در زندگی مهمترین چیز تعیین هدف است و ما باید بدانیم هدف ما از زندگی چیست؟ از زندگی چه میخواهیم؟ میخواهیم چه چیزی را به دست بیاوریم؟ هدف میتواند مادی یا معنوی باشد. اگر هدف معنوی و به طرف مثبت باشد از آن عشق پدیدار میشود ولی اگر هدف معنوی و به طرف منفی باشد از آن نفرت به وجود میآید. در مورد هدف مادی، گاهی اوقات فقط برای خودش و گاهی برای جمع میباشد. زمانیکه برای خودش باشد جز رنج بیهوده چیز دیگری ندارد و زمانیکه برای دیگران هم باشد، مثلاً کارآفرینی، آنوقت لذتبخش میشود.
مسئله بعدی اینکه آیا نیرویی قدرتمندتر از خداوند بر ما حاکم هست یا نه؟ آیا خدایی هست یا نه؟ آیا ما بعد از این زندگی که داریم، حیات ما به گونهای دیگر ادامه خواهد داشت یا نه؟ آیا مرگ انتقال به جهان دیگر هست یا مرگ نیستی و نابودیاست؟ اینها بزرگترین چالش ماست. اینها برای ما تعیین کننده هستند؛ تعیین کننده تصورات، تفکرات و خیالات ما هستند. برای ما مشخص میکند که در گذشته یا در آینده یا در حال زندگی کنیم. همه چیز در تفکرات ماست، مهم این است که ما روی کدام یک توقف کنیم. اگر روی گذشته توقف کنیم افسردگی می آورد، روی آینده توقف کنیم اضطراب میآورد و روی حال توقف کنیم برای ما آرامش میآورد.
در قسمت دیگر این سیدی آقای مهندس گفتند مقصود از این سفرهای فیمابین، آشنا شدن با دنیاهای دیگر و سفر بدون وحشت است. خوابیدن و خواب دیدن هر شب ما دلیل بر وجود دنیای دیگری است. خوابهای بدی که میبینیم مثلا کابوس میبینیم، یعنی دنیای دیگر ما جهنم و خوابهای خوبی که میبینیم، یعنی بهشت. اگر در جهنم باشیم سفرمان پر از وحشت و اگر در فردوس باشیم سفرمان پر از آرامش است. پس منظور از این صحبتها و کلاسهای جهانبینی، همه آشنا شدن با دنیاهای دیگر و سفر بدون وحشت است؛ یعنی زمانیکه وقت انتقال میرسد بدون وحشت، بدون ترس از اینجا به جهان دیگری برویم. چه کسی سفر بدون وحشت دارد؟ کسی که آرامش دارد، کسی که جهت خوبیها باشد، بدی مردم را نخواهد. بالا بردن عقل و فهم میتواند کمک شایانی به ما بکند. طرز قرار گرفتن در دنیای دیگر و مدت زمان آن به اعمال ما بستگی دارد. فرد مصرف کنندهای که در این دنیا در حال ترس و اضطراب است در دنیای دیگر هم همینطور است.
دنیا مزرعه آخرت است هر چه بکاریم همان را درو میکنیم. اگر نفرت بکاریم، نفرت درو میکنیم، باد بکاریم طوفان درو میکنیم. پس ما میتوانیم تعیین کنیم که بتوانیم در آن دنیا در کجا قرار بگیریم و کارنامه تحصیلی ما چگونه باشد. مثلا برای پیشرفت بشریت چه کارهایی انجام دادهایم؟ کاری که انجام میدهیم به خاطر چیست؟! چگونه زندگی و حیات خود را اداره نمودهایم مادی یا معنوی؟ که باید هر دو باشد. هر کاری که معنوی باشد قطعاً بار مادی را با خودش به همراه دارد. ما دو تا سرمایه داریم؛سرمایه مادی و سرمایه اجتماعی. وقتی که مغازه دار هستی و کار معنوی کردی نه کلکی، نه حقهای انجام دادی شناخته میشوی و منافعت بالا میرود و ذرهذره از نظر مالی قوی و نیرومند میشود ولی یک مغازهدار است که جنس تقلبی میدهد و گران فروشی میکند بعد از دو سه سال در مغازهاش مگس هم پر نمیزند و در آخر بسته میشود. برای اینکه کارش برای نفس مالی بوده به عبارت دیگر زندگی حیاتی خود را اداره نموده است. در آخر ما باید بتوانیم ذهن خودمان را کنترل کنیم تا بتوانیم بودن در لحظه را درک کنیم و به معنای واقعی زندگی کنیم و خودمان را از رنجهای بیهوده رها کنیم.
تایپ: همسفر معصومه رابط خبری (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر راضیه دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد-اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
60