با توجه به هفته دخانیات در خدمت راهنمای نیکوتین همسفر صغری در نمایندگی قیدار هستیم. در ادامه گفتگوی صمیمانه با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
راهنمای نیکوتین همسفر صغری، مسافر سیگار بودند. مدت سفر اول ایشان ۱۰ ماه و ۲۵ روز با راهنمایی همسفر جلالی و هماکنون به مدت ۲ سال و ۷ ماه است که از دام اعتیاد رها هستند و ورزش مورد علاقه ایشان در کنگره شطرنج است.
شما چگونه به مصرف سیگار گرایش پیدا کردید؟
خود من از خانوادهای بودم که مصرف مواد و سیگار برایمان یک کابوس بود؛ وقتی که ازدواج کردم مسافرم؛ حتی مصرف سیگار هم نداشت بعد از گذشت ۵ سال از زندگی مشترک، مسافرم مصرف مواد را شروع کرد. اوایل به من میگفت تفریحی میکشم و مصرف دائم ندارم. من هم در مورد اعتیاد اطلاعاتی نداشتم. تقریبا ۵ سال آخر مصرف مسافرم، من هم به لج مسافرم سیگار میکشیدم تا شاید ایشان مصرف مواد خود را کنار بگذارند و روزی ۳ نخ سیگار از سیگارهای مسافرم را میکشیدم.
لطفا برایمان از دردسرهای سیگاری بودن توضیح دهید؟
همیشه سعی میکردم از اطرافیان فاصله بگیرم تا مبادا متوجه بوی سیگار بشوند. کبودی لب ها و زردی دندانها اذیتم میکرد. قبل از درمان همیشه استرس داشتم و نمیتوانستم شب زود بخوابم. صبحها دیر از خواب بیدار میشدم و همیشه احساس خستگی و بیحالی داشتم و هیچ وقت نمیتوانستم بر اعصاب خودم مسلط باشم.
شما به جز سیگار از دخانیات دیگری نیز استفاده کردهاید؟
نخیر، مصرف من فقط سیگار بوده و هیچگاه علاقهای به دخانیات نداشتم و حتی از دخانیات متنفر هم بودم و مصرف من فقط برای تحریک مسافرم برای قطع موادش بوده، غافل از اینکه خود در دام این بلای خانمان سوز میافتم. البته این را هم بگویم که مصرف دخانیات برای اولین بار، خیلی لذت بخش بود؛ چون هم بدن انسان نیکوتین تولید میکند و هم از بیرون به بدن نیکوتین میرسد و من نیز چنین تجربهای داشتم و بدون اینکه خود متوجه آن شوم به سیگار اعتیاد پیدا کردم. تا اینکه خوشبختانه بعد از ۵ سال مصرف سیگار خداوند به من توفیق عطا کردند و به کنگره آمدم و درمان شدم.
موقع مصرف، چه حسی به شما دست میداد؟
اولین بار که مصرف کردم خیلی حس خوبی داشتم، انگار سرحالتر میشدم؛ ولی بعد از مدتی، با مصرف خود هیچ حسی نداشتم. این باعث بود همیشه میگفتم من مصرف کننده نیستم. سعی میکردم برای فرار از استرس مصرف کنم تا شاید آرام شوم. هیچوقت نمیتوانیم؛ بگوییم کسی که مصرف دخانیات دارد، مشکل دارد؛ بلکه از روی ناآگاهی گرفتار دخانیات میشود.
شما چطور تصمیم به کنار گذاشتن سیگار خود کردید؟
من چند باری حدود چند ماه سیگار را ترک کرده بودم؛ چراکه باعث میشد اطرافیان نگاه ناجور به من بکنند. من اوایل سفرم در کنگره این موضوع را کلا از راهنمای خود پنهان کرده بودم و بعد از ۲ سال حضور در کنگره به راهنمایم همسفر معصومه گفتم و ایشان من را راهنمایی کردند و وارد لژیون ویلیام شدم از ایشان تشکر میکنم که اگر کنار من نبودند، هیچگاه نمیتوانستم این کار را انجام دهم.
از حس و حال خود بعد از درمان برایمان بگویید؟
وقتی که به رهایی رفتم و نشان ویلیام را گرفتم، گویی تازه متولد شده بودم، حس آزادی و سبکی داشتم و بار خیلی سنگینی از دوشم برداشته شده بود، دیگر وسوسه و نگرانی نداشتم و همیشه به فکر این روزها بودم که بتوانم بدون سیگار آرام باشم.
چرا نقش جهانبینی و حضور در لژیون برای درمان مهم است؟
همانگونه که درمان مواد مخدر نیاز به لژیون و جهانبینی دارد، سیگار هم نیاز به حضور در لژیون دارد؛ چون نیکوتین هم از سد خونی مغز عبور میکند و با حضور در لژیون و راهنمایی راهنما، رهجو میتواند این مسیر را راحتتر طی کند؛ وقتی که فرد مصرف کننده وارد لژیون میشود، انرژی که از لژیون و راهنماییهای راهنما میگیرد، باعث میشود مصممتر به مسیر خود ادامه دهد.
چه توصیهای برای کسانی که هنوز برای درمان سیگار خود اقدام نکردهاند دارید؟
به همه عزیزانی که مصرف دخانیات دارند توصیه میکنم، خودشان را گول نزنند و به فکر سلامتی جسم و روان خود باشند و ترس را کنار بگذارند و به نیروهای بازدارنده که میگوید؛ نکنه دیگران بفهمند من مصرف داشتم و از این قبیل افکار، نگران باشند. این همان نیروهای بازدارنده هستند و هرچه زودتر اقدام به درمان کنند و وارد لژیونهای ویلیام شوند و با روش Dst اقدام به درمان نمایند.
طراح سوال: همسفر معصومه
مصاحبه کننده: همسفر ناهید
عکاس: مرزبان خبری همسفر معصومه
ویراستاری و ارسال: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی قیدار
- تعداد بازدید از این مطلب :
201