می‌کنند

خیلی از افراد خود را دانا تلقی می‌کنند

مشارکت مکتوب همسفران لژیون چهارم:

راهنما همسفر بدریه:
خداوند را شکر می‌کنم که در کنگره هستم و شرایط آموزش گرفتن برای من مهیا شده است تا به آن تعادل لازم برسم؛ چرا که پایه هستی بر مبنای عدالت و تعادل است و اگر شخصی در هستی از قوانین عدول کند از حالت تعادل هم خارج می‌شود.

در کنگره جناب مهندس خیلی به تعادل اهمیت می‌دهند طوری که فرموده‌اند: تعادل فوق درمان است و این یکی از دلایل مهم و اصلی که باعث شده است خروجی درمان بیشتر و ماندگارتر باشد، این سی‌دی خیلی به آداب معاشرت اشاره داشته است که چگونه رفتار کنیم و چگونه رفتار نکنیم  و به ما یاد می‌دهد که اگر بخواهیم به تعادل برسیم باید تمام جوانب را بسنجیم و سنجیده عمل کنیم.

در اجتماع خیلی صحبت شده است که فرد بی‌ادب را کسی دوست ندارد و فرد باادب محبوب است، ولی متاسفانه خیلی از افراد فقط از لحاظ ظاهری به این امر توجه می‌کنند.
در کتاب60 درجه هم گفته شده است؛ خیلی از افراد خود را دانا تلقی می‌کنند ولی وقتی سخن می‌گویند دلیل بارزی است بر نادانی آن‌ها این یعنی باید آموزش بگیرم و آگاهی کسب کنم تا از فرد ناآگاه به آگاه تبدیل شوم؛ چرا که بی‌ادب و نادان کسی است که از روی جهالت و نادانی سخن می‌گوید و این شخص باید با کسب علم و آگاهی از نادانی خروج کند تا به تعادل برسد و همچنین به عدالت برسد.

قبلا من هم مثل خیلی از مردم  فکر می‌کردم عدالت یعنی برابری ولی در کنگره آموختم هر چیزی باید در جای خودش قرار بگیرد و این یعنی عدالت.

همسفر شهناز:
آداب به مجموعه‌ای از روش‌ها و رفتارهای درست اطلاق می‌شود که در هر جامعه طبق قوانین آن جامعه باید رعایت شود.
هر چیزی آدابی دارد و هر جامعه دارای یک سری قوانین، رسم‌ها و روش‌ها است که همه موظف به رعایت کردن آن‌ها هستند که شامل؛ آداب غذاخوردن، سخن گفتن، راه رفتن، لباس پوشیدن، طرز برخورد با دیگران، وقت‌شناسی و ... می‌شود.
آداب غذاخوردن آن قدر مهم است که خداوند در قرآن بر آن تأکید کرده‌اند و می‌فرمایند:  «یا ایها الذین آمنو کلوا من طیبات ما رزقناکم و اشکرو لله »
یعنی غذایی که می‌خوریم باید پاک باشد و ما هر چیزی را که به سیستم فیزیولوژی بدن آسیب می‌زند را نباید بخوریم، لقمه‌هایی که می‌خوریم باید کوچک باشد پرخوری نکنیم، پرخوری باعث بیماری‌های متعدد می‌شود از جمله؛ اضافه وزن که خود عامل بسیاری از بیماری‌هاست.

مسأله دیگری که در آداب معاشرت مهم است، طرز بیان و سخن گفتن است.
سخن گفتن ما باید با توجه به جایگاه افراد متفاوت باشد مثلاً؛ من نمی‌توانم همان‌طور که با فرزندم سخن می‌گویم و رفتار می‌کنم با همسرم، یا دوست و استاد خود سخن بگویم. هنگام سخن گفتن باید مراقب کلمه‌ها و جملاتی که به کار می‌برم باشم، ما با هر کسی نمی‌توانیم شوخی و مزاح کنیم، مثلاً؛ یک آقا باید با یک خانم خیلی مؤدبانه سخن بگوید و نباید خودمانی و بیش از حریم خود وارد بحث شود.

هر انسان یک حریمی دارد و این حریم باید به وسیله خودش رعایت شود تا به وسیله دیگران هم محترم شمرده شود.

یک فرزند در خانواده حریمی دارد عنوان مادر، پدر بودن، خواهر و برادر بزرگ‌تر بودن به این معنا نیست که اجازه وارد شدن به حریم فرزندان یا خواهر و برادر کوچک‌تر را دارند بلکه من در جایگاه مادر بودن باید تربیت درست و آموزش و آگاهی درست را به فرزندم انتقال بدهم؛ با تجسس و کنترل‌های بیش از اندازه‌، باعث مخفی‌کاری فرزندان و کشیده شدن به مسیرهای غلط و اشتباه خواهیم شد.

شکستن حریم دیگران جزئی از مسائل ادب و بی‌ادبی است.
وقت‌شناسی، نشانه‌ای از ادب داشتن است؛ کسی که سر ساعت مقرر در جایی حاضر نشود نشانه‌ای از بی‌ادبی است و چنین شخصی نه تنها آداب معاشرت را رعایت نکرده است بلکه از تعادل در زندگی برخودار نیست زیرا هر چیزی که ما در کنگره آموزش گرفته‌ایم بر پایه نظم و تعادل است.

