English Version
This Site Is Available In English

وادی ها ما را به صلح و آرامش می رسانند

وادی ها ما را به صلح و آرامش می رسانند

جلسه ششم از دور دوازدهم سری جلسات کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی شوشتر با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" به استادی مرزبان محترم مسافر مسعود در روز سه شنبه مورخ 06/خرداد/۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز اینجا هستم و می توانم خدمت بکنم از گروه مرزبانی تشکر میکنم که فرصت به من دادند تا در این جایگاه باشم و بتوانم آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز وادی سوم هست که می گوید باید دانست  هیچ موجودی به میزان خود به خویشتن خویش فکر نمی کند و در این وادی می گوید که چرا ما باید یک سری از مسائل را یاد بگیریم، چرا ما باید آموزش ببینیم و در زندگی به چه درد ما می خورد. همه ی مسائل برای این هست که من بتوانم به صلح و آرامش برسم، من بتوانم به طرف آرامش حرکت کنم و من بتوانم بهتر زندگی کنم بهتر مشکلاتم را حل بکنم  وادی سوم می گوید من باید بار مشکلات خودم را خودم به دوش بکشم من امروز اگر دچار مشکلی هستم نگویم دیگران، اطرافیان و یا خانواده مشکل من را حل کند. من وقتی وارد سفر اول میشم ابتدا مبدا را برای من مشخص می کندکه بدونم کجای کار قرار دارم، کجای کار من مشکل داره و من باید خودم حرکت کنم برای حل مشکلاتم، من باید این رو یاد بگیرم که باید در صراط مستقیم تحت فرمان الهی  حرکت کنم تا بتونم از مشکلاتم خارج بشم من یه روزی می اومدم کنگره فکر می کردم دیگران باید نامه داروی من رو بیارن تحویل من بدن یا امروز نرسیدم برم داروم رو بگیرم خب حالا مقصر راهنما هست مقصر اونه که نامه منو زده در صورتی که من مقصر خودم بودم و باید با برنامه بیام و با برنامه همه کارها رو  انجام بدم ولی خب من خودم نمی خوام مسئولیت خودم و مشکل خودم رو به دوش بکشم و مشکلاتم رو میندازم گردن راهنما، خدمتگزار  مرزبان و.... مرزبان به من فلان حرف را زده من میرم دیگه نمیام کنگره و یا خیلی از مسائل دیگه و این کار نیروهای تخریبی و بازدارنده هست که من رو از راه مستقیم و از حرکتم باز بداره و نیروی منفی چه باور کنیم و چه باور نکنیم وجود دارد، چه بهتر که باور داشته باشیم و به سمت صراط مستقیم، به سمت درمان و تکامل خودمان حرکت کنیم و بتوانیم بهترین عملکرد را داشته باشیم.

خیلی وقت‌هابود که من وسیله نقلیه شخصی نداشتم ولی از دزفول می آمدم شوشتر به خاطر خودم و درمانم بود، در صورتی که می توانستم بمانم در خانه و بگم خب من که حالا وسیله ندارم، من مشکلاتم زیاده، من نمی تونم به سفرم برسم، من مشکلات مالی دارم و.... ولی من این رو درک کرده بودم که راهی جز این ندارم که حرکت کنم و ساکن نباشم جا دارد از راهنمای گرانقدرم آقا علی عزیز تشکر و قدردانی کنم و این را بگویم که من تمام حرفایی را که ایشان در لژیون میزد به عنوان کلید راه خود در نظر می‌گرفتم و از آنها درس می گرفتم و به آنها عمل میکردم، خیلی متشکرم که به صحبت‌هایم گوش کردید.

گروه سایت نمایندگی شوشتر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .