English Version
This Site Is Available In English

ایمان به مافوق الهی

ایمان به مافوق الهی

وقتی انسان حرکت را تجربه می‌کند، مفهوم سکون را بیشتر می‌فهمد. از دو دیدگاهی که در زندگی انسان‌ها وجود دارد، یک دیدگاه این که انسان باید خودش همه چیز را برنامه‌ریزی کند، گویا در هستی هیچ‌کس وجود ندارد، خودت تنها بایستی حرکت کنی و با تلاش به خواسته‌هایت برسی.

وقتی پسرم به دنیا آمد و بزرگ شد؛ هدف و فکرم این بود که پسرم درس بخواند، کلاس زبان، فوتبال و ورزش می‌فرستادم که بتواند در تمام زمینه‌ها موفق و رشد کند؛ اما متأسفانه همه را نیمه‌کاره رها می‌کرد و سراغ کلاس دیگر می‌رفت و من آن زمان فکر می‌کردم که می‌توانم برای او برنامه‌ریزی کنم و او نباید سرپیچی کند؛ اما متأسفانه نتوانست آن کارها را انجام بدهد و همه را نیمه‌کاره رها کرد؛ البته خیلی از لحاظ روحی هم خودش و من آسیب دیدیم، من فکر می‌کردم می‌توانم کمکش کنم تا ادامه تحصیل بدهد؛ اما به قول استاد امین: فکر نمی‌کردم که آن کسی که مرا خلق کرده، پسر من را هم خلق کرده و او هم صور پنهان و خالق دارد، پسر من هم یکی از این موجودات هستی است و نسبت به پسر من هم محبت دارد؛ من خیلی او را تحت‌فشار می‌گذاشتم و اصلاً فکر نمی‌کردم نیروهای غیب برای پسرم برنامه‌ریزی دارند، معنی واقعی توکل را نمی‌دانستم. شاید به‌صورت تئوری می‌گفتم؛ اما عملاً به‌صورت واقعی توکل نداشتم و زمانی که کارها درست نمی‌آمد، وحشت و ترس تمام وجود من را می‌گرفت.

به قول استاد امین؛ اگر آدم بفهمد که نیروهای مافوقی وجود دارند که به ما کمک می‌کنند، این خود توکل است؛ اما اگر متوجه نشود، انسان هنوز به آن ایمان نرسیده و فکر می‌کند، فقط خودش باید تلاش، مبارزه کند و من هم این گونه بودم، همیشه ترس داشتم که پسرم نتواند به هدف‌هایی که من برایش برنامه‌ریزی کرده بودم برسد و موفق شود که متأسفانه موفق هم نشد؛ زیرا من توکل واقعی نداشتم، اگر متوجه می‌شدم که من فقط یک بازیگر هستم و باید نقش خودم را بازی کنم؛ شاید این قدر به خودم و پسرم آسیب نمی‌رساندم.

آقای مهندس می‌فرماید: اگر دست‌های آسمانی کنار بروند، همه انسان‌ها ظرف چند هفته خودشان را به نابودی می‌کشانند؛ اگر القاهای آسمانی نباشند، همه معادلات به هم می‌خورد.

وقتی من به کنگره آمدم، کاملاً ایمانم را ازدست‌داده بودم؛ اما بااین‌وجود، چندین ماه بدون مسافرم به کنگره آمدم و هر بار در لژیون بغض می‌کردم که چرا تنها آمده‌ام؛ اما باایمان قلبی و سپردن امور به مافوق الهی، بالاخره معجزه اتفاق افتاد و مسافرم به کنگره آمد و همان شب به من گفتند که باید سی دی غیب را خلاصه‌نویسی کنم؛ من واقعاً متعجب شدم که چه رابطه و الهامی می‌تواند باشد؟ من بعد از مدت‌ها به مافوق الهی ایمان پیدا کردم و با تلاشی که ادامه خواهم داد، بقیه مسیر را به او می‌سپارم و با نتیجه‌اش کاری ندارم؛ زیرا ایمان راسخ به حضور و هدایت او دارم! وقتی که به‌صورت واقعی توکل کردم، ذره‌ذره رنگ آرامش را در زندگی‌ام پیدا کردم.

منبع: سی دی «غیب» از استاد امین
نویسنده: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .