English Version
This Site Is Available In English

درمان سیگار و حال خوب

درمان سیگار و حال خوب

ششمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی پهلوان همسفر فاطمه و دبیری همسفر پروین با دستور جلسه «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ)» روز یکشنبه ۱۱ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد: 

خیلی خوشحالم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم؛ از نگهبان و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، در مورد دستور جلسه دخانیات دوست دارم از تجربه‌های خویش سخن بگویم؛ در سی‌دی سیگار و روز چهارشنبه که آقای مهندس صحبت کردند خیلی واضح موضوع را شکافتند که چقدر دخانیات برای بدن مخرب است و تخریب زیادی به بدن وارد می‌کند اما متأسفانه سیگار در دنیای امروز طوری مد شده که در جمع‌های خانوادگی، پارک‌ها و هر جایی که می‌بینی عادی شده و بیشتر افراد به کشیدن سیگار روی آورده‌اند. سال‌های قبل مصرف سیگار کمتر بود اما اکنون همه‌جا شاهد مصرف این ماده مضر هستی به همین دلیل تأسف می‌خورم و بیشتر حرص می‌خورم که می‌بینم اما نمی‌توانم کاری انجام دهم.

خیلی خوشحالم که در کنگره قرار گرفتم وهم خودم و هم مسافرم توانستیم به درمان برسیم؛ اوایل که به کنگره آمدم چون مسافرم مصرف‌کننده بود خودم هم گاهی در جمع‌های خانوادگی قلیان مصرف می‌کردم؛ در خانواده ما خواهر، برادر و مادر همه مصرف‌کننده سیگار و قلیان بودند، شاید مواد نبود اما مصرف سیگار و قلیان عادی بود به همین دلیل زمانی که در جمع خانوادگی قرار می‌گرفتم روزبه‌روز مصرفم بیشتر می‌شد؛ طوری شدم که روزی دو بار در خانه برای خودم قلیان چاق می‌کردم و می‌کشیدم، اوایل مصرف با یک نشئگی خیلی زیادی روبرو بودم اما بعدازاینکه به کنگره آمدم و یک سالی گذشت و مسافرم وارد سفر دوم شد به من گفت: قلیان نکش گفتم قلیان که مثل مواد نیست چه اشکالی دارد مصرف کنم، گفت نه این‌طور نیست بعدازآن چند باری به من تذکر می‌داد اما من گوش نمی‌کردم.

وقتی وارد لژیون شدم و به‌خوبی آموزش‌ها را فراگرفتم؛ صحبت‌های آقای مهندس روی من خیلی تأثیر گذاشت؛ دوست داشتم دیگر قلیان مصرف نکنم چون از مضرات آن و اینکه چه تخریبی به بدن وارد می‌کند آگاه شده بودم. برای من خیلی سخت بود چون نمی‌توانستم آن چیزی را که آموزش می‌بینم روی خودم عملی کنم؛ این را واقعاً از ته دل می‌گویم؛ شب‌ها می‌رفتم پیش مادرم قلیان می‌کشیدم اما حال خیلی خرابی داشتم چون این کار را با آگاهی انجام می‌دادم، وقتی چیزی را می‌دانی و نمی‌توانی آن را عملی کنی بسیار زجرآور می‌شود و این موضوع باعث شد بیشتر مسافرم را درک کنم چون خودم قلیان می‌کشیدم و سعی داشتم ترک کنم اما نمی‌توانستم این کار را انجام دهم؛ قبل از اینکه سفر کنم می‌خواستم ترک کنم اما یکی دو روز که می‌گذشت تمام اعصابم به هم می‌خورد و به همه‌چیز گیر می‌دادم، به بچه‌ها و شوهرم و به همه‌چیز زوم می‌کردم و عصبی می‌شدم به همین دلیل متوجه شدم که این‌طوری نمی‌شود و دوباره برگشت می‌خوردم همین موضوع برای من خیلی ناراحت‌کننده بود.

به صحبت‌های جناب مهندس که فکر می‌کردم؛ می‌گفتند: آبروی علم به عمل آن است این حرف روی من خیلی تأثیر گذاشت شاید در خیلی از سی‌دی‌ها هم تکرار کرده باشند که اگر چیزی را بدانی و نتوانی روی خودت اجرا کنی مثل این است که انگار چیزی نمی‌دانی. زمانی که شال سبز انداخته بودم قلیان مصرف می‌کردم به همین دلیل حس و حال خوبی نداشتم و همیشه در کنگره کم انرژی بودم و آن احساسی که باید را در لژیون نمی‌گرفتم؛ راهنما همسفر سپیده زمانی که ایجنت بودند غیرمستقیم این را به من رساندند که اگر می‌خواهی سفرت را شروع کن ولی هیچ‌وقت هم من را مجبور به این کار نمی‌کرد؛ همیشه می‌گفتم سعی می‌کنم کنار بگذارم، همیشه دوست داشتم خداوند راهی جلو من قرار دهد که بتوانم این را کنار بگذارم اما برایم خیلی سخت بود. می‌دانستم که این کار با آمدن به کنگره سازگار نبود که هم به کنگره بیایم و هم مصرف‌کننده باشم، چند بار مسافرم تذکر داده بود اما گوش نمی‌کردم تا اینکه خدا را شکر چند سال پیش اتفاقی افتاد که شاید ناگوار بود اما من آن را خیر دانستم چون نتیجه آن باعث شد که بتوانم وارد سفر ویلیام شوم که برای من خیلی خوب بود؛ اتفاقی برای من پیش آمد که شاید اکثر دوستان هم در جریان باشند و آن مسئله بارداری من بود که ناخواسته این اتفاق افتاد و باعث شد که نتوانم قلیان بکشم؛ با خود گفتم این فرصتی است تا بتوانم سفرم را شروع کنم.


با یکی از عزیزان تماس گرفتم گفتند: در بارداری هم می‌توانی سفرت را شروع کنی به همین دلیل چند ماهی شروع کردم به مصرف آدامس، درصورتی‌که بارداری هم به سرانجامی نرسید؛ خداراشکر می‌کنم راهی برایم باز شد تا بتوانم وارد سفر شوم به همین دلیل با خودم گفتم وقتی تصمیم گرفته‌ای دیگر مصرف نکن؛ دائم با راهنما در ارتباط بودم و گزارش می‌دادم اما برای من خیلی سخت بود چون با سفر نیکوتین یک فاصله‌ای هم از کنگره گرفتم؛ در آن زمان به‌سختی این سفر را تمام کردم اما راهنما همیشه می‌گفت فاطمه وصل باش و در جمع قرار بگیر چون جمع کنگره خیلی برای تو خوب است و به درمان تو کمک می‌کند. وقتی در کنگره می‌گویند جسم، روان و جهان نبینی؛ جهان‌بینی همین است یعنی حضور در کلاس؛ یک مسافر می‌تواند در بیرون از کنگره مواد OT را بگیرد و مصرف کند اما به درمان نمی‌رسد تا در مسیر آموزش‌ها قرار نگیری نمی‌توانی به درمان برسی. خدا را شکر آمدم و وارد لژیون ویلیام شدم ۱۲ ماه سفرم طول کشید و بعد به تهران رفتم و رهایی‌ام را دریافت کردم و توانستم از قلیان خلاص شوم، دیگر آن حال بد و اعصاب خرابی نداشتم و همچنین هیچ وسوسه‌ای در جمع به سراغم نمی‌آید که بازگشت بخورم. امیدوارم هر کسی که مصرف‌کننده سیگار و قلیان است بتواند درون خودش به خلوتی برسد تا راه خود را پیدا کند؛ در کنگره همان‌طور که برای مسافر با درمان سیگار سفرش کامل می‌شود برای همسفر هم همین‌طور است فرقی نمی‌کند، درست است که ما مصرف‌کننده نبودیم و داریم روی جهان‌بینی کار می‌کنیم اما اگر مصرف‌کننده قلیان باشیم هیچ‌وقت به آن حال خوش نمی‌رسیم.

ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
عکس: همسفر زهرا مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر رها دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .