English Version
This Site Is Available In English

سیگار قاتلی در سایه

سیگار قاتلی در سایه

همسفر غزل مسافر نیکوتین:
سیگار کشیدن، انتخاب فردی است… ولی دودش جمعی است. هر بار که یک نخ سیگار روشن می‌کنی، فقط خودت را نمی‌سوزانی؛ آن‌هایی را هم که کنارت هستند، با خودت می‌سوزانی. بچه‌ای که داخل اتوبوس کنارت هست، مادری که منتظر در صف ایستاده، کارگری که دارد نان درمی‌آورد … همه دارند دودِ انتخابِ تو را نفس می‌کشند. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که حق نفس کشیدن پاک از خیلی‌ها گرفته شده. نه به خاطر جنگ، نه به خاطر آلودگی هوا، بلکه به خاطر یک عادتی که به اسم “آرامش” جا زده شده است، در حالی که فقط یه توهم زودگذر است. سیگار، هیچ‌وقت رفیق نبوده. آن لحظه‌ای که فکر می‌کنی داری باهاش آروم می‌شوی، یک قاتل توی سایه، مشغول کشتنِ خاموش توست. نه فقط جسمت، بلکه اعتبارت، بوی تنت، تمرکزت، سلامت روانت… همه‌چی کم‌کم تحت‌تأثیر این دود لعنتی قرار است بماند. ما نباید این‌قدر راحت از کنار آسیب‌هایی که سیگار به جامعه می‌زند بگذریم. باید بلد باشیم مسئولیت انتخاب‌های خود را قبول کنیم. چون آزادی فقط در انتخاب است؛ نه در وابستگی. قوی‌ترین آدما آن‌هایی ‌هستند که در اوج درد، دست به تخریب خودشان نمی‌زنند. اگر قرار است چیزی بسوزد، بگذار سختی‌هایت باشد، نه ریه‌هایت. سیگار فقط یک نخ کاغذی نیست که آتش می‌گیرد و تمام می‌شود. سیگار، قصه‌ی عادت‌هایی‌ست که در سکوت شکل می‌گیرند، با تنهایی بزرگ می‌شوند و با بی‌تفاوتی گسترش پیدا می‌کنند. اما مسئله فقط خودِ فرد نیست. دخانیات، یک آسیب شخصی نیست؛ یک بحران اجتماعی‌ست. هر پک، تنها یک ریه را هدف نمی‌گیرد؛ بلکه هوایی را آلوده می‌کند که همه باید در آن نفس بکشند. ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که دیگر نمی‌توان فقط گفت: «بدن خودم است، انتخاب خودم.» وقتی انتخاب‌ها به جان دیگران گره می‌خورند، دیگر تنها نیستند؛ اجتماعی‌اند، مسئولانه‌اند.

همسفر آیدا مسافر نیکوتین:
برداشت من از دستور جلسه دخانیات این هست که اولین ضرری که با استفاده از دخانیات وارد بدن می‌شود این هست که باعث اختلال در سیستم ایکس می‌شود و بدن دیگر نیکوتین را تولید نمی‌کند چون نیکوتین وارد بدن می‌شود و خیلی ضررهای دیگر دارد که خداراشکر در حال حاضر همه آگاهی دارند. بهتر هست که کمی در مورد خودم بگویم چون من مسافر نیکوتین هستم و خداراشاکر هستم که با ورود به کنگره ۶۰ آموزش‌ها را گرفتم و متوجه آسیب‌ها و ضررهای سیگار شدم و با کمک راهنمای خوبم خانم اعظم عزیزم وارد لژیون ویلیام شدم و در حال سفر هستم، ولی الان که به قبل برمیگردم خداراشکر می‌کنم که مشکلات قبل اعم از تهیه سیگار و این‌که همیشه مشکل اصلی من این بود که دستانم بوی سیگار ندهد که این مشکل در هیچ صورتی حل نمی‌شد و من همیشه در چالش بودم و نکته خیلی مهم در این سفر من، نیروهای بازدارنده بود که مدام برای من مشکلات زیادی به وجود میامد که در اوایل خیلی باعث می‌شد من فکر سیگار کشیدن باشم ولی خداراشکر با کمک و آموزش‌هایی که از کنگره ۶۰ و راهنمای عزیزم گرفتم باعث شد که تا الان سفر خوبی داشته باشم و در انتها می‌خواهم به همه افرادی که دخانیات استفاده می‌کنند اعلام کنم که با وسیله وحشتناک و پر خطری روبرو هستیم باید این مسئله را جدی بگیریم و در آخر تشکر ویژه دارم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این مکان را برای ما فراهم کردند.

نویسنده: همسفر غزل و همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون ویلیام)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .