انسان موجودی اجتماعی است و به ناچار در جامعه، خانواده و محل کار با افراد گوناگونی در ارتباط است. در چنین بستری، آداب، ادب و معاشرت بهعنوان ارکان زندگی اجتماعی مطرح میشوند. ادب بهعنوان پایه و اساس آداب معاشرت، جایگاه والایی در فرهنگ ما دارد و رعایت آن میتواند، زیباترین لحظات زندگی را برای انسان خلق کند.
آداب جمع واژه ادب است؛ یعنی اگر فردی در زمینههای مختلف ادب را رعایت کند، درواقع آداب معاشرت را بهجا آورده است. واژه معاشرت نیز از ریشه عشرت و عشیره آمده که مفهوم زندگی در اجتماع را تداعی میکند. آداب معاشرت مجموعهای از قواعد و اصول رفتاری است که انسانها باید برای زیست مُسالمتآمیز در کنار یکدیگر رعایت کنند.
ادب باعث تعادل در روابط اجتماعی میشود و بیادبی منجر به بیتعادلی و تنش خواهد شد. از همین رو، ادب و تعادل با یکدیگر ارتباطی مستقیم دارند. کسی که تعادل دارد، قادر است آداب معاشرت را نیز بهدرستی اجرا کند. ریشه تعادل، تفکر است و انسان باید در همه ابعاد زندگی مانند رفتار، گفتار، محبت، خرید و ارتباط با دیگران، حد و مرز مشخصی را رعایت کند.
در زندگی اجتماعی رعایت تعادل در آداب، نشاندهنده بلوغ عقلی فرد است. از مهمترین موارد آداب میتوان به رفتار در میهمانی، نوع غذا خوردن، چگونگی سخن گفتن، وقتشناسی، رعایت حریم شخصی و نحوه حضور در اماکن عمومی همچون ادارات اشاره کرد. رعایت این نکات به ما کمک میکند تا در نظر دیگران فردی با ادب و قابل احترام باشیم.
رانندگی نیز از مصادیق مهم آداب معاشرت در زندگی شهری است. رفتارهایی مانند بوق زدن بیمورد، لایی کشیدن، تند رفتن و ریختن زباله از خودرو، نمونههایی از بیادبی هستند که بر سلامت روانی و فیزیکی جامعه تأثیر منفی میگذارند. همچنین، استفاده صحیح از ضمایر محترمانه هنگام صحبت کردن، بهویژه بین آقایان و خانمها، از ظرایف مهم ادب در کلام است.
رفتار اجتماعی باید از روی درک و دانش باشد نه ترس. اگر کسی بهدلیل ترس به دیگران احترام بگذارد، این احترام دوام نخواهد داشت. ادب واقعی درونی است و از آگاهی و شناخت سرچشمه میگیرد. کسی که تنها برای جلب توجه دیگران کاری را انجام میدهد، در نهایت موفق نخواهد شد؛ اما کسی که برای درستی عمل، رفتاری را انجام میدهد؛ حتی اگر با مخالفت ظاهری مواجه شود در عمق دل دیگران پذیرفته خواهد شد.
آداب معاشرت نیاز به آموزش، تمرین و تجربه دارد. کسی که نمیتواند رازدار باشد یا در روابط اجتماعیاش بیثبات عمل میکند، نشان میدهد که آداب معاشرت را نیاموخته است. آموختن اصول همزیستی و رعایت حقوق دیگران، یکی از پایههای انسان بودن است و در نهایت به پایداری شخصیت و تعادل روانی منجر میشود.
انسانهای بیتعادل اغلب باعث رنجش اطرافیان خود میشوند و افراد بیتعادل را نیز به سوی خود جذب میکنند. در مقابل، افراد متعادل محیطی سالم ایجاد کرده و موجب جذب دیگران میشوند. درک این حقیقت که بیشتر ناهنجاریهای رفتاری از ناآگاهی و جهل سرچشمه میگیرند، میتواند دید ما را نسبت به دیگران تغییردهد.
در مجموعههایی مثل کنگره۶۰، افراد با مفاهیم آداب معاشرت آشنا میشوند و میآموزند که چگونه با خانواده و جامعه تعامل صحیح برقرار کنند. آموزش، تفکر و تجربه سه ضلع مهم در افزایش دانایی و رسیدن به تعادل هستند. از طریق تزکیه حسهای منفی و بهکارگیری دانستهها، میتوان به شخصیتی متعادل و پایدار دست یافت.
نتیجه میگیریم در نهایت، ما برای داشتن جامعهای متعادل، باید از خودمان شروع کنیم. ما با اصلاح رفتار، رعایت ادب، آموزش اصول معاشرت و عمل سالم، میتوانیم در مسیر انسانی شدن گام برداریم. ما اگر در هر قدم از زندگی اجتماعیمان به تعادل توجه کنیم، هم حال خودمان خوب خواهد بود و هم جامعهای انسانیتر خواهیم ساخت.
منبع: سیدی آداب معاشرت، سایت کنگره۶۰
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
نویسنده و ویراستار :همسفر نیره رهجوی راهنما همسفر شقایق (لژیون چهاردهم)
ارسال مطلب: همسفر نیلوفر
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
78