چهارمین جلسه از دوره سوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ لژیون بردسکن با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ)» در روز یک شنبه 11 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. از نگهبان جلسه مهدی آقا سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من سپردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. خداوند را شاکرم که امروز قسمت شد تا بتوانم در جمع شما خدمت کنم و آموزش بگیرم.
در ابتدا تشکر می کنم از حمید آقا راهنمای لژیون ویلیام که حال خوش امروز خودم را مدیون مسیر کنگره و ایشان هستم که در این مسیر به من کمک کردند تا بتوانم در کنار درمان مواد، درمان سیگار را هم به اتمام برسانم و از بند نیکوتین رها بشوم.
زمانی که من وارد کنگره شدم تخریب بالایی داشتم یعنی در بیست و چهار ساعتی که سپری می کردم هم زمان شیره خوراکی و کشیدنی، متادون، شیشه و سیگاری را مصرف می کردم و این ها همه باعث شده بود که من روزی که به کنگره پا گذاشته بودم اصلا باور نداشتم که بتوانم خودم را درمان کنم.
بعد از این که روی برنامه درمان و دارو قرارگرفتم به خودم گفتم که شاید با این شربت او تی بتوانم یکی دو تا از مواد مصرفی ام را کنار بگذارم ولی اصلا در باورم نمی گنجید و باور نداشتم که با مصرف دو پاکت سیگار در روز، بتوانم آن را هم کنار بگذارم و به نظرم غیر ممکن بود تا این که بعد از دو ماه با اجازه راهنما وارد لژیون درمان سیگار شدم.
جناب مهندس در مورد درمان سیگار و قلیان می گویند که همه این ها بستگی به باور انسان دارد و اگر باور داشته باشید که به درمان می رسید حتماً به درمان خواهید رسید. وقتی این سخنان جناب مهندس را شنیدم این مطلب برای من روشن شد که من هم به درمان می رسم و نکته مهم در این موضوع فقط خواسته انسان یعنی همان رسیدن به درمان است.
افرادی هستند که می گویند فعلا مواد را درمان کنیم و سیگار باشد برای بعداً. هر زمان که در رابطه با سیگار صحبت می شود حرف حمیدآقا در ذهنم هست که می گویند تا زمانی که پرونده ی سیگار باز باشد به درمان قطعی نخواهید رسید و این جمله به نظر من یک به جای خودی است برای افرادی که مصرف سیگار دارند و می گویند سیگار که چیزی نیست.

بارها بود که من می خواستم سیگار و ناس را ترک کنم ولی نتوانستم چون راهش را پیدا نکرده بودم تا زمانی که به کنگره آمدم و با بهترین و آسان ترین روش ممکن توانستم درمان بشوم.
بعضی از دوستان هستند که می گویند درمان سیگار خیلی سخت است اما من می گویم که این افراد در وجودشان این باور نیست و به خاطر همین است که برای آنها سخت است.
متاسفانه افرادی از جوانان جامعه که واقعا کم سن و سال هستند گرفتار سیگارهای الکترونیکی یا ویپ شده اند که در بین آنها به صورت یک فرهنگ در آمده است و به غلط تصور می کنند که این نوع سیگار اعتیاد و عوارض ندارد.
نکته ی قابل توجه که طبق آخرین آمار وزارت بهداشت ایران سالانه بالغ بر پنجاه هزار نفر در اثر مصرف سیگار از بین می روند این یعنی پنجاه هزار خانواده در اثر مصرف سیگار داغدار می شوند.
افرادی هستند که در کنگره و در لژیون آیه یأس می خوانند و می گویند کسانی هستند که به لژیون می آیند ولی درمان نشدند؛ به این ها باید گفت که بین این همه الگوی درست و سند بی عیب و نقص، همان یک نفر را نشانه گرفته اید.
این مشکل به خاطر همان باور و خواسته و هدفی است که در این افراد وجود ندارد. در این مسیر باید گوش به فرمان راهنما باشیم و هر چه او بگوید را بدون کم و کاست اجرا نماییم تا به درمان و حال خوب برسیم و هیچ زمانی هم گذشته خود را فراموش نکنم.
من یک پتو دارم که مربوط به زمان مصرفم است گاهی که می خواهم یاد دوران تاریکی خودم بیفتم آن را باز می کنم و می بینم که پتو مثل یک سیبل است و سوراخ سوراخ شده است از بس جای آتش سیگار و مواد روی آن هست.
این حال خوب را مدیون این سیستم، جناب مهندس و حمیدآقا هستم و خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در یک سیستمی هستیم که علاوه بر اعتیاد به مواد و سیگار، چاقی را هم درمان می کند و خیلی در تلاش هستم که لژیون جونز را هم شرکت کنم چون که همه این ها مثل یک سفره ایست که پهن شده و هر چیزی که بخواهی در این سفره هست و همه مال کنگره است، مهم این است که من مهدی از این سفره پر برکت چه چیزی را برداشت و استفاده کنم فقط نان و ماست را بخورم یا بهترین غذای آن را. ممنونم که با سکوت زیبای خود به حرف های من گوش کردید.
عکاس: مسافر محمد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
تایپ و ویراستار: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر حمید
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
187