بهنام نامی پروردگارم، هزاران هزار بار شکر میکنم که این زندگی را به من هدیه داد و فرصتی دوباره برای رشد کردن. همیشه با چالشهایی که در زندگی و ذهن خودم دارم، به این باور و یقین رسیدهام که مرگ از رگ گردن به من نزدیکتر است و هر قدمی که برمیدارم، لحظه به لحظه حضورش را در کنارم احساس میکنم و میدانم که همیشه به من نگاه داشته و دارد. در تاریکی که فرو رفته بودم پناهگاه من بود و بهترین مسیر، کنگره را برای من قرار داد تا برای رسیدن به روشنایی و صلح و آرامش درونی آموزش بگیرم و رشد کنم. من امروز تغییرات زیادی را در وجودم احساس میکنم، تغییراتی مثبت و زیبا که من را از انجام اعمال بد و اعمال شیطانی و ضدارزشها دور کرده است و به سمت ارزشها و کارهای پسندیده هدایت مینماید. در زندگی تلخ گذشتهام، هیچگاه به عواقباش فکر نمیکردم و اما امروز من یاد گرفتم و آموختم که در مورد تمامی مسائل زندگیام تفکری صحیح نمایم و زندگی امروز من هدفدار شده است. همیشه با خودم زمزمه میکردم؛ ای که من را خواندهای راه نشانم بده.
با اذن خدای بخشنده و مهربان در کنگره قرار گرفتم و بعد از خودش، یک راهنمای کار آموزده، مهربان و محرم دارم که با تمام وجود برای رشد من راهنمایی و محبت میکنند و آموزشهایی که باعث رشد خودشان شده در اختیار من قرار میدهند و خدا را شکر میکنم؛ برای بودن آقای مهندس و خانواده محترمشان و آموزشهای ناب که در همه ما قرار دادند و دست خدا شدند؛ برای هدایت بندگانی که از زندگی کردن درمانده شده بودند. الگویی بینقص میباشند و اگر من هم سعی و تلاش کنم و آموزشها را در زندگی کاربردی کنم؛ حتما میتوانم به نتیجه دلخواه برسم و امیدوارم با خدمت کردن در کنگره قدردان آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه راهنماها و اعضای کنگره باشم و برای این عزیزان طلب خیر و برکت و سلامتی دارم.
نویسنده: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر مهتاب ( لژیون یکم)
ارسال: همسفر شیدا رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون یکم) دبیر سایت
نگهبان سایت: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
72