یک سفر اولی سر ساعت تعیین شده باید برای دریافت شربت اوتی به کلینیک مراجعه کند و اگر از ساعت تعیین شده دیرتر برسد، دارو به او داده نمی‌شود، زیرا باید از همان ابتدا نظم را فرا گیرد تا بتواند در تعادل باشد و به درمان برسد.


همسفر نرگس:   
به نظر من این مقوله‌ها به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر هستند؛ آداب معاشرت یعنی هر جا، هر مکان و هر چیزی که فکرش را بکنیم آداب معاشرت خاص خودش را دارد برای مثال؛ غذا خوردن آداب خودش را دارد، حرف زدن آداب خاص خود را دارد، مهمانی رفتن یک نوع آداب دارد، رفتن به اداره آدابی دیگر و خلاصه هر کاری که می‌خواهم انجام دهم آداب معاشرت و قانون مختص خودش را دارد.

مثلا؛ وقتی من برای یک کار اداری به یک سازمان و یا اداره می‌روم و برای انجام کارم نزد رئیس می‌روم نباید سریع بنشینم ابتدا باید بایستم تا ایشان تعارف کنند و بعد من بنشینم که این کار ادب مرا نشان می‌دهد و اگر این چنین نباشد نشانه بی‌ادبی است.

آداب معاشرت به دانایی و آگاهی انسان بر می‌گردد پس من باید دانایی خود را بالا ببرم و آن را کاربردی نمایم تا بتوام کمال ادب را رعایت کنم زیرا زمانی که انسان آداب کاری را نمی‌داند ممکن است ناخودآگاه دست به عملی بزند که بی‌ادب جلوه کند.

به نظر من دیپلماسی و آداب معاشرت با هم مرتبط هستند چون دیپلماسی هر جایی متفاوت است که اگر آن را بلد باشیم به نوعی آداب معاشرت را نیز می‌دانیم. 

زمانی که یک انسان با ادب باشم می‌توانم یک انسان متعادل نیز باشم، چون وقتی فرد با ادب باشد دیگران او را متعادل می‌دانند، پذیرایی از مهمان، سخن گفتن، مشارکت کردن در جلسه و یا لژیون، نوع لباس پوشیدن در مکان‌های مختلف، طرز غذا خوردن و .... هر کدام آداب خود را دارد که باید آن را بیاموزیم.

در کنگره مسأله مهم تعادل است که باید به آن برسیم در مقوله درمان اعتیاد کنگره60 می‌گوید؛ درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان؛ پس رسیدن به تعادل مسأله بسیار مهمی می‌باشد و باید مختص هر مکان آن را بیاموزیم و رعایت کنیم. 

وقتی آداب معاشرت رعایت نشود فرد بی‌ادب به نظر می‌رسد؛ مانند این که با لباس خانه به مهمانی برویم که در این جا به نوعی توهین به صاحب خانه محسوب می‌شود و ما فرد بی‌ادبی خواهیم بود و همه  این‌ها به جهل و نادانی ما بر می‌گردد، پس باید دانش و آگاهی خود را بالا ببریم تا به تعادل لازم برسیم.

همسفر زهره:
قبل از هر سخن، سپاس‌گزار خداوند می‌باشم که در کنگره حضور دارم و آموزش می‌گیرم، سپاس‌گزار جناب مهندس هستم ‌‌که هر روز نکات و مطالب جدیدی را به من آموزش می‌دهند تا با یادگیری قوانین زندگی، کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرم.
من فقط با تفکر درست می‌توانم آموزش درست بگیرم و آگاهی خود را در زمینه‌های مختلف از جمله  آداب و معاشرت ارتقا دهم و به تعادل برسم.
گاهی یک سخن یا یک رفتار نابجا از ما چه قدر می‌تواند برایمان گران تمام شود و آسیب‌های روانی یا جسمی برایمان به دنبال داشته باشد.
پس باید مراقب کلام و حرکات خود باشیم و همیشه سنجیده و وزین در کلام و رفتار باشیم.

در گذشته به دلیل تخریب ناشی از اعتیاد، مسافرم مدام عصبی می‌شد و من حتی جرأت صحبت کردن با او را نداشتم، بیشتر اوقات اگر صحبتی هم می‌کردیم به بحث و دعوا کشیده می‌شد چون آگاهی و تعادل نداشتیم.
اکنون که به رهایی رسیده‌ایم و وادی‌ها را طی کرده‌ایم، با عشق و محبتی که از وادی چهارده آموخته‌ایم؛ با پندار، گفتار، کردار نیک و رعایت حریم خصوصی افراد، روز به روز به تعادل بیشتری رسیده‌ایم و آرامش را با تمام وجود احساس می‌کنیم. کلام آخر؛ اگر انسان خود را با لباسی از جنس حریر و پارچه‌های گرانبها بپوشاند، باز هم هیچ لباسی گرانبهاتر از  ادب، نمی‌تواند انسان را زیبا و آراسته کند.

تنظیم و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .