مشارکت مکتوب از لژیون نوزدهم، راهنما همسفر عفت
همسفر نجیمه
یکی از مواردی که در کنگره جزو اهداف کنگره است و نتیجه درمان محسوب میشود، داشتن تعادل و رسیدن به تعادل است؛ چه در زمینه فرهنگی اجتماعی و چه در زمینه زندگی خصوصی. بهطورکلی، وقتی یک فرد بیمار وارد کنگره میشود، از عدم تعادل رنج میبرد؛ چه تعادل جسمی و چه تعادل اخلاقی باشد. به همین خاطر، بسیار کم میتواند آداب و منش معاشرت را رعایت کند. برای همین، نیاز به آموزش دارد و نیاز دارد در جمع رشد کند. وقتی رشد جمعی در او تأثیر خود را میگذارد، این فرد کمکم به تعادل میرسد. به همان شکلی که بهوسیله روش DST شروع میکند به درمان و خروج از تاریکی، به همان صورت نیز وارد روشناییهای علم و آگاهی میشود و بیشتر به تعادل میرسد؛ تا جایی که در سفر دوم، وقتی شروع میکند به استفاده از دانش کنگره، کمکم تعادل خود را پیدا میکند و آداب معاشرت و نحوه برخورد با دیگران را آموزش میبیند و احترام به کنگره و دیگر مسافران را در سرلوحه کارها و زندگی خود قرار میدهد. این مطلب در کنگره نهتنها در روش زندگی، بلکه در تغذیه سالم و سلامت جسمی و روحی نیز در لژیونهای مختلف مدنظر قرار میگیرد که مسافران و همسفران در لژیونهای متناسب با آن قسمت از علم و آگاهی کنگره شرکت میکنند و از آنها استفاده مینمایند.
همسفر شیرین
یکی از مهمترین مفاهیم، تعادل در زندگی انسان است. آداب، جمع ادب است. اگر بتوانیم علم ادب را در مراحل مختلف زندگی بیاموزیم و در جهت مثبت کاربردی کنیم، آن زمان است که آداب معاشرت را رعایت کرده و بهجا آوردهایم. به تعادل رسیدن فقط مختص افراد مصرفکننده نیست و همه افراد برای زندگی بهتر باید تعادل داشته باشند که برای تحقق این امر، باید رفتارهای ناهنجاری که در جامعه مورد پذیرش نیست را ترک کرده و خود را اصلاح نموده و رفتار مؤدبانه داشته باشیم. درمان جسم، درمان فیزیولوژی محسوب میشود و درمان روان، جهانبینی و به تعادل رسیدن است. درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان. آداب معاشرت یعنی اینکه بدانیم با هر کسی چگونه صحبت کنیم و چه رفتار و کرداری با او داشته باشیم و مقام و جایگاه طرف مقابل را همیشه در نظر بگیریم. بیادبی از جهل و ناآگاهی انسان میآید و هرچه آگاهی بیشتر شود، دانایی انسان به دانایی مؤثر تبدیل شده و ادب نیز بیشتر میشود. روش زندگی در هر جامعهای متفاوت است و هر کس باید بر طبق آداب معاشرت و رسمورسوم جامعهای که در آن سکونت دارد، برخورد نماید. انسان برای بهتر زیستن باید این آداب را رعایت کند و به حریم دیگران احترام بگذارد. رعایت این نکات بسیار مهم از سوی خود ما باعث میشود هم ارزش و جایگاه خودمان و هم جایگاه طرف مقابل حفظ گردد و اگر همه ما در زندگی به این مسئله دقت و توجه کافی داشته باشیم، جامعهای مملو از آرامش و محبت خواهیم داشت و از بودن در کنار هم لذت خواهیم برد.
همسفر ژیلا
تعادل به معنی پایداری است و مشکل اصلی بشر، تعادل است، چون ذرهذره از تعادل خارج میشود، در زمینههای مختلف؛ مثلاً تعادل در آرامش و متانت نیست. این بیتعادلی فقط در قشر مصرفکننده دیده نمیشود، بلکه در کسانی که حتی تحصیلات بالایی هم دارند یا حتی افراد ثروتمند، این بیتعادلی بهوضوح دیده میشود. حتی در مراتب بالای اداری هم این بیتعادلی دیده میشود. عدم تعادل باعث رنجش و آزار اطرافیان خود میشود و مهمترین موضوع در تعادل، بحث آداب و معاشرت است. چون کسی که ادب دارد؛ یعنی تعادل دارد و یا کسی که بیادب است گویی تعادل ندارد. ادب یعنی یک روش هر چیزی دارای یک آداب است و به مجموعهای از آداب در هر زمینهای میگویند ادب؛ مثلاً در زمینههای مختلف، صدها آداب وجود دارد و کسی که چندین مورد از این آداب را داشته باشد، میشود انسان باادب، یعنی آداب را بلد است. آداب یعنی روش، یعنی روش آن زمینه را بلد است که میشود انسان باادب. ما زمانی که از مرحله حیوانی وارد مرحله انسانی میشویم، هر چیزی تعریفشده است. در مرحله انسانی ما هیچچیزی نداریم که قانون نداشته باشد یا متد نداشته باشد. بهعنوانمثال، غذاخوردن رسم و روش خودش را دارد؛ مثل چه ساعتی خوردن، چه مقدار خوردن… ما از این چند سطر نتیجه میگیریم که در تمام زمینهها یکسری روش و قوانین و آداب وجود دارد که اگر این قوانین و آداب را در آن زمینه رعایت کنیم و بلد باشیم، میشویم انسان باادب و تبدیل به یک انسان با تعادل خواهیم شد.
رابط خبری: همسفر لیلی رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون نوزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
189