English Version
This Site Is Available In English

ادب، مانند عطر است

ادب، مانند عطر است

سلام دوستان جمیله هستم همسفر

دستورجلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» است و من همسفر، امروز که در کنگره هستم معنی واقعی آداب معاشرت‌ را فهمیده‌ام و متوجه شده‌ام که اگر من این جمله را درک نکرده‌ باشم چه آسیبی می‌توانم به جایگاه خود و دیگران بزنم. اغلب ما انسان‌ها فکر می‌کنیم که فقط باید در اجتماع درست رفتار کنیم و به دیگران احترام بگذاریم؛ در صورتی‌که اگر من همسفر یاد نگرفته باشم چگونه با خانواده خود رفتار کنم، در جامعه هم نمی‌توانم رفتار درستی داشته باشم. به نظر من باید به خانواده‌ خود، پدر، مادر، فرزند، همسر و ... احترام بگذاریم و مراقب حرف‌زدنمان باشیم؛ گاهی اوقات ما نمی‌دانیم که با راحت صحبت کردن زیادی با همسر و فرزندانمان چه آسیبی به بنیاد خانواده می‌زنیم؛ وقتی جلوی فرزندمان هنگام صحبت با همسر خود، الفاظ درستی به کار نبریم، فرزندان ما چه چیزی را می‌خواهند از ما یاد بگیرند؟ چگونه می‌خواهند در اجتماع یا در آینده با همسرشان رفتار کنند؟ من همسفر، آرامش امروزم را مدیون جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان هستم و از راهنمای خودم تشکر می‌کنم که با آموزش‌ جهان‌بینی به من یاد دادند که چگونه در مسیر درست حرکت کنم. دست‌های این بزرگواران را در قلبم می‌بوسم.

سلام دوستان مائده هستم همسفر

دستورجلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» خیلی از گره‌های درونی من را باز کرد؛ در گذشته دختری بودم که در صحبت کردن تعادل نداشتم و نمی‌خواستم این را بپذیرم؛ همیشه فکر می‌کردم آدم‌هایی که مواد‌مخدر یا الکل مصرف می‌کنند آدم‌های بی‌تعادلی هستند و می‌گفتم من مثل آنها نیستم. وقتی که دختر بی‌تعادلی بودم سعی می‌کردم کمتر در جمع‌های خانوادگی باشم، آداب معاشرت خوبی نداشتم و این باعث می‌شد که بی‌ادبی کنم؛ اگر در جمعی هم می‌رفتم بی‌ادبی می‌کردم؛ چون حال روحی خوبی نداشتم و نمی‌خواستم قبول کنم که مشکل از من است نه دیگران، تا اینکه به کنگره آمدم و آموزش گرفتم که دختر انتقادپذیری باشم. با وجود همه مشکلاتی که داشتم کنگره به من آموزش داد که چگونه حال خود را خوب کنم، چگونه با دیگران رفتار کنم، چگونه به تعادل برسم و همه اینها را اول از خدا و بعد از آموزش‌های جناب آقای مهندس حسین دژاکام و راهنمای خودم دارم؛ از این عزیزان سپاسگزارم و از خداوند برایشان سلامتی و آرامش خواستارم.

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر

تعادل در لغت به معنی پایداری است؛ در جامعه فقط مصرف‌کنندگان نیستند که تعادل ندارند؛ بلکه افرادی که در مراتب خیلی بالا هستند دچار بی‌‌تعادلی می‌باشند و انسانی که تعادل نداشته باشد باعث رنجش خود و دیگران می‌شود. موضوع آداب معاشرت به تعادل و بی‌تعادلی برمی‌گردد؛ وقتی از مرحله حیوانی وارد مرحله انسانی می‌شویم، همه چیز تعریف شده و دارای قوانینی است؛ مثلاً در سخن گفتن، انسان باید روی صحبت‌های خود کنترل داشته باشد، شمرده حرف بزند و اگر در بین صحبت‌های او کلمات زشت و ناپسند وجود داشته باشد به انسان بی‌ادبی اطلاق می‌شود و حتی ممکن است رعایت نکردن همین آداب، روی فیزیولوژی انسان تاثیر گذارد؛ رعایت‌کردن یا عدم ‌رعایت این اصول و قوانین، ادب و بی‌ادبی انسان را نشان می‌دهد. همه انسان‌ها دارای حریمی هستند و ما باید حریم خود و دیگران را محترم شماریم و شکستن حریم دیگران نوعی بی‌ادبی محسوب می‌شود. در پایان هیچ انسانی بد نیست؛ اگر فردی بدی می‌کند، آگاهی ندارد و این آگاهی به مفهوم دانستن است؛ یعنی آموزش، تفکر و تجربه کسب کردن و در مبحث ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌‌تعادلی ما باید دانش و آگاهی و تجربه خود را بالا ببریم‌.

سلام دوستان شادی هستم همسفر

دستورجلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» است؛ آداب به معنی رسم و رسوم هر چیزی، تعادل یعنی پایداری و آداب معاشرت در هر انسانی، ادب او را نمایان می‌کند. 

از بی‌ادبی کسی به جایی نرسید
حقا که ادب تاج سر انسان است

ادب مثل عطر است و ما برای خودمان استفاده می‌کنیم؛ اما دیگران هم از آن لذت می‌برند. هرچه انسان جاهل‌تر باشد، بی‌ادب‌تر است و هرچه فاضل‌تر و آگاه‌تر باشد با ادب‌تر است؛ درخت هر چه میوه‌اش بیشتر باشد سرش پایین‌تر است. می‌دانیم که انسانها برای برقراری ارتباط با یکدیگر باید آداب معاشرت بلد باشند و هر کاری آداب خودش را دارد، مثل: صحبت‌کردن، غذا‌خوردن و همین کارهای پیش‌پا افتاده‌ای که انجام می‌دهیم؛ مثلاً ما با کودکمان یک نوع رفتار می‌کنیم و با بزرگترها رفتار دیگری داریم؛ رفتارمان در خانه با زمانی که به میهمانی می‌رویم متفاوت است، طرز صحبت کردن ما با همسرمان با طرز صحبت کردن ما با همکارمان متفاوت است.

قبل از آمدن به کنگره، رعایت آداب معاشرت برایم بسیار سخت بود؛ اصلاً نمی‌دانستم با چه کسی، چگونه رفتار کنم؛ به همین خاطر ترجیح می‌دادم بیشتر اوقات سکوت کنم و این موضوع در کنگره۶۰ برایم حل شد. خدا را شکر می‌کنم که من هم عضوی از این مکان مقدس هستم. کنگره۶۰ برای من مثل یک قایق نجات بوده و هست؛ تمام حس‌های خوب خود را مدیون این مکان، جناب آقای مهندس حسین دژاکام و راهنمای خود هستم که با کلام پر از عشق و محبت‌شان، امید را در دل من زنده کردند و مثل یک مادر و خواهر دلسوز من را همراهی کردند؛ از آنها تشکر می‌کنم و امیدوارم بتوانم روزی زحماتشان را جبران کنم.

رابط  خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفدهم)
ویراستاری: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر ناهید(لژیون یازدهم)
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون بیستم)
ارسال: همسفر پگاه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .