به مناسبت هفتـه دیدهبـان فرصتی فراهم شد تا در ساختمان سیمرغ با دیدهبان محترم آقای علی مجدیان ...
گفتوگویی داشته باشیم که به بررسی نقش دیدهبانان در کنگره ۶۰ پرداختند
در این مصاحبه، تأثیر مفاهیم جهانبینی بر روابط اجتماعی، چالشهای پذیرش افراد درمانشده در جامعه، گسترش برنامههای خدمتی، تفاوت جایگاه مرزبانی با سایر مسئولیتها و عملکرد مرزبانان شعبه حر مورد بحث قرار گرفت. این گفتوگو فرصتی بود تا دیدگاههای یک دیدهبان باتجربه را درباره مسئولیتهای این جایگاه ارزشمند بهتر بشناسیم
🔘عرض خدا قوت خدمت شما، لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، قرص و تزریق مورفین بوده سفر اولم ۱۳ ماه و نیم روش درمان DST داروی درمان شربت اپیوم راهنما آقای ترابخانی آزادی حدود بیست و دو سال و چند ماه ورزش در کنگره پیاده روی
🔘مرزبانان در کنگره ۶۰ نقش مهمی در حفظ و مدیریت نظم دارند، عملکرد مرزبانان شعبه حر را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما یک سری نشانهها در شعبهها داریم که این نشانهها دارای اندازهگیری است مانند فرمها، عزیزانی که به من کمک میکنند به صورت دورهای به شعب میروند و تقریبا به نوعی فقط عملکرد مرزبانان در آن فرمها وجود دارد و این شامل نوشتن سیدی و موارد ایمنی در شعبه و موارد خدمتی و غیره و یک سری کارهایی که به عهده مرزبانان هست را آنها کنترل میکنند و شامل پارامترهای کمی است که قابل اندازهگیری است و یک سری پارامترها نیز کیفی است که درباره کیفیت شعبهها است، مثل یک خانوادهای که وقتی وارد خانواده میشوید میبینید که فرزندانشان چه تربیتی دارند و میبینید که این تربیت به درستی روی فرزندان انجام شده است در یک شعبه هم نظم و ادب و یا نوع دیدگاه کنگرهای آنها که از جهان بینی گرفته شده و تمامی اینها توسط لژیون مرزبانها و توسط ایجنت به عنوان راهنمای مرزبانها که در یک نمایندگی در حال اتفاق افتادن است انجام میشود وقتی وارد یک نمایندگی میشویم با اینکه ایجنت مسئولیت اجرایی ندارد ولی به عنوان راهنمای لژیون مرزبانها، رنگ و بوی و ادب و نزاکت آنها در آن نمایندگی کاملاً دیده میشود مرزبانهای نمایندگی حر به نظر من در این دوره عملکرد خوبی داشتند که این عملکرد قبلاً هم خوب بوده ولی در این دوره نیز مشکلی ندارند
🔘چه تفاوتی بین جایگاههای مرزبانی و سایر جایگاههای خدمتی در کنگره وجود دارد؟ و چه توصیهای برای افرادی که قصد دارند در این جایگاه خدمت کنند دارید؟
خب تفاوت که زمین تا آسمان است جایگاههای خدمتی در کنگره ۶۰ هیچ کدامشان شبیه یکدیگر نیستند شما درباره تفاوت پرسیدید ولی اگر درباره شباهت بپرسید میگویم هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند و هیچ نقطه اشتراکی با یکدیگر ندارند مثلاً آن چیزی که شما در جایگاه راهنمایی تجربه میکنید هرگز با آن چیزی که شما در جایگاه مرزبانی تجربه میکنید یکسان نیست و نیز آموزشی که در جایگاه مرزبانی میبینید هرگز با آموزشی که در جایگاه راهنمایی میبینید یکسان نیست در واقع مثل نوشیدنیها و غذاهای مختلف که طعم مختلفی دارند شما نمیتوانید با یکدیگر مقایسه کنید و جایگاههای خدمتی کنگره ۶۰ نیز هر کدام آموزش خاص خودش را دارد و نیز یک سری لازمههای خودش را دارد آن چیزی که در جایگاه راهنمایی به چشم میآید معلم خوب بودن است و خصوصیات یک راهنما شبیه به خصوصیات یک معلم است و خصوصیات یک مرزبان مانند خصوصیات مدیر خوب است، هر جایگاهی که در کنگره به ما داده میشود و یا کسب میکنیم نمیدانیم و مطلع نیستیم که از ما چه میخواهند، میآییم تا آموزش ببینیم
به همین دلیل آخر دوره است که ما از آن جایگاه فارغ التحصیل میشویم به همین دلیل آخر دوره به ما پیمانمان را میدهند چون تازه یاد گرفتهایم و آموزش دیدهایم برای جایگاه مرزبانی خصوصیاتی که یک مدیر خوب دارد را یا باید داشته باشیم و یا باید کسب کنیم و این شامل روابط عمومی بسیار خوب و نیز نظم خوب است و این نظم در خود فرد که شامل پوشیدن لباس مناسب و تا آن چیزی که میخواهد در شعبه انجام دهد و باید حریمها را بشناسد، محدودهها را بشناسد محدوده یک راهنما و محدوده عملکردش و محدوده یک نگهبان جلسه، نگهبان نظم و اینها را همگی بشناسد و مرزها را در نمایندگی به اجرا درآورد
🔘لطفا درباره گسترش برنامه هایی که در حیطه خدمت خودتان است، توضیح دهید:
فعالیتهای ما یک قسمت مربوط به مرزبانهاست و قسمتی مربوط به ساخت و سازهای کنگره ۶۰ است در این مورد ما کاملاً در حال برنامهریزی کردن هستیم یعنی من به عنوان مسئول مرزبانها باید یک نیم نگاهی به امروز داشته باشم که این تشکیلات و امکانات دچار نقصانی نباشد و مهم این است که من و ۳۰ نفر اعضای دیگه تمامی تلاش خود را در این دفتر و یا حدوداً ۱۰۰ نفر دیگر در کل کشور در حال خدمت هستیم که خدای ناکرده حقی از کسی ضایع نشود و سعی کنیم عدالت بین افراد برقرار شود و این نیم نگاهی به امروز است و نیم نگاهی به آینده که من باید کارم را جوری برنامهریزی کنم که امروز ما ۱۸۰ شعبه همراه پارکها داریم و اگر در سال آینده گسترش پیدا کرد و تعدادشان بیشتر شد جوری برنامهریزی کنیم که از نظر نرمافزاری و سخت افزاری و نیروی متخصص و امکاناتی که نیاز داریم جا نمانیم و به نقطهای نرسیم که بگوییم کار از دستمان خارج شده است که خدا را شکر تا به امروز این اتفاق افتاده است و همه چیز در بهترین شرایط ممکن پیش میرود دیدهبانی که در جایگاه خاص خودش در حال خدمت کردن است اینگونه به آینده نگاه میکند در مورد ساختمان سازی در کنگره نیز اینگونه است که ساختمان سازی در کنگره نسبت به کار مرزبانی نوپاتر است و اینگونه بود که تا ۱۰ سال گذشته شاید در سال ۲ یا ۳ نمایندگی زمینی میخریدند و میساختند ولی امروزه خدا را شکر در آن واحد شاید ۱۰ ساختمان در حال ساخته شدن است نیروهای متخصص جذب میکنیم

🔘چه چالشهایی برای پذیرش افراد درمان شده در جامعه وجود دارد؟
نگاه کنگره کلاً با نگاه بیرون متفاوت است که جناب مهندس بارها فرمودند: در کنگره مانند این است که ما چرخ را دوباره اختراع کردهایم و مثالی که خود ایشان استفاده میکنند دقیقاً این است چاهی که ما کندهایم به آب رسیده است و اگر به آب نمیرسید مانند درمانهایی که خارج از کنگره انجام میشود همیشه ۸شان در گرو ۹شان است تمامی این داستانها برای قبل از کنگره بود و به دلیل اینکه درمانی اتفاق نمیافتاد و آن شخص میآمد به اصطلاح بیرون اعتیاد خودش را ترک میکرد و سیستم جسمی فرد درست نمیشد و میگفتند که یک سال بگذرد درست میشود، در صورتی که بعد از ۲۰ سال نیز این اتفاق صورت نمیگرفت و درمانی که در کنگره اتفاق میافتد با آنها متفاوت است چون آن درمان نبوده و کار ناقصی بوده که انجام میگرفته است و آن درمانگر چه یک پزشک و یا ان جی اوهای دیگر میخواستند فاکتورهای دیگری را فراهم کنند که این درمان اتفاق بیفتد مثلاً میگفتند هر کاری را انجام دهید ولی مواد مصرف نکنید ولی در کنگره شما درمان میشوید برای اینکه زندگی کنید و اگر قرار باشد خانواده کار و یا زندگی را رها کنید و هر کاری کنید چه فایدهای دارد اگر مواد مصرف میکردید که مفیدتر بودید اینکه من بگویم من مواد مخدر مصرف نمیکنم ولی دست به هر ناهنجاری در جامعه میزنم مثل بعضی از کشورها که افراد روی ماشینشان مینویسند من قبلاً مصرف کننده بودم و در روبرو شدن با من باید حواس خود را جمع کنید و این مانند عضوی است از یک جامعه که با دیگران همخوانی ندارد و دیگران تا کی میخواهند مراعات کنند و این هیچ وقت نمیتواند آن انسان سابق شود و به جامعه برگردد
حالا اگر ما بیاییم جامعه را مجاب کنیم که این انسان را بپذیرد که این اتفاق نمیافتد و جامعه هرگز نمیپذیرد جامعه از نظر اقتصادی و اجتماعی هیچ وقت با دستور پیش نمیرود و همیشه با عرضه و تقاضا پیش میرود بنابراین ما در کنگره این را یاد گرفتهایم درختی که به اندازه کافی رشد کند سر از باغ بیرون در میآورد امروز من نیازی ندارم که اعتیادم را مخفی کنم و اگر اطرافیان و فامیلها بدانند اتفاقاً خیلی مشتاقتر میشوند چون میبینند این آدم که اکنون وجود دارد با آدم گذشته که در حال مصرف بوده تفاوت دارد میبینند که این آدم به یک سری منابعی دسترسی پیدا کرده است که از نظر نوع اطلاعات و نوع نگاه کاملا متفاوت است و انسانهای دیگر به آنها دسترسی ندارند و سعی میکنند بدانند که به کجاها دسترسی پیدا کردهاند تا خودشان نیز به آنجا دسترسی پیدا کنند خیلی از بچههای کنگره ۶۰ هستند که شاید اعتیادشان را کسی نمیداند ولی میگویند که تو به چه منابعی از آگاهی دسترسی داری که ما هم بیاییم به آنها دسترسی پیدا کنیم و حالمان خوب شود و آنها مصرف کننده نیز نیستند پس ما نه تنها مشکلی به عنوان پذیرش در جامعه نداریم بلکه به نقطه مقابل آن در حال رسیدن هستیم
🔘چگونه مفاهیم جهانبینی بر روابط اجتماعی و خانوادگی افراد تاثیر میگذارد؟
جهان بینی از نظر لغوی در خارج از کنگره به آموزشهای نظری اطلاق میگردد و باور به این دارند که آموزشهای نظری به معنای جهان بینی و آموزشهای عملی به معنای ایدئولوژی است و اعتقاد دارند که آموزشهای نظری به معنای جهانبینی و آموزشهای عملی به معنای ایدئولوژی است کنگره بدین صورت از واژه جهان بینی استفاده نمیکند و ما میگوییم جهانبینی کاربردی یعنی تلفیقی از آن دو مفهوم که در بیرون استفاده میشود یعنی اینکه ما در ابتدا جهانبینی را آموزش میبینیم و بعد راجع به آن تفکر میکنیم و بعد میآییم آن را تجربه میکنیم که در این باره جناب مهندس در سیدیهای اخیر میگویند ما برای چه جهان بینی را میآموزیم که آیا ما میخواهیم فیلسوف بشویم که هدف ما این نیست
هدف ما این است که ما بتوانیم جهان بینی را به صورت کاربردی در زندگی اجرا کنیم به نقل از جناب مهندس، من اگر فکر کنم که پس از مردن به زیر خاک میروم و همه چیز تمام میشود یک نوع رفتاری با شما میکنم و از هر کار ضد ارزشی استفاده میکنم ولی اگر بدانم در قبال تمامی اعمالی که انجام میدهم مسئولیت دارم و تمام اینها به حساب من گذاشته میشود و همین کار را خواهم دید و تمامی اعمالی که انجام میدهم برای من نیست اتفاق خواهد افتاد در این صورت رفتار من با شما کاملاً تغییر میکند در واقع در رفتار ما تغییر اتفاق میافتد و نه فقط جهان بینی با مفهوم نظری. بنابراین این جهانبینی کاملاً عملکرد مرا تغییر میدهد من در جامعه ممکن است رفتگر باشم و یا مغازههدار باشم ممکن است راننده و یا مهندس باشم و یا ممکن است پزشک باشم و یا مسئولیت خیلی بالاتری داشته باشم و یا هر کاری که داشته باشم این مستقیم در رفتار و کار من که در هر جایگاهی که مشغول به کار هستم تاثیر گزار است من از یک انسان ناسازگار و پرخاشگر توانستم با جهانبینی به یک انسان سازگار تبدیل شوم که اصطلاحا میگوییم آن چیزی که در بهشت اتفاق میافتد چون من تبدیل به مهرهای شدم که برای آن سیستم مفید هستم

تایپ / ویراستاری : مسافر همایون
مصاحبه کننده / بارگزاری: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
219