به نام قدرت مطلق الله
خلاصه سی دی (ساختمان جسم ۱)
تئوری ایکس، جسم و بیماریها
ما اصلاً جسم خودمان را نمیشناسیم و هر چقدر در این خصوص یاد بگیریم، باز هم بهطور کامل نمیدانیم. در بدن ما میلیاردها میلیارد سلول وجود دارد که تولید مثل دارند و ازدیاد پیدا میکنند و هر کدام وظیفه خاصی دارند. من در این ساختمان (بدن) سکونت دارم. هر بیماریای که در این ساختمان یا بدن ایجاد میشود، از دست من خارج است و حتی درمان آن نیز از من برنمیآید.
حتی بهبود یافتن یک زخم در این جسم، نیازمند یک دوره زمانی خاص است و از کنترل من خارج است. من باید جسمم را بشناسم تا بتوانم در درمان آن کمککننده باشم. همانطور که یک پزشک یا جراح تمام رگها و سیاهرگها را میشناسد تا بتواند جراحی کند، من هم باید جسمم را لمس و حس کنم و بدانم چه مقدار غذا باید بخورم.
برای درک تئوری ایکس، نگاهی مهندسی به ساختمان جسم میاندازم و آن را بررسی میکنم. جسم یک ساختمان بزرگ و دارای بیش از دهها طبقه است. مهندسی یعنی هندسه، و هندسه یعنی اندازه؛ مثل قد من که به اندازه ۸۰ وجب از خود من است و قلب من که اندازه مشت من است.
ساختمان جسم من با ساختمانهای معمولی بسیار تفاوت دارد. اگر ساختمانی خراب شود، نیاز به مصالح و انسانهایی دارد که این مصالح را به کار ببرند. اما ساختمان جسم من بسیار حسابشده است. کره زمین از ۱۰۲ عنصر تشکیل شده است (طبق جدول مندلیف) مانند مس، آهن، اکسیژن، هیدروژن، پتاسیم، منیزیم و... . خداوند میفرماید: "انسان را از گل کوزهگری ساختهام". جسم من هم از کره زمین ساخته شده و این ۱۰۲ عنصر در جسم من هم وجود دارد.
مثلاً کلسیم در بافت استخوان و دندان، آهن در خون، فسفر در مغز و... . هرچه در بیرون هست، در درون بدن من هم وجود دارد. اما تفاوت اصلی بین جسم و ساختمان این است که جسم من میمیرد و همان لحظه مجدداً تولید میشود؛ اما ساختمان وقتی خراب شود، باید توسط انسان تعمیر شود.
جسم من پیوسته در حال ساختوساز است. مثلاً دست و پای من نسبت به سال گذشته تغییر کرده است چون در حال تعمیر و تعویض قرار داشتهاند. ناخنها، موها و همه سلولهای بدنم در حال تغییرند. بنابراین جسم من تا زمانی که زندهام، میتواند خودش را تعمیر کند. ساختمانی که ساخته میشود ثابت است، ولی جسم من لحظهبهلحظه در حال تغییر است. در نتیجه، چون دائم در حال بازسازی و ترمیم است، نیاز به مواد اولیه دارد.
این مواد اولیه همان ۱۰۲ عنصر موجود در کره خاکی هستند که باید به جسم من برسند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «نگاه کنید به غذایی که میخورید»؛ مانند میوهجات، سبزیجات، انار، خرما و چیزهایی که نباید بخوریم.
من از نوع تغذیهام، مواد اولیه جسم را با خوراکی و طعام دریافت میکنم. مثلاً بافت استخوان من به کلسیم نیاز دارد و اگر آن را دریافت نکند، دچار پوکی استخوان میشود. همانطور که برای دیوار یک ساختمان به مصالح نیاز است، برای بدن من هم همینطور است. آجر میشود کلسیم، خاک میشود فسفر، سیمان میشود D2، آب میشود D3 و...
اگر هر کدام از این عناصر به جسم من نرسد، باعث بیماری میشود. من باید همه مواد و عناصر را از طریق تغذیه دریافت کنم. بنابراین لبنیات، میوهجات، سبزیجات، گندم (مخصوصاً با پوست) باید کاملاً از خاک تأمین شوند. چون بدن من از خاک بهوجود آمده و گیاهان و گوشت حیوانات نیز عناصر را از خاک میگیرند، من هم باید از آنها استفاده کنم تا ۱۰۲ عنصر را دریافت کنم.
بعد از غذا نباید آب بخورم، چون باعث افزایش اسید معده و ترشح بیشتر آن میشود و همین موضوع باعث اضافه وزن خواهد شد. باید مانند حیوانات، بعد از طعام آب ننوشم. حیوانات اول صبح با شکم خالی آب میخورند؛ مانند کبوتر، آهو، شیر، پلنگ و... . بنابراین تا دو ساعت پس از غذا نباید آب خورد، حتی سالاد و میوه را هم نباید بعد از غذا خورد.
برخی غذاها را باید مصرف کرد؛ مانند گوشت، شیر و... . همچنین غذاهای با طبع سرد، بدن را چاق و فربه میکنند. متشکرم
در ادامه مطالبی از دل برآمده:
سلام دوستان سامان هستم؛ مسافر کاهش وزن.
۱۰ ماه و ۴ روز در سفری قدم گذاشتم که نه فقط جسمم، بلکه جانم را متحول کرد. سفری به روش استاد دژاکام و راهنمایی آقا رضا، سفری از ظلمت به نور… از غفلت به آگاهی.
۲۳ کیلو اضافهوزن را بر دوش میکشیدم؛ نه فقط چربی، بلکه خستگی، بیانگیزگی و هزار فکر سنگین. اما حالا، دو ماه است که رها شدهام. رها… از بارهای اضافی، از عادتهای کهنه، از نگاهی که خودم را کوچک میدید.
در این مسیر، فهمیدم که اضافهوزن فقط یک عدد روی ترازو نیست؛ نشانهایست از گسست بین جسم و جان. و این سفر، پُلی شد بین این دو. یاد گرفتم که تغذیه، فقط خوردن نیست؛ فهمیدن است. احترام است. عشقورزی به خود است.
هر روز با خودم میگویم:
تو توانستی،نه با فشار و ترس، بلکه با عشق، آگاهی و راه درست.
امروز دیگر فقط یک “رهاشده” نیستم، یاری رسانی هستم برای تغذیه سالم، برای زندگی سالم.
سپاس از خالقم، از راه و روش دژاکام، و از خودم… که ایستادم، ماندم و متحول شدم.
من مسافر کاهش وزن هستم، سفیری برای سلامتی که با تلاشم به مقصدم رسیدم و حالا آمادهام تا چراغ راهی باشم برای دیگران.
ممنون به صحبتهای من توجه نمودین.
تایپ: مسافر اکبر(لژیون17)
ارسال: مسافر حمید(لژیون7)
ویرایش: مسافر حسام(گروه سایت مسافران شعبه لوئی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
119