سیدی« روح و جن» را آقای مهندس در تاریخ ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۴ ارائه دادند که فرمودند این مطلبی را که مطرح میکنم به تاریخ ۸۵/۸/۲۸ برمیگردد. برنامه جهانبینی ما راجع به شناخت انسان است؛ ما زمانی میتوانیم اتومبیلی را تعمیر کنیم که اتومبیل را بشناسیم، برای انسان هم همینطور است تا انسان را نشناسیم راه حل برایش نمیتوانیم بدهیم؛ پس آن موقع که ما یک چیز را بدانیم میتوانیم یک راه حل خوبی را برایش ارائه دهیم.
در زندگی باید خیلی چیزها را بپذیریم؛ یکی از آن چیزها این است که دنیا بر مبنای اضداد در حال چرخش است، بر مبنای اضداد استوار شده است و این جزء بافت زندگی ما است؛ مثلاً تا شب نباشد ما روز را نمیفهمیم، اگر کینه، تنفر و دشمنی نباشد، عشق و محبت را از کجا میفهمید؛ ما یک مسئلهای را اصلاً نمیفهمیم و آن هم این است که خداوند را نمیتوانیم تشخیص دهیم و درکش کنیم؛ چون برای اینکه ضدش نیست، ضد خداوند نیست، گاهیاوقات میگوییم که شیطان است؛ ولی شیطان مخلوق خداوند است، شیطان ضد خداوند نیست.
انسانها همه یک گونه نیستند، متفاوت هستند؛ اصلاً شاید منفیها بیشتر باشند و ما میخواهیم همه انسانها خوب و صالح باشند؛ ولی چون بر مبنای اضداد است اینطوری نیست ما از همه انسانها توقع داریم بهترین و خوب باشند، این کار امکانپذیر نیست؛ چون برای خودمان امکانپذیر نیست. شما توقع دارید تمام انسانها دروغ نگویند؛ ولی خودمان نمیتوانیم دروغ نگوییم، انتظار داریم همه انسانها غیبت نکنند در صورتی که خودمان غیبت میکنیم؛ پس وقتی خودمان قادر نیستیم یک چیزی را انجام دهیم، چطوری از انسانهای دیگر توقع داریم.
میگوییم انسان مختار الخطاست، جایزالخطا نه! یعنی اختیار کامل دارد خطا کند؛ ولی باید بهایش را هم بدهد. آقای مهندس انسانها را سه دسته تقسیم کردند و فرمودند: ۱- آنانی که تسلیم خداوندگارند و کم و اندک هستند؛ یعنی انسانهایی که تسلیم فرامین و قوانینالهی هستند، کسانی که علاوه بر مراسم آیینی و دینی؛ دروغ نمیگویند، کم فروشی نمیکنند، شهادