پنجمین جلسه از دوره اول سری کارگاه های لژیون های سردار کنگره ۶۰، لژیون فیروزآباد با استادی مسافر عنایت الله ( سردار )، نگهبانی دنور مسافر بهنام و دبیری دنور مسافر بهبود و خزانه دار مسافر عنایتالله با دستور جلسه « آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی» روز یک شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه در مورد آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی است. خارج از کنگره هر ان جی اویی هر ستادی فقط می گویند که اعتیاد یک بیماری مرموز، لاعلاج و پیش رونده است یعنی غیر قابل علاج یعنی تا اخر عمر با تو هست! حالا کنگره می گوید من درمان قطعی انجام میدهم.
نمونه هایش را همه ما در کنگره میبینیم!! مساله مهم این است که «درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است» یعنی به جز درمان یک چیز دیگری هست به نام تعادل! ممکنه من در کنگره به درمان برسم ولی به تعادل نرسم. به تعادل نرسم یعنی چه؟ یعنی اینکه ادب نداشته باشم، ناسپاس باشم و تو اجتماع برخورد درست نداشته باشم. مثلاً ممکن است طرف استاد دانشگاه باشد یا یک شغل درست حسابی داشته باشد و از نظر سواد خیلی بالا باشد ولی آن تعادل لازم را نداشته باشد. بعضی وقتها من خودم را مقایسه می کنم قبل از ورودم به کنگره و بعد از درمان در کنگره؛ و میبینم که خیلی فرق کردهام. ادب و تعادل را باید حتی در رانندگی و غذا خوردن هم داشته باشیم. کنگره اینها را به من یاد داده تا در برخوردهای اجتماعی خوب عمل کنم. به راهنمایم بگویم شما و از ضمیر تو استفاده نکنم. این بحث، بحث تعادل است من اگر تعادل داشته باشم میتوانم در کنگره خدمت کنم. خدمت چیزی بجز عشق نیست که به قول آقای مهندس راهنما از عصاره جانش به ما میبخشد.
آموزشهایی که کنگره به من میدهد مثلاً چگونه غذا بخورم چه جور لباس بپوشم و چگونه با دیگران رفتار کنم؛ بخاطر اینکه به تعادل برسم. این آموزشها را آقای مهندس به من می دهد برای حال خوب من. حالا وظیفه من چیست؟ باید کنگره را حمایت کنم کنگره مال شخص نیست این مکان اگر اجاره شده است مال من و شما و کنگره ۶۰ فیروزآباد است اگر زمینی هم خریداری بشود مال شخص نیست. تمام کارتهایی که اینجا کشیده میشود از هزار تومان تا هر مبلغی؛ همه به حساب شعبه فیروزآباد واریز می شود برای اینکه چراغ کنگره ۶۰ روشن باشد. و اینکه هیچ تضمینی نیست که اقوام، دوستان و فرزندانمان مصرف کننده نباشند با این شرایطی که بچه های هفت هشت ساله دارند و ویپ مصرف میکنند. من از یک تاریکی، از غرق شدن نجات پیدا کردم به کمک کنگره ۶۰. برای رسیدن به تعادل باید به حرفهای راهنما گوش کنیم. غیبت کردن، تجسس کردن در کار دیگران، یعنی اینکه من هنوز به تعادل نرسیده ام.
اگر راهنما به من تذکر میدهد که پیراهن سفید بپوش یا دکمه پیراهنت را ببند من نباید ناراحت بشوم چون بلد نبودم و الان باید اینجا یاد بگیرم باید قدردان باشم.. در بحث تعادل و بیتعادلی از عدالت صحبت میکند و عدالت خدا اینه که من اینجا باشم و عدالت خدا اینه که یک نفر بیرون، مصرف کننده باشد. اگر یک نفر می آید ۶ میلیون یا ۵۰۰ هزار تومان یا یک میلیون کارت میکشد من حق ندارم قضاوت کنم چون هر کس شرایط خودش را در نظر میگیرد.
ممنونم که به صحبت های من گوش دادید.
خلاصه و تایپ: مسافر بهرام ( لژیون سردار )
ویرایش: مسافر عنایت الله ( لژیون سردار )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )

- تعداد بازدید از این مطلب :
84