ششمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی غزالی مشهد، با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر شهرام، با دستور جلسه "دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ) " در تاریخ یازدهم خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم. از ایجنت و گروه مرزبانی و راهنمای خوبم آقا مهدی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم تا آموزش بگیرم و خدمتکنم. دستور جلسه در مورد دخانیات است، من خودم خیلی درگیر سیگار و ناس بودم. در ابتدا میخواهم پیامی را از دکتر حاج رسولی بخوانم، آقای دکتر فرمودند که سیگار بیش از ۴۷۰۰ نوع سم را تولید میکند که بهترین نوع آن نیکوتین است که بدن ما نیکوتین آن را نیاز دارد و بقیه آن سمهایی است که ما وارد بدن خودمان میکنیم، آقای دکتر حاج رسولی گفتند؛ سیگار را جدی بگیرید، نیکوتین سادهترین راه برای فروپاشی تدریجی انسان است، ترک سیگار بخشی از ساختار درمان اعتیاد است، اگر شخصی بخواهد درمان شود، باید به این سم پنهان هم پایان دهد، سیگار فقط یک نخ نیست؛ بلکه شروع یک وابستگی خزنده است که با هر پُک، بخشی از ریه، قلب و امید ما میسوزد، نیکوتین آرام میآید؛ اما آرامش شما را میبرد، واقعاً که همینطور است، من اوایل که سیگار میکشیدم از مصرف سیگارهای نصفه استفاده شده در خیابان شروع شد و سیگارهای رها شده در خیابان را جمع میکردیم، حقیقتاً یکی از دوستانم این کار را میکرد از من هم دعوت کرد، من اوایل از این کار خوشم نمیآمد و آنهایی که بیشتر تنباکو داشتند را فقط جمع میکردم؛ ولی او همه را جمع میکرد و باهم میکشیدیم تا اینکه یواشیواش به سیگار خریدن رو آوردیم سپس بهمرورزمان سیگار تبدیل شد به مشروب خوردن. بعد از استفاده مشروب به مدت ۲ سال سیگار نکشیدم، بسیار کم استفاده میکردم در حدود ۱ یا ۲ نخ آن هم برای کلاسگذاشتن میکشیدیم بعد از چند سال که باشگاه میرفتیم، دیگر سیگار نمیکشیدیم، در خدمت سربازی بعد از ۳ ماه آموزشی را که گذراندم بعد نتوانستم تحمل کنم و فرار کردم و با خودم درگیر این بودم که بچههای هم دوره خودم خدمت سربازی را تمام کرده بودند و من هم فرار کرده بودم این را یک امتیاز منفی برای خودم میدانستم و دومرتبه سیگار را شروع کردم و خودم را با سیگار مشغول میکردم تا به اعصاب خود مسلط شوم بعد آن ناس به میان آمد که از ناس کاملاً متنفر بودم، البته از سیستم آن بسیار بدم میآمد، بعد از مدتی به پیشنهاد یکی از دوستانم ناس وارد زندگی من شد که میگفت مصرفکردن آن یک حالوهوای دیگری دارد من همگفتم نه این چیزی که شما استفاده میکنید از فضولات حیواناتی همچون مرغ ساخته میشود.

بعد از مدتی که در کارگاهی که باهم کار میکردیم گفت مقدار کمی زیر زبانت بگذار من هم گفتم نه جای استفاده آن را میدانم که پشت لب است بالاخره یک مقدار کوچک به من داد و من استفاده کردم و بعد از پنج دقیقه حالم خراب شد افتادم زمین، رفتم خانه و تا ظهر حالم خیلی خراب بود نمیتوانستم از جای خودم بلند شوم، ۲ سال گذشت ناس استفاده نکردم و دوباره بعد از ۲ سال یکی از دوستانم که خیلی باکلاس و شیک ناس استفاده میکرد به من تعارف کرد، گفتم این دوستم باکلاس است از اینها ناس مصرفکردن را باید یاد بگیرم و از سن ۲۱سالگی شروع کردم به ناس مصرفکردن تا سال ۱۴۰۳، هر کاری کردم این ناس را مصرف نکنم، نتوانستم و سیگار را جایگزین کردم، روزی ۲ بسته کشیدم ولی نتوانستم ناس را کنار بگذارم، این اواخر واقعاً کلافه شده بودم؛ چون دوست داشتم ناس را مصرف نکنم؛ ولی فکر میکنم خواستهام قوی نبود، کاذب بود. وقتی وارد کنگره شدم در ده روز اول مبتلا به ویروس کرونا شدم و در خانه استراحت میکردم، وقتی به ویروس کرونا مبتلا میشوید دیگر نمیتوانید ناس و سیگار استفاده کنید و بهسختی ناس استفاده میکردم، بعد از استفاده حالم بد میشد، تا این که کلافه شدم و با خودم گفتم من که به کنگره میروم، باید ناس را درمان کنم و رهایی ویلیام و مواد را باهم بگیرم، همین باعث شد که سه روز که ناس مصرف نکرده بودم را ادامه بدهم، اصلاً باورم نمیشد که یک روزی بتوانم ناس را کنار بگذارم رفتم در لژیون نیکوتین و به دستور راهنما رفتم روی پله آدامس، اوایل وقتی آدامس میخوردم دهن من آفت میزد و زخم میشد و از راهنمایم پرسیدم چه کنم تا دهنم آفت نزند و ایشان به من گفتند دی سپ قرقره کنم و دهانشوی استفاده کنم و کمکم سوار بر آدامس شدم، خدارا شکر میکنم که امروز اینجا نشستهام و بدنم به هیچ موادی نیاز ندارد، ممنون که به صحبتهایم گوش کردید.
مرزبان خبری: مسافر حسین
تایپ: مسافر سجاد لژیون چهارم، مسافر حمید لژیون چهارم
ویرایش: مسافر جواد لژیونپنچم
ارسال خبر: مسافر اصغر لژیونپنچم
- تعداد بازدید از این مطلب :
127