سلام زهرا هستم همسفر مسافر نیکوتین:
من هم سالها درگیر سیگار بودم
مدت مصرف من سی سال بود تعداد روزانه مصرف من به سی نخ میرسید. ولی ناگهان به خود آمدم دیدم رنگ پوستم تیره و تار شده و نفس کشیدن برام سخت شده و تصمیم گرفتم و مصرف سیگار کم کردم، تا رسید به روزی سه نخ سیگار ولی هرگز نتونستم کم کنم و بسیار اذیت میشدم. تا زمانی که همسرم زنده بود من راحت مصرف سیگار داشتم، ولی بعد از فوت ایشان چون کنار بچهها زندگی میکردم همین سه نخ سیگار برای من خیلی سخت شده بود و یک نوه باهوش که همیشه همراه من هست و من مجبور میشدم در سرویس بهداشتی سیگار خودم را بکشم که متوجه نشود. ولی هر بار که مصرف سیگار دارم نوه من سوال میکرد مامان جون چرا بوی سیگار میدهی و همین موضوع خیلی من را ناراحت میکرد و برایم آزار دهنده بود. که با لطف خداوند با کنگره ۶۰ آشنا شدم و درمان شروع کردم و الان بسیار حال خوبی دارم.
از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان ممنونم و از راهنمای خیلی خوبم که در این مسیر خیلی به من کمک کردن و همراه بودن.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون ویلیام)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
65