English Version
This Site Is Available In English

هیچ کس نمی‌تواند بار من را به دوش بکشد

هیچ کس نمی‌تواند بار من را به دوش بکشد

اولین جلسه‌ از‌ دوره سوم کارگاه‌های‌ آموزشی‌ عمومی‌ کنگره ۶۰‌ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و نگهبانی‌‌ مسافر‌ هادی و دبیری‌ مسافر‌ محسن با دستور جلسه وادی سوم وتاثیر آن روی من روز پنج شنبه 8 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر

از نگهبان جلسه سپاسگزارم که به من فرصت دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. خدا را شکر می‌کنم و خیلی خوشحالم که توفیق پیدا کردم یک بار دیگر این جایگاه را تجربه کنم. دستور جلسه امروز وادی سوم و تأثیر آن روی من  است. بار اولی که در کتاب عشق وادی سوم را مطالعه می‌کردم، برایم سوال شده بود که چرا آقای مهندس وادی سوم و وادی چهارم را ادغام نکرده‌اند؟ هر دو وادی درباره مسئولیت صحبت می‌کنند؛ پس چرا بصورت جداگانه نوشته شده‌اند. تا اینکه برای امتحانات راهنمایی کتاب ۶۰ درجه را می‌خواندم، پیامی از استاد سیلور را درباره پیدا کردن کلید دیدم. قبل از نوشته شدن آن پیام، عنوان وادی سوم تحت عنوان قانون پنجم آمده بود. وقتی پیام را خواندم و ادامه صحبت‌های آقای مهندس را مطالعه کردم، فهمیدم چرا این دو وادی بصورت جداگانه نوشته شده است. دانستم که وادی سوم درباره مسئولیت نیست؛ درباره پذیرفتن و پذیرش است. یعنی من باید خودم را با تمام کمبودها و کاستی‌هایم بپذیرم. در وادی اول، به خواسته‌ای که دارم تفکر می‌کنم. در وادی دوم، ناامیدی را کنار می‌گذارم تا بتوانم عمل کنم. وادی سوم می‌گوید اندازه‌های خودم را بشناسم و بدانم در چه حدی هستم، با تمام توانایی‌ها و کمبودها خودم را بپذیرم و خودم را باور کنم. به عنوان مثال: اگر بخواهم ورزش کنم، باید توانایی خودم را در نظر بگیرم. اگر توانم را بالاتر از واقعیت در نظر بگیرم، دچار منیت می شوم. اگر توانایی خودم را پایین‌تر بگیرم، دچار نا امیدی می شوم. می‌گویم با کمردرد و اضافه وزن نمی‌توانم ورزش کنم. این تفکر باعث عدم اعتماد به نفس و نا امیدی من می‌شود. پس باید اندازه واقعی و متعادل خود را بشناسم تا ورزش و حرکتی را شروع کنم. آقای مهندس می فرمایند: بار هیچ نفسی را نفس دیگر نمی‌تواند به دوش بکشد. ممکن است بخواهم خانه یا ماشین بخرم از دوستم کمک بخواهم، اما در مسائلی مثل بیماری اعتیاد، هیچ کس نمی‌تواند بار من را به دوش بکشد. مسئولیت درمان خودم را باید خودم بپذیرم. همسفر من یا راهنمای من بجای من نمیتواند درمان شود. زمانی که وارد لژیون تازه واردین می‌شوم، مطالبی درباره سیستم ایکس و روش درمان می‌شنوم. مسیر مثل خورشید برایم روشن می شود. اکنون باید حرکت کنم؛ ایستادن جایز نیست. در این مسیر باید جلو داری داشته باشم. در پیامی که اشاره کردم، از استاد سیلور آمده که جلودار واقعی همیشه هست فقط باید با تمام توان عقلی و حسی حرکت نمود و این حرکت بسیار مهم است. موضوع دیگری که می‌خواهم مطرح کنم، آزمون های داخلی  مسافران است. در شعبه ارم  چهار بار آزمون داخلی برگزار شده است. این امتحانات فقط برای کسانی که می‌خواهند آزمون راهنمایی شرکت کنند نیست؛ هر مصرف‌کننده برای تغییر جهان‌بینی‌ خودش باید حداقل کتاب‌های ۶۰ درجه و عشق و چهارده مقاله را یک بار خوانده باشد. منابع امتحانی ما همین کتاب ها به همراه جزوه‌های جهان‌بینی است باید آنها را بخوانیم تا نگرش و جهان بینی ما تغییر کند. مرحله بعدی امتحانات را تا اوایل آبان ماه برنامه‌ریزی کرده‌ایم. منابع بسیار کم و در دسترس است. با یک روز وقت گذاشتن می‌توانید نمرات بالای ۱۷ یا ۱۸ بگیرید. فقط باید پشتکار داشته باشید و بخوانید. امیدوارم در ادامه مسیر بتوانید جایگاه‌های بهتری در کنگره ۶۰ تجربه کنید. در پایان، جا دارد بار دیگر از آقای مهندس و خانواده‌شان تشکر کنم که این محیط را فراهم کردند تا ما در کمال آرامش آموزش بگیریم و در زندگی خود کاربردی کنیم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

عکس: مرزبان خبری

تایپ و بارگزاری: مسافر باقر

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .