English Version
This Site Is Available In English

از خاکستر سیگار تا قله رهایی

از خاکستر سیگار تا قله رهایی

جلسه‌‌‌ی ششم از دوره‌ی پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی پردیس با استادی پهلوان محترم مسافر محراب، نگهبانی مسافر سامان و دبیری مسافر حامد با دستور جلسه‌ی« دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ و ویپ)» شنبه 10 خرداد ‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند تا در جایگاه استادی قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. همچنین سپاسگزار خدای مهربانم هستم که در کنگره حضور دارم و از آموزش‌های ناب و ارزشمند آن بهره‌مند می‌شوم. خوشحالم که خواسته‌های درونی‌ام یکی‌یکی در حال محقق شدن هستند.
یک خدا قوت و خسته‌نباشید ویژه دارم برای آقا کیان عزیز، کسی که بیش از دو سال و نیم برای شکل‌گیری و پیشرفت این شعبه زحمت کشیدند. اگر امروز همه چیز در این شعبه مهیاست، نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه و دلسوزانه ایشان است، همچنین تبریک ویژه دارم برای علی‌آقای عزیز، ایجنت جدید شعبه، و همچنین تبریک به گروه خانواده و همسفران برای ایجنت جدیدشان.

راستش را بخواهید دیگر واقعاً نمی‌توانم از سیگار صحبت کنم! چرا که به وضوح می‌دانم سیگار دروازه ورود به تاریکی‌ها و مصرف مواد مخدر است. شاید از هر ۱۰۰ نفر، یک نفر بدون سیگار به مصرف مواد روی آورد، اما ۹۹ درصد افراد این مسیر را با سیگار آغاز می‌کنند و قدم‌به‌قدم به اعماق تاریکی کشیده می‌شوند.
هفته گذشته، جناب مهندس فرمودند که «سیگار ۱۷ برابر مواد مخدر انسان‌ها را نابود می‌کند». آماری که ارائه شد، تکان‌دهنده بود: سالانه ۸ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در اثر مصرف دخانیات از دنیا می‌روند، که از این تعداد ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر حتی مصرف‌کننده مستقیم نیستند، بلکه در معرض دود سیگار دیگران قرار دارند.
من یادم می‌آید وقتی مصرف‌کننده بودم، در ماشین سیگار می‌کشیدم و همسفرم می‌گفت بوی بدی می‌دهد. اما من با بی‌توجهی می‌گفتم دود از شیشه بیرون می‌رود! امروز تازه فهمیده‌ام که چه آسیبی به خانواده‌ام وارد می‌کردم. آن کودک بی‌گناه چه گناهی داشت که باید دود سیگار من را تحمل کند؟ در گذشته سن مصرف سیگار در ایران حدود ۳۰ سال بود، ولی امروز به ۱۳ سال رسیده. و ما خودمان مقصریم. وقتی برای تفریح به پارک می‌رویم و قلیان را وسط می‌گذاریم، در حقیقت با دست خودمان مسیر تاریکی را به فرزندان‌مان نشان می‌دهیم. بعد انتظار داریم که در آینده پزشک یا مهندس شوند! این تضاد بین رفتار و انتظار، بزرگ‌ترین اشتباه ماست.
کنگره جایی است که در آن آگاهی به معنای واقعی وجود دارد. و جناب مهندس، الگوی زنده‌ای برای ما هستند؛ چرا که هر چیزی را که آموزش می‌دهند، ابتدا خودشان تجربه و اجرا کرده‌اند. این مسیر روشن است، اگر نمی‌بینم، ایراد از من است. در سفر اول از بند مصرف مواد رها می‌شویم، سپس از سیگار رها می‌شویم، و بعد از آن بدن‌مان نیز از بسیاری وابستگی‌ها آزاد می‌شود. سفر اول مسیری هموار و آماده است که ما در آن حرکت می‌کنیم. اما سفر دوم کاملاً متفاوت است؛ در این مرحله باید خودمان مسیر را برای دیگران هموار کنیم، همان‌طور که آقا کیان عزیز این کار بزرگ را انجام دادند.
سفر دوم بدون بخشش، معنایی ندارد. بخشش فقط کمک مالی یا کشیدن کارت نیست. اینکه وقت‌مان را برای خدمت بگذاریم، خودش نوعی بخشش است. راهنمایان عزیز با عشق و بدون هیچ چشم‌داشتی، آگاهی‌های ناب کنگره را در اختیار ما قرار می‌دهند. آیا وظیفه ما فقط این است که رها شویم و خداحافظی کنیم؟ نه! باید بمانیم، خدمت کنیم و ادامه‌دهنده مسیر باشیم.
اگر امروز در این شعبه نشسته‌ایم، اگر برق هست، اجاره پرداخت می‌شود، و مکان مناسبی داریم، همه به‌واسطه حمایت شما عزیزان از طریق سبدهای کمک و لژیون مالی و لژیون سردار است. برای مثال، ودیعه مکان قبلی ۲۰۰ میلیون تومان بود و مکان فعلی با ودیعه یک میلیارد تومانی و اجاره ۱۵ میلیونی تأمین شده است. این مهم تنها با تلاش و مشارکت تک‌تک شما عزیزان امکان‌پذیر شد.
خوشبختانه بچه‌های شعبه پردیس به آگاهی خوبی رسیده‌اند و در زمینه مالی نیز با قدرت در حال حرکت هستند. لازم به ذکر است که این ماه، آخرین فرصت برای پرداخت تعهدات مالی قبلی است. آقای مهندس فرمودند تا اول تیرماه پرداختی برای عضویت جدید در نظر گرفته نشود. گلریزان از ابتدای تیر آغاز می‌شود و تا تیر سال آینده فرصت برای پرداخت وجود دارد. حتی اگر نصف مبلغ تعهد شده را تا جشن پرداخت کرده باشید، کافی است.

عضویت در لژیون سردار نیازمند پرداخت ماهیانه حدود ۵۰۰ هزار تومان است؛ مبلغی بسیار ناچیز در مقایسه با هزینه‌هایی که در تاریکی می‌کردیم! اگر روزی یک پاکت سیگار مصرف می‌کردید، این هزینه بسیار کمتر است. بیایید در مسیر روشنایی سرمایه‌گذاری کنیم تا سال آینده ان‌شاءالله صاحب زمین و مکان مستقل برای شعبه شویم.
دو هفته پیش صاحب‌ملک آمد و گفت که می‌خواهد ملک را بفروشد. ما به هم ریختیم، ولی یاد گرفته‌ایم که روی پای خودمان بایستیم. اگر این مکان را از دست بدهیم، قطعاً خداوند جای بهتری برای‌مان مهیا می‌کند. اما تا کی باید خانه به دوش باشیم؟ وقتی جایی برای خودمان داشته باشیم، تمام هزینه‌هایی که امروز می‌کنیم تبدیل به سرمایه‌ای پایدار خواهد شد.
امیدوارم خداوند توان و انرژی حرکت را به همه ما بدهد تا بتوانیم به‌اندازه توان خود، در این مسیر مقدس گام برداریم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، بسیار سپاسگزارم.

در ادامه شما را به تماشای رهایی‌ مسافران از بنددخانیات و مواد مخدر دعوت می‌نماییم:

رهایی مسافر میثم از لژیون یکم 

رهایی مسافر حامد از لژیون ویلیام وایت راهنمای محترم امیرشکر

رهایی مسافر علی از لژیون یکم

رهایی مسافر مصطفی از لژیون ویلیام وایت راهنمای محترم یوسف

سایت نمایندگی پردیس

 

 

 

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .