English Version
This Site Is Available In English

آداب معاشرت ، ادب و بی ادبی ، تعادل و بی تعادلی

آداب معاشرت ، ادب و بی ادبی ، تعادل و بی تعادلی

دهمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60 مسافران نمایندگی ارگ کرمان با استادی مسافر شهرام، نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر علی با دستور جلسه : " آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی" در روز یکشنبه 18 خرداد ماه 1404 ساعت 17 برگزار گردید

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر در ابتدا خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که امروز اجازه داد در جمع شما دوستان باشم.
از نگهبان جلسه تشکر می‌کنم و از راهنمای بزرگوارم آقای محسن نقدی که این اجازه خدمت کردن را به من دادند
آرزوی من این است که کسانی که تازه دارند رهایی می‌گیرند تجربه استاد جلسه‌ای را داشته باشند زمانی که به عنوان استاد جلسه این بالا می‌نشینید اینقدر انرژی بالا است که نمی‌توانید صحبت کنید انشاالله که همه به این جایگاه خدمتی برسند و لذت ببرند.
«دستور جلسه امروز در مورد آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی ،تعادل و بی تعادلی »

آقای مهندس فرمودند که ما از درمان اعتیاد عبور کرده‌ایم ما میایم داخل کنگره به حال خوش می‌رسیم و به تعادل می‌رسیم و جهان بینی ما ارتقا پیدا بکند
آقای مهندس می‌فرمایند که قبلاً از کلمه ترک استفاده می‌شد برای مواد مخدر کسانی که بیماری اعتیاد داشتند ولی وقتی که درمان جایگزین ترک شد تمام معادلات عوض شد یعنی شد درمان فوق ترک و بعد تعادل فوق درمان پس ما اینجا آمده‌ایم  که به تعادل برسیم.

انسان‌ها طبیعت جامدات نباتات جانوران همه از قوانینی پیروی می‌کنند و باید این قوانین را اجرا کنند و اگر اجرا نکنند به اصطلاح سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و به اون تعادل دست پیدا نمی‌کنند
در سی دی آداب و معاشرت آقای مهندس با زبان ساده بیان کرده اند خیلی تاکید دارند و  می‌فرمایند خیلی مسائل برای ما پیش پا افتاده است البته فکر می‌کنیم که پیش پا افتاده است ولی باید حتماً رعایت شود از جمله آداب و اصول غذا خوردن، نحوه برخورد با مهمان، با فرزند و خانواده‌ و...
این‌ها اصولی هستند که در کنگره آموزش گرفته ایم
من شهرام هنگامی که توعالم افیون بودم در تاریکی و مصرف کنندگی بودم خیلی مسائل رو را رعایت نمی‌کردم و برای من مهم نبود چون اولویت اول من مصرف موادم بود ، من فقط فکر و ذکرم مصرف مواد بود چه جوری مواد تهیه کنم چه جوری مواد مصرف کنم.

در اخلاق و رفتارم نسبت به دیگران نسبت به اطرافیان من اصلاً رعایت نمی‌کردم همانطور که با دوستم صحبت می‌کردم و شاید با یک مدیر هم صحبت می‌کردم اصلاً برایم مهم نبود.
من در روابط اجتماعی در صحبت کردن خیلی چیزها را باید یاد بگیرم اینطور  نیست که من با یک دوست صمیمی‌ام یک جوری صحبت کنم و با مدیر یک اداره هم همین جوری صحبت بکنم و این از نظر ادب و رفتار اجتماعی اصلاً قابل مقایسه نیست.

وقتی می‌گویند که ساعت ۵ تا ۷ به کلینیک مراجعه کنید و دارو بگیرید این اولاً نظم را دارند به من یاد می‌دهند و اگر من سر وقت سر ساعت بیایم دارو بگیرم این نشان دهنده این است که من دارم ادب یاد می‌گیرم یا مثلاً به من می‌گویند ساعت ۳ داخل کنگره باشم و  می خواهیم یک کاری انجام بدهیم من ساعت ۵ می‌آیم این به غیر از بدقولی و بی‌ادبی هیچ چیزی را نمی‌تواند در بر داشته باشد در کنگره ما باید خیلی چیزها را اصلاح بکنیم 
به من یاد می‌دهد که روش زندگی کردنت این است رفتارت با خانواده‌ات اینجوری باید باشد اینجوری غذا بخورید اینجوری با دیگران برخورد بکنید

توی روابط خانوادگی ما باید خیلی چیزها را رعایت کنیم و عوض کنیم مثلاً من باید بفهمم که چه جوری با فرزندم باید رفتار بکنم علاوه بر اینکه من وظیفه‌ام است تمام هزینه‌های مالی را برای خانواده‌ام تامین کنم به هر حال خانواده من همسر من فرزند من دختر من پسر من احتیاج به محبت دارد باید با آنها همیشه ارتباط داشته باشم

من آمدم در کنگره تا اینکه تمام نکات منفی ام یواش یواش درست بشه با آموزش گرفتن با نشستن در لژیون و البته باید بخواهید که این کارها انجام بشود خودت باید بخواهی.
لژیون حرمت داره استاد جلسه راهنما ایجنت مرزبان خدمت گذار هر چیزی قاعده و قانون خودش را دارد و باید به آن احترام بگذاریم کنگره این قواعد و این قوانین که هستند، همه آنها روی نظم است  اگر این اصول و قوانین روی نظم نبود کنگره‌ای الان وجود نداشت.
باید به همه احترام بگذاریم به راهنما و پیشکسوت به ایجنت مرزبان  کسی که می‌آید برای من زحمت می‌کشد تا من درمان بشوم باید احترام بگذارم.
هیچ جای دنیا چنین مکانی وجود ندارد مثلاً داخل قسمت اوتی کنگره 60 نفر انسان دارند خدمت می‌کنند بدون هیچ چشم داشتی و هیچ مزدی و من شهرام اگر یک خدمتی با دل و جان انجام می‌دهم بدون هیچ مزد و منتی هیچ یک از سازمان‌های مردم نهاد چنین کارهایی انجام نمی‌دهند حتی اگر شده با یک مزد کم ولی بدون مزد هیچ کاری انجام نمی‌دهند.
تنها مکانی که چنین چیزی وجود ندارد کنگره است و همیشه  پیشروتر هست و موفق‌تر هست.
من خودم شاید موقع‌هایی با خودم فکر می‌کردم و می‌گفتم که من داخل این قسمت کنگره ایراد دارم آقای مهندس می‌فرمایند که ذات انسان‌ها با آموزش درست می‌شود ولی من با خودم فکر می‌کنم که نه شاید ذات انسان درست نشود ولی وقتی که این سی دی  را گوش کردم به این باور رسیدم هیچ کسی دائم بد ذات نیست هر کسی هر کاری که انجام می‌دهد از جهل و نادانی او است.
اگر من دارم یک کار ناشایست و ضد ارزش انجام می‌دهم از جهل و نادانی من است کسی بد ذات نیست

شاید از چند نسل قبل از من شهرام در خانواده من کسی بوده که دارای جهل و نادانی و ناآگاهی بوده و این همینجور ارتقا پیدا کرده و رسیده داخل خانواده من و من شهرام مصرف کننده مواد شدم.
مثلاً افرادی هستند که می‌آیند کمربند انتحاری می‌بندند به کمر خودشون و خودشون را منفجر می‌کنند این به خاطر جهل و نادانی آنها است که دست به چنین کارهایی می‌زنند از ناآگاهی آنها است.


جمع بندی

توی کنگره ما آمده‌ایم ادب یاد بگیریم آداب و معاشرت یاد بگیریم آموزش بگیریم و از لحظه لحظه های بودن در کنگره لذت ببریم و استفاده بکنیم و نتیجه بگیریم.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید
خودتان و آقای مهندس را تشویق کنید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .