جلسه دهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی بندرعباس به استادی اسیستانت رابط همسفر مرجان، نگهبانی همسفر رقیه و دبیری همسفر آزیتا با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» روز دوشنبه ۱۹ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند مهربان را بسیار شاکرم که در جمع شما همسفران حضور پیدا کردم. خیلی خوشحالم و خدمت راهنما همسفر زهره، ایجنت محترم خداقوت میگویم. خدا را شکر قدمهای اول و خشت اول درست گذاشته شد و خوشحالم که سعادت دارم در خدمت ایشان و شما همسفران باشم. دستور جلسه امروز «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» است.
در کنگره۶۰ یک مثلث به نام مثلث درمان داریم و اعتقاد داریم که سه ضلع این مثلث باید با همدیگر به تعادل برسند تا اینکه ما بگوییم یک نفر در کنگره درمان شده است. سه ضلع این مثلث شامل جسم، روان و جهانبینی است و برای به تعادل رسیدن جسم، باید از داروی OT استفاده کرده و تحت پروتکل بسیار خاص، نهایتاً تیپر شود تا فرد در قسمت جسم، دیگر نیازی به انواع مواد مخدر که تا به حال استفاده کرده است نداشته باشد.
روان در کنگره به معنی خلق و خو است و با به تعادل رسیدن جسم و روان هم آرامآرام به تعادل میرسد؛ اما این دو امر اتفاق نمیافتد و کامل نخواهد شد، مگر اینکه ضلع جهانبینی هم به تعادل برسد؛ یعنی اگر در قسمت تفکرات و نوع نگرش مصرفکنندهها یا همسفران به خودشان، دنیای اطرافشان و به مردمی که با آنها در ارتباط هستند، تغییری به وجود بیاید، در آن صورت است که میتوانیم بگوییم این سه ضلع به تعادل رسیده است و نهایتاً درمان به صورت کامل اتفاق افتاده است.
در جهانبینی به نسبت تغییر تفکرات، رفتار و کردار ما هم تغییر میکند. این تفکرات میتواند در دو بخش اتفاق بیفتد؛ یک بخش مربوط میشود به اینکه چه تفکراتی خودمان راجع به خودمان داریم؛ مثلاً نوع صفات و ویژگیهایی که درون خودمان بوده و الان به این نتیجه رسیدهایم که باید آنها را تغییر بدهیم و بخش دیگر تفکراتی که باعث میشود ما چه رفتاری با آدمهای اطرافمان داشته باشیم. در تعامل با دیگران، رفتار و تفکر ما تعیین کننده است که چهطور با دیگران برخورد کنیم و این قضیه بسیار مهم است.
طبیعی است که اگر ما با آموزشهای کنگره پیش برویم، در هر بخشی از حرکتمان آموزشها را در نظر بگیریم و عملی و کاربردی کنیم. در مورد ارتباط با دیگران در هر کاری و هر شغلی که داریم، ما نیاز به این داریم که درست تفکر و رفتار کنیم. مسئله آداب معاشرت، مسئله مهمی است که تکتک آن بخشها از جمله نوع نشستن، حرف زدن، خوردن و نوع رفتارها، نشان میدهد که آیا من در مجموع آدم مؤدب و باادبی هستم یا نیستم. طبیعی است که اگر تمام آن مسائل و موارد آداب معاشرت را رعایت کنم، میگویند آدم با ادبی است و اگر فردی آدابش را نداند، قطعاً به عنوان یک فرد بیادب از آن یاد میشود.
آقای مهندس خیلی روی این قضیه تأکید میکنند که وقتی وارد یک ادارهای میشوید تا به شما اجازه ندادهاند، نمیتوانید بر روی صندلی بنشینید. ممکن است گاهی اوقات آدم یادش برود که رعایت کند و این طبیعی است که اگر فردی این آداب را بداند و ببیند که ما رعایت نمیکنیم، ما را یک فرد بیادب اطلاق کند.
در قسمت آداب معاشرت میتوانم موضوع اتیکت را مطرح کنم. اتیکت هم بخشی از همین موضوع است؛ ولی خیلی رسمیتر است. در مورد نوع نشستن افراد در کلاسهای آموزشی یا کارگاههای آموزشی خودمان یا وقتی در محضر یک استاد نشستید، هیچ وقت نباید دست به سینه بنشینیم و یک پایمان را روی پای دیگر بیندازیم و این خیلی موضوع مهمی است؛ اصلاً این رفتار، نماد این است که ما خودمان را بستیم و اجازه ورود انرژیها و آموزش های دیگر را نمیدهیم.
نکته پایانی که خیلی برایمان مهم است اینکه فکر کنید چرا در کنگره آنقدر تأکید میکنند که آدمها باید تغییر بکنند و این تغییر را باید از خودشان شروع کنند. این مسئله به خاطر این است که کنگره شدیداً اعتقاد دارد که آدمها باید به تعادل برسند و این تعادل است که در کنگره حرف اول را میزند؛ حتماً این جمله را در کنگره بارها شنیدهاید: «درمان، فوق ترک است و تعادل، فوق درمان است.» ما یعنی به درمان هم بسنده نمیکنیم و نیاز به این داریم که به تعادل برسیم؛ وقتی افراد به تعادل میرسند، آن موقع است که آدم به این اعتقاد و باور میرسد که این درمان به طور تمام و کمال اتفاق افتاده است.
تصاویری از اجرای پیمان و اهدای شال مرزبانی









مرزبانان کشیک: همسفر ساناز و مسافر عنایت
تایپیست: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
653