English Version
This Site Is Available In English

این عملکرد ماست که آموزنده است، نه کلام ما

این عملکرد ماست که آموزنده است، نه کلام ما

جلسه چهارم از دوره نوزدهم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر مسعود، با نگهبانی مسافر مهدی و با دبیری مسافر علی، با دستور جلسه" وادی سوم و تاثیر آن بر روی من" در روز پنج‌شنبه ۰۸ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان من مسعود هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بعد از مدت‌ها، اذن و اجازه خدمتگزاری در این جایگاه به من داده شد. همچنین از ایجنت محترم نمایندگی و گروه مرزبانان و راهنمای لژیون دهم، که اجازه دادند، من در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم، تشکر می‌کنم. امیدوارم جلسه خوبی را به همراه شما عزیزان داشته باشیم.

و اما در مورد دستور جلسه این هفته، وادی سوم و تاثیر آن روی من است که با سرفصل * باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند * آغاز می‌گردد.

همانگونه که مستحضر هستید فقط در این وادی از کلمه باید استفاده شده است. در سایر دستور جلسات کنگره از کلمه باید استفاده نشده است. در وادی اول نحوه تفکر درست را آموختیم و اینکه به چه موضوعاتی باید بیاندیشیم و به چه چیزهایی نباید بیاندیشیم. در وادی دوم هم به این مفهوم رسیدیم که ما به هیچ نیستیم و اشرف مخلوقات هستیم. در وادی دوم آموختیم که تمام مخلوقات عالم، از کرم خاکی گرفته تا نباتات و گیاهان و جانوران، بیهوده آفریده نشده‌اند و هر کدام بهر کاری آفریده شده‌اند و هر کدام رسالتی دارند. حالا تو که اشرف مخلوقات هستی و نباید ناامید باشی. بنابراین در وادی دوم از ناامیدی‌ها و ناامید شدن فاصله گرفتیم.

حالا در وادی سوم می‌خواهد آن حس طلبکاری را از من بگیرد و مرا به خودباوری و عزت نفس برساند. در این وادی تاکید شده است که از دوستان طلب‌کار نباشیم، از پدر و مادر طلبکار نباشم، طلبکار جامعه نباشم، طلبکار برادر و طلبکار همسر و همسفر نباشم و بدانیم که هر کاری اگر داریم و هر مشکلی اگر داریم مربوط به خودمان است. تمام مشکلاتی که امروز با آن درگیر هستیم، مسبب این مشکلات فقط خود ما هستیم. بنابراین خود ما باید یکی‌یکی این مشکلات را پشت‌سر بگذاریم. اگر از مشکلات و کارهای کوچک شروع کنیم، کم‌کم برای رفع مشکلات بزرگ‌تر آزموده‌تر و قوی‌تر می‌شویم. وقتی مشکل کوچکی را حل کردیم، کم‌کم به حل مشکلات بزرگ‌تر هم می‌رسیم. 

جناب مهندس، این دستور جلسات و این وادی‌ها را کاملاً هوشمندانه چیده اند. در وادی اول تفکر و در وادی دوم غلبه بر ناامیدی را آموخته ایم و در وادی سوم متوجه می‌شویم که انسان دو مرحله تفکر و ناامیدی را پشت‌سر گذاشته است. اما در وادی سوم با کوهی از مشکلات مواجه می‌شود. این مشکلات در طول سال‌ها و به واسطه مصرف مواد مخدر برای شخص ایجاد شده است. در طول این سال‌ها به جای حل مشکلات، از کنار این مشکلات غیر مسئولانه گذشته بود و امروز با کوهی از مشکلات، مواجه شده است. مشکلات همیشه وجود دارد، ولی شخص مصرف کننده، بسیاری از این مشکلات را نمی‌دید و به واسطه همین ندیدن، از کنار مشکلات گذشته بود. حالا همین شخص، به مرحله‌ای از زندگی رسیده است که باید خود را در مقابل این همه مشکلات ببیند و باید خودش در پی حل این مشکلات باشد. از نظر و مشاوره دوستان و اطرافیان می‌تواند استفاده کند، اما تصمیم‌گیرنده نهایی خود شخص است. کسی که باید این مشکلات را حل کند و این سنگ‌ها را از جلوی پای خود بردارد، کسی نیست جز خودش. 

جناب مهندس برای شکافتن این وادی از این‌ جمله استفاده می‌کنند که همسایه‌ها، یاری کنید تا من شوهر داری کنم، این جمله مصداق همین مسئله است. وقتی یک کاری به عهده من است و مثلا در جایگاه استادی قرار گرفته‌ام، دیگر نمی‌توانم مسئولیت این کار را به گردن دیگران بیاندازم و از دیگران کمک بگیرم. 

امروز همسفران گرامی سالن را شست‌و‌شو کرده بودند و وقتی ادعا می‌کنیم که کنگره خانه اول ماست، بنابراین برای انجام اموراتش هم باید، پیش‌قدم باشیم. وقتی من رهجو و من مسافر برای نظافت خانه خودم که در آنجا زندگی می‌کنم و آموزش می‌گیرم، تلاش نکنم، پس چه کسی می‌خواهد این امورات را انجام دهد؟ آیا باید منتظر باشیم کسی از بیرون بیاید و این کارها و این امورات را انجام دهد؟ از تک‌تک همسفرانی که امروز در نظافت سالن زحمت کشیدند، صمیمانه تشکر می‌کنیم. وقتی من ادعا می‌کنم که کنگره زندگی مرا به من برگردانده، چگونه می‌توانم آدامس را روی صندلی که خودم روی آن می‌نشینم، بچسبانم. حتی همسفران کوچک هم در کنگره تحت آموزش هستند و از بزرگ‌ترهای کنگره می‌آموزند. بنابراین ما به عنوان یک کنگره‌ای الگوی آنها هستیم و باید کاملا متوجه این موضوعات باشیم. وقتی من راهنما در محوطه کنگره، برای برداشتن یک زباله خم می‌شوم، رهجوها هم این مسئله را می‌بینند و تکرار می‌کنند. این عملکرد ماست که آموزنده است، نه کلام ما. آموزش کلامی به تنهایی جوابگو نیست و آموزش اصلی در عملکرد و کردار ما نهفته است. این مسئله را من در طول سال‌هایی که در کنگره بودم، آموخته‌ام. شاگردان و رهجویان چیزی را می‌آموزند که می‌بینند، نه آن‌ چیزی را که من می‌گویم. شاید پنج درصد آموزش‌های ما کلامی باشد، نودوپنج درصد آموزش‌ها ما، تابع عملکرد ماست.

کنگره ۶۰، درس درست زندگی کردن را به ما می‌آموزد. همه این‌ مسائل ریز و درشت، باید‌ها و هنجارهایی است که من مسافر در کنگره به آن مکلف شده‌ام. باید این صندلی‌هایی که در اختیار من است، به نحو احسن برای نسل بعدی سالم نگهداری کنم. این سالنی که هفته‌ای ۱۲ ساعت در اختیار من است و من برای آموزش بهتر از آن استفاده می‌کنم، باید در نظافتش کوشا باشم. این اموال امانتی است در دستان تک‌تک ما. باید همانند خانه خودمان نگهداری کنیم. گاهی این مسائل فراموش می‌شود، ولی لازم است این نکات گفته شود. امیدوارم همه ما قدر این سرپناهی که بالای سر ماست را بدانیم و از آن به شکل درست استفاده کنیم. متشکرم که به سخنان من توجه کردید.


رهایی مسافر رضا با راهنمای مسافر نجم‌الدین 


تقدیر از خدمت‌گذاران توسط ایجنت نمایندگی مسافر رضا 


تایپ: مسافر یداله، راهنمای لژیون دهم 

درج و ارسال: مسافر ابوذر، رهجوی لژیون چهارم 

ضبط صدا: مسافر علی، مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .