جلسه دوم از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنمای ویلیام همسفر سپیده، نگهبانی همسفر پروین و دبیری همسفر مبینا با دستور جلسه «دخانیات، سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ» در روز سهشنبه مورخ ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسات بهصورت زنجیروار به یکدیگر وصل هستند با توجه به اینکه دستور جلسه هفته گذشته وادی سوم بود، وادی سوم به ما میگوید باید بدانیم که هیچ فردی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، انسان قدرت اختیار دارد یعنی میتواند انتخابهایی در زندگی داشته باشد حال من به خود نگاه میکنم، آیا در این مسیر پالایش که قرار گرفتم با توجه به قدرت اختیاری که دارم انتخابها و تصمیمات درستی برای زندگی خود داشتم یا خیر؟ من در کنگره۶۰ قرار گرفتم تا پالایش شوم آقای مهندس حسیندژاکام میفرمایند: ما باید بندهایی که به ما زده شده است را از خود جدا کنیم، این بندها اعمال ضدارزشی میباشند و یکی از این ضدارزشیها برای من مصرف نیکوتین بود، کسی که مصرف نیکوتین دارد مانند مصرف موادمخدر عمل جایگزینی در جسم او اتفاق میافتد، یعنی نیکوتین بیرونی از سد خونی مغز عبور میکند و جایگزین نیکوتین داخلی بدن میشود و همه رفتار شخص مصرفکننده وابسته به نیکوتین میشود و من این تجربه را کردم و لحظات شاد، لحظات غم به مکانهایی که میرفتم در اولویت انتخابهای من نیکوتین بود و من به مکانهایی میرفتم که بتوانم نیکوتین مصرف کنم.
چرا کنگره در ابتدا تفکر انسان را بیدار میکند؟ زیرا تفکرات و اعمال من روی حس اثر مستقیم دارد و حس اولین شروع به کارگیری قوه عقل میباشد، یعنی نیرویی است که من را به حرکت در میآورد و مهم است که این حس مثبت باشد یا منفی و با تفکرات خود حس مثبت میسازم یا حس منفی میسازم، طبیعتاً زمانی که من درگیر یک ضدارزش هستم و مصرف نیکوتین دارم حس من نیز منفی است و در ادامه مسیر منحرف میشوم. زمانی که من به این درک و باور رسیدم که مصرفکننده هستم و این را پذیرفتم، با تصویر کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر که تنه درخت میباشد و نشاندهنده این است که داخل آن موریانهها و حشرات میباشند همزاد پنداری میکردم که نشان دهنده درون من بود. در سیدی عقل و ایمان آقای مهندس فرمودند: این نشان میدهد که من چه آسیبهایی به خود زدم، جسم ماشینی است که به من داده شده تا بتوانم در زمین زندگی کنم و از آن استفاده کنم، بنابراین بسیار مهم است که جسم چگونه باشد و من زمانی که جسم سالم داشته باشم روان سالم، رفتار سالم نیز خواهم داشت و این موارد مهم است تا بتوانم از جسم خود مراقبت کنم.
پس از سفر ویلیام سیستم جسم بازسازی و مثلث درمان که جسم، روان و جهانبینی میباشد به طور کامل درمان میشود؛ اما نکتهای که همواره خود به آن فکر میکردم این بود که قلیان تنباکو میوهای دارد، مجوز این که در خانواده به آسانی استفاده میشود را دارد و سنگین و عجیب نیست و اعتیاد ندارد؛ اما آقای مهندس روز چهارشنبه در سخنان خود فرمودند: اتفاقاً آسیب و تخریبهای قلیان بیشتر از سیگار است، ما چیزی به نام مصرف تفریحی نداریم چه یک بار مصرف کنم چه ۱۰۰ بار که تفاوتی نداد، یعنی من زمانی که مصرف میکنم، مصرفکننده هستم. در سایت یک مطلبی از همسفران مطالعه کردم که نوشته شده بود مشکلات جسمی مانع ورود ما به دنیای درون میشود، مشکلات جسمی میتواند مصرف نیکوتین باشد که جسم را از تعادل خارج میکند، میتواند اضافه وزن باشد و من باید قدرتهای درونی خود را بیرون بیاورم اما؛ این امکانپذیر نیست جز اینکه تزکیه و پالایش روی خود انجام دهم.
همه ما همسفران زمانی که وارد کنگره۶۰ شدیم در کنار یک مسافر بودیم، آمدیم که مسافر درمان شود؛ اما یکی از آموزشهای مهم کنگره۶۰ این است که به عنوان همسفر وارد کنگره شدید باید دوربین را به سمت خود بچرخانید و هر آموزشی که میگیرید برای خود اجرا کنید و مسافر خود را رها کنید، آموزشهای کنگره۶۰ فقط برای مسافر نیست؛ تلنگری به من میزند که همسفر آیا حواست به خودت است؟ ما در کنگره۶۰ جهانبینی میآموزیم تا دروغ نگوییم، غیبت نکنیم و قضاوت نکنیم و در نوشتارهای کنگره۶۰ آمده است که ما به شرافت و صداقت یکدیگر شدیداً نیازمندیم، من چگونه میتوانم مصرف نیکوتین داشته باشم؟ زمانی که از من سوال میشود آیا مصرف نیکوتین دارید به دروغ بگویم نه؛ ناخودآگاه مجدد درگیر ضدارزشیها میشوم، ما نمیتوانیم ضدارزشها را انتخاب کنیم، ضدارزشها به یکدیگر وصل هستند همه آنها را باید با یکدیگر درمان کنیم.
بزرگترین نعمت برای من سفر ویلیام بود که به راهنمایی همسفر جمیله این اتفاق افتاد. در این سفر آموختم که با توجه به همه دغدغههایی که دارم برای خود وقت بگذارم و زمانی که تصمیم گرفتم سفر ویلیام را انجام دهم متوجه ارزش درونی خود شدم و این ارزش در سفر با آموزشهایی که گرفتم تغییر کرد، عشق به خود را آموختم و در نهایت سیستم جسم من بازسازی شد، یعنی تغییر یک همسفر تاثیر مستقیم در روابط، نظم، ادب و روابط خانوادگی دارد. آقای مهندس در سیدی حلقههای آفرینش فرمودند: «آمدنم بهر چه بود» آمدیم که عشق، محبت و درک لحظات را آموزش بگیریم و این امکانپذیر نیست مگر اینکه من بتوانم پالایش را درون خود انجام دهم، زمین مهد آموزش است و زمانی که این فرصت به من داده شده تا بتوانم صفات خود را تغییر دهم چرا از این فرصت استفاده نکنم؟ صفات قابل انتقال به بعدهای دیگر میباشند و آقای مهندس میفرمایند در بُعدهای دیگر تغییر سختتر است، بنابراین لازم است از این فرصت درست استفاده کنم.
نکته آخر باید بگویم یکی از آموزشهای جهانبینی متوجه خود بودن است من در کنگره آموزش گرفتم که ترس از قضاوت، ترس از موفق نشدن را نداشته باشم. برای مشاوره در خدمت شما هستم؛ در نمایندگی شادآباد با کمک خداوند و لطف عزیزان توانستم به ۵ نفر از همسفران کمک کنم که راهنمای ویلیام شوند و انشاالله در این نمایندگی هم با کمک راهنمایان بتوانیم به دیگر همسفران کمک کنیم.

مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر علی
تایپیست: همسفر لیلا رهجوی همسفر سمیه (لژیون دوم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
102