جلسه سوم از دوره سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی بوئینزهرا با استادی راهنما مسافر فرشید، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حامد، با دستور جلسه "وادی سوم و تأثیر آن روی من " روز پنجشنبه 08 خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز بهکارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان فرشید هستم یک مسافر.
بسیار خوش حال هستم که یک بار دیگر در این شعبه در خدمت شما هستم تا بتوانم آموزش بگیرم. از لژیون مرزبانی، ایجنت محترم و مسافرمهدی نگهبان جلسه تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.
دستور جلسه وادی سوم :
ما در وادی اول یاد گرفتیم ساختار ها با تفکر آغاز می شود. بین تفکر و فکر کردن تفاوت وجود دارد. فکر یک ایده و تصور است که در یک لحظه به ذهن ما خطور می کند ولی تفکر یک فرآیند است، یک انتخاب آگاهانه و با اراده، کنگره 60 یک تفکر و یک مکتب است. هرچیزی ابتدا با یک فکر یا اندیشه خلق می شود ولی باید اندیشه به فرایند تفکر برسد. تفاوت تفکر و فکر در این است که تفکر آزادانه با اراده و اگاهانه صورت می گیرد. اگرتفکری مثبت باشد مثل کنگره 60 سالیان سال باقی می ماند، ولی زمان خیلی از تفکرها حتی به یک روز هم نمی رسد.
در وادی دوم آموختیم که بی خود و بی جهت پا به عرصه حیات ننهادیم.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک ، چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم .
در وادی دوم آموختیم که به بیان ساده تر ما دو زاری نیستیم، درست است که زمانی در دل تاریکی ها بودیم اما نیامده ایم که در این تاریکی ماندگار شویم. این وادی به ما می گوید که با امید می توانید دل یک سنگ را بشکافید، این وادی می گوید که اگر صبر کنی، پایان شب سیه سفید است. جهان بینی صبر را تعریف می کند که می گوید؛ تلاش همراه با داشتن هدف و حرکت در نتیجه می شود صبر.
اما تنها وادی که با کلمه باید شروع می شود وادی سوم است؛
باید دانست هیچ موجودی به اندازه خوده انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند. ابتدای وادی سوم می گوید، می خواهیم آغازی داشته باشیم برای رسیدن به آرامش، آسایش و رسیدن به تعادل.
اولین نکته این وادی، مسئولیت پذیری است؛
این وادی در این مورد می گوید که هرکسی باید خودش حرکت کند، هرکسی باید مسئولیت کارهای خود را بر عهده بگیرد نه به حرف بلکه با رفتارش نشان دهد. اگر مسئولیت پذیر می شویم، باید در پندار،گفتار و کردار نیز مسئولیت پذیر باشیم. هیچ کس نمی تواند من را تغییر دهد مگر خودم...
دومین نکته وادی سوم این است که دیگران می توانند فقط راهنمای تو باشند؛
پدر، مادر، فامیل، دوستان و حتی خداوند فقط می توانند راهنمای تو باشند، کسی که حرکت می کند خود انسان است. کسی دیگر نمی تواند به جای شما تصمیم بگیرد.
نکته سوم این وادی تفاوت همدردی با دلسوزی است؛
یعنی اینکه کسی نمی تواند دلسوز تو باشد، دلسوزی باعث می شود ما به تاریکی ها قدم بگذاریم ولی همدردی از روی آگاهی می تواند ما را از زمین بلند کند.
نکته چهارم این وادی طلبکار بودن از دیگران است؛
نباید از دیگران طلبکار باشیم. در دوران درمان دوست داریم همه چیز برای ما مهیا باشد یا به همسفر خود می گوییم، من را چرا بیدار نکردی به شعبه بروم؟ خود مسافر باید بداند که خودش از خواب بلند شود یا مورد دیگر ساعت خوردن شربت من چرا دیر شده است، طلب کار بودن از دیگران یعنی اینکه خودمان را دست کم می گیریم. بعضی از انسان ها از زمین و زمان طلبکار هستند از خدا، خانواده، پدر، مادر و راهنما طلبکار هستند. در مواقعی برای خودشان قانون هایی وضع می کنند، به طور مثال، اینطوری سی دی بنویسیم بهتر نیست؟ یا اینطوری دارو مصرف کنم بهتر نیست؟ این افراد دنبال بهانه هستند اما این وادی می گوید طلبکار بودن از دیگران ممنوع است.
.jpg)
نکته پنجم این وادی، قدرت ذهن و اراده در تغییر زندگی؛
فکر، تصمیم و حرکت آغاز یک راه است وقتی این سه مورد را داشته باشیم مسیر زندگی را می توانی تغییر بدهی. کسی دیگر نمی تواند جای شما حرکت کند، جای شما فکر کند یا تصمیم بگیرد. باید بدانیم که از هر سی دی آقای مهندس برداشت ما چیست؟ دستور جلسات همیشه می گوید که وادی سوم و تأثیر آن روی من، از این وادی چه چیزی دریافت کرده ام؟ اگر ذهن درست هدایت شود و به درستی حرکت کند باعث نجات ما می شود، همه افرادی که وارد کنگره 60 شده اند به حال خوب و رستگاری رسیده اند و این ذهن است که باعث این کار شده است. هر وسیله ای خریدنی است اما حال خوش را نمی توان خرید. افرادی هستند که بیشترین ثروت را دارند اما از حال خوش بهره ای نبرده اند. برای رسیدن به حال خوش باید حس های انسان باز شود و باید این حس های آلوده را بازسازی کرد. وقتی ذهن شلوغ نباشد حال انسان همیشه خوب است. بعضی ها منتظر این هستند که کسی از بیرون نجاتشان بدهد. کنگره می گوید که در اینجا درمانگر وجود ندارد، درمانگر خود تو هستی. شما باید از درون حرکت کنید هرچه هست از درون انسان است.
نکته ششم این وادی، ساختار درونی باید اصلاح شود؛
تمام ناکامی های ما در دنیا حاصل از نقاط ضعفی است که در درون ما وجود دارد. اگر این تصفیه از درون انجام نشود اتفاقات خوبی برای ما نخواهد افتاد. باید درون خودمان را شخم بزنیم، وقتی درون انسان رشد کند آن وقت است که همه چیز را دوست دارد، بد کسی را نمی خواهد، یا برای کسی آرزوی بدی نمی کند و در آخر از رفتار بد انسان های دیگر ناراحت نمی شود.
برای انجام این اتفاقات، انسان در درون باید دچار تزکیه و پالایش بشود.
در پایان صحبت های خودم دو جمله کلیدی در مورد این وادی ذکر میکنم:
-اگر من نتوانم از پس مشکلات خود برایم، دیگری هم نمی تواند، یعنی هیچ کس نمی تواند مشکلات دیگری را درست کند. خیلی وقت ها انسان نمی داند مشکلش چیست و این ندانستن باعث می شود فقط گلایه کند. باید بدانیم گره مشکلات یکی یکی باز می شوند، باید یک چیز را از دست بدهی تا بتوانی چیز دیگری بدست آوری. در دوران سفر باید حرف راهنمای خودت را گوش کنی اگر می گوید معامله انجام نده، نباید انجام دهی اگر می گوید به خودت فشار وارد نکن، باید حرف راهنما را گوش بدهی.
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر /// آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر//رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
تایپ: همسفر امیر حسین
تنظیم و بارگزاری: مسافر حامد
عکس: مسافر مهدی
با احترام، سایت نمایندگی بوئین زهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
284