English Version
This Site Is Available In English

تعادل یعنی تقسیم عادلانه نیروها بین کارها

 تعادل یعنی تقسیم عادلانه نیروها بین کارها

سلام دوستان مهین هستم همسفر

مسئله تعادل و بی‌تعادلی، موضوع بسیار مهمی است. اگر ما در زندگی بخواهیم به موفقیت و آرامش برسیم، باید آداب و معاشرت را بیاموزیم و همه این‌ها، با هم ارتباط مستقیم دارند. تعادل؛ یعنی پایداری این‌که هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. بسیاری از انسان‌ها از تعادل خارج شده‌اند. منظور فقط مصرف‌کنندگان مواد مخدر نیستند؛ بلکه بسیاری از افراد تحصیل‌کرده و ثروتمند هم دچار این مشکل هستند، بی‌آنکه خودشان آگاه باشند. برای مثال: بی‌تعادلی می‌تواند در راه رفتن، غذا خوردن، خرید کردن، صحبت کردن، لباس پوشیدن، مهمانی رفتن، رانندگی کردن و بسیاری رفتارهای دیگر در زندگی روزمره بروز پیدا کند؛ اما چون به آن‌ها توجهی نمی‌کنیم، دچار مشکل می‌شویم.

نباید در غذا خوردن، آن‌قدر خسیس باشیم که  بدن ما دچار کمبود ویتامین و مواد مغذی، مانند: کم‌خونی، کمبود کلسیم یا ضعف بدنی شود، و نه آن‌قدر پرخوری و زیاده‌روی کنیم که با بیماری‌هایی مثل چاقی، دیابت، فشارخون یا چربی مواجه شویم. بسیاری از بیماری‌ها از بی‌تعادلی ما در خورد و خوراک ناشی می‌شود؛ همچنین تند غذا خوردن، صحبت هنگام غذا، درست نجویدن، یا در حال راه رفتن غذا خوردن، نمونه‌هایی از بی‌تعادلی هستند. وقتی به مهمانی می‌رویم، ممکن است میزبان چندین مدل خورش، کباب، سالاد، دسر و میوه تهیه کرده باشد؛ اما این به آن معنا نیست که ما از همه آن‌ها بخوریم. این تنوع برای این است که هر کسی با توجه به ذائقه‌اش، یکی را انتخاب کند. پر کردن ظرف از انواع غذاها نشانه بی‌ادبی است؛ باید به‌اندازه‌ای غذا برداریم که معده‌مان بتواند آن را هضم کند تا دچار مشکل نشویم.

در مورد آداب پذیرایی، وقتی مهمان به خانه ما می‌آید؛ باید قبل از پهن کردن سفره، تمام وسایل لازم را آماده کنیم تا هنگام غذا مجبور نباشیم چند بار به آشپزخانه برویم؛ زیرا این کار مهمان را معذب می‌کند. سفره یا میز غذا باید طوری چیده شود که مهمان به همه چیز دسترسی داشته باشد. میزبان؛ باید ابتدا غذا خوردن را آغاز کند، آرام و آهسته غذا بخورد، نه تند و سریع، و طوری رفتار کند که آخر از همه غذایش تمام شود تا مهمان راحت غذا بخورد.

موضوع دیگری که رعایت ادب در آن ضروری است، صحبت کردن با دیگران است. ما با افراد مختلف نمی‌توانیم به یک لحن و شیوه صحبت کنیم. به عنوان مثال‌: نحوه سخن گفتن با فرزندمان با نحوه صحبت با همکار، دوست، همسر یا همسایه فرق دارد. هنگام صحبت کردن؛ باید لحن مناسب داشته باشیم، صدای خود را بالا نبریم، از الفاظ زشت استفاده نکنیم، شمرده صحبت کنیم، ادب را رعایت کنیم، وسط حرف دیگران نپریم، اجازه دهیم طرف مقابل صحبتش را تمام کند، سپس ما صحبت کنیم. در نهایت، اگر ادب رعایت شود، تعادل برقرار است و اگر رعایت نشود، بی‌تعادلی است.

سلام دوستان شکوه هستم همسفر

معاشرت اجتماعی یکی از ارکان اساسی زندگی انسان است. انسان‌ها به‌طور طبیعی به دنبال ارتباط با دیگران هستند و این ارتباطات می‌تواند، تاثیرات مثبت یا منفی زیادی بر زندگی فرد و جامعه داشته باشد. از آن‌جایی که انسان‌ها ویژگی‌های فردی و فرهنگی متفاوتی دارند، ادب و بی‌ادبی نقش مهمی در شکل‌گیری روابط اجتماعی ایفا می‌کند. ادب در اصل، به معنای رعایت احترام، توجه به احساسات دیگران، و برقراری تعادل میان نیازها و خواسته‌های شخصی و اجتماعی است. فردی که در معاشرت خود ادب را رعایت می‌کند، نه‌تنها به خود احترام می‌گذارد؛ بلکه برای دیگران نیز ارزش قائل است.

بی‌ادبی به معنای نادیده گرفتن اصول و قواعد رفتاری است که برای حفظ احترام و همزیستی مسالمت‌آمیز در جامعه، ضروری‌ است. فرد بی‌ادب نه‌تنها به دیگران بی‌احترامی می‌کند؛ بلکه باعث ایجاد تنش، خشونت و سوءتفاهم در روابط اجتماعی می‌شود. بی‌ادبی ممکن است در قالب گفتار ناپسند، حرکات ناشایست، بی‌توجهی به موقعیت‌های اجتماعی ظاهر شود. تعادل در معاشرت؛ یعنی این‌که فرد در تعاملات خود، هم به خود احترام بگذارد و هم به احساسات و حقوق دیگران توجه کند. وقتی این تعادل از بین برود، فرد دچار بی‌تعادلی رفتاری می‌شود که منجر به چالش‌ها و مشکلاتی در روابطش خواهد شد. بی‌ادبی در معاشرت، نتیجه‌ای جز فاصله، تنش و آسیب به روابط انسانی ندارد. کسی که در گفت‌وگوهایش بی‌ادبانه سخن می‌گوید، نه‌تنها احترام دیگران را از دست می‌دهد؛ بلکه در نظر آن‌ها فردی غیرقابل اعتماد و ناپسند جلوه می‌کند. بی‌ادبی معمولاً از کم‌صبری، نداشتن درک اجتماعی یا ضعف در مهارت‌های ارتباطی نشأت می‌گیرد و به‌طور مستقیم بر کیفیت روابط اجتماعی تأثیر منفی می‌گذارد.

تعادل در معاشرت زمانی به‌دست می‌آید که فرد هم‌زمان با رعایت ادب، صداقت و دقت در سخن گفتن را حفظ کند. این تعادل نه‌تنها سطح روابط انسانی را ارتقا می‌دهد؛ بلکه باعث می‌شود فرد در تعاملات اجتماعی به‌عنوان شخصی محترم، قابل اعتماد و خردمند شناخته شود. برای رسیدن به این تعادل؛ باید به تفاوت‌های فردی و فرهنگی دیگران احترام بگذاریم و درک درستی از موقعیت‌های اجتماعی داشته باشیم. فرهنگی که بر پایه ادب و احترام متقابل شکل گیرد، پایه‌گذار جامعه‌ای امن، آرام و دلنشین خواهد بود. در بسیاری موارد، بی‌تعادلی در گفتار به شکل سخنان تند، گزنده یا توهین‌آمیز بروز پیدا می‌کند. فرد ممکن است بدون توجه به احساسات دیگران، نظراتش را طوری بیان کند که آنان را برنجاند یا ناراحت کند.

سلام دوستان فائزه هستم همسفر

اولین مسئله در آداب معاشرت، تعادل و بی‌تعادلی است. آقای مهندس می‌فرمایند: «درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است». تعادل؛ یعنی رسیدن به پایداری و واژه عدالت نیز از همین ریشه گرفته شده است. مشکلی که امروزه وجود دارد این است که انسان‌ها، ذره‌ذره از تعادل خارج شده‌اند و این فقط مختص مصرف‌کنندگان نیست؛ بلکه تمام اقشار جامعه، در هر مقام و جایگاهی، ممکن است از تعادل خارج شده باشند و باعث رنجش اطرافیان شوند. تعادلی که در کنگره ۶۰ مورد نظر است، فراتر از درمان اعتیاد است و شامل تعادل در تمام ابعاد مختلف زندگی نیز می‌شود.

افرادی که برای کار، تفریح، ورزش، خانواده، مادیات، معنویات و سایر امور زندگی خود برنامه‌ریزی دارند، نیروهای خود را به‌طور عادلانه تقسیم کرده‌اند و از زندگی‌شان لذت می‌برند. برای مثال: اگر یک داربست فلزی را در نظر بگیریم، تنها زمانی پایداری دارد که فشارها به‌طور عادلانه بین پایه‌های آن تقسیم شده باشد. در غیر این صورت، در برابر فشار و طوفان فرو می‌ریزد.

وقتی انسانی از مرحله حیوانی به مرحله انسانی وارد  می‌شود؛ باید آداب معاشرت را بداند و آن‌ها را اجرا کند. کسی که آداب را رعایت می‌کند، مؤدب و کسی که رعایت نمی‌کند، بی‌ادب است. انسان باید بر گفتار خود کنترل داشته باشد، از بیان سخنان زشت پرهیز کند، در حرف دیگران نپرد، هنگام غذا خوردن صحبت نکند، هنگام راه رفتن با وقار باشد، آداب سخن گفتن را بداند، از واژه‌های مناسب استفاده کند و با هر شخصی متناسب با جایگاه او صحبت نماید. من خودم بسیاری از این نکات را نمی‌دانستم؛ اما با آموزش‌ها و هشدارهای آقای مهندس، متوجه شدم که باید در رفتار و کردار خود تجدید نظر کنم.

هر انسانی، صرف‌نظر از جنسیت یا سن، دارای حریم شخصی است و این حریم؛ باید حفظ شود. وقت‌شناسی نیز یکی از بزرگ‌ترین نشانه‌های ادب است. آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی، همگی با هم در ارتباطی مستقیم و زنجیروار هستند. کسی که تعادل دارد، می‌تواند اصول آداب معاشرت را رعایت کند و به فرمان عقل نزدیک شود. هر کاری، آداب مخصوص به خود را دارد؛ حتی برای امور ساده هم لازم است اصول را رعایت کرد. تعادل، رمز موفقیت است و برای رسیدن به آن؛ باید سطح دانایی و جهان‌بینی را ارتقا داد. در درمان اعتیاد، تعادل جسم و روان اهمیت دارد؛ همچنین آداب معاشرت با صبر، نظم و گذر زمان به‌دست می‌آید. هرچه صبر ما بیشتر باشد، به تعادل نزدیک‌تر می‌شویم. هرچه آگاهی ما بالاتر برود، ادب‌ ما نیز ارتقا می‌یابد.

برای داشتن زندگی بهتر؛ باید به تعادل برسیم و رفتارهای ناهنجار و بی‌ادبانه‌ای را که در جامعه پذیرفته نیست، کنار بگذاریم. درمان فیزیولوژی، درمان جسم، و رسیدن به تعادل، درمان روان است. امیدوارم بتوانم به تعادل برسم؛ زیرا تعادل یک انسان، می‌تواند نجات‌دهنده یک جامعه باشد؛ بنابراین باید مسئله بی‌تعادلی را در زندگی‌مان حل کنیم و ذره‌ذره خود را به تعادل نزدیک سازیم. هر کاری آدابی دارد و اگر این آداب را بیاموزیم، به تعادل خواهیم رسید. هیچ انسانی ذاتاً بد نیست، اگر بدی می‌کند، به دلیل ناآگاهی و جهل او است. همه بدبختی بشر از نادانی‌اش سرچشمه می‌گیرد. ما؛ باید با دانش، آگاهی و تجربه، دانایی خود را ارتقا دهیم و اگر این درک را داشته باشیم که بدی انسان‌ها ناشی از نادانی‌ خودشان است، بخشی از درد و رنج خودمان نیز کاسته خواهد شد.

رابط‌خبری: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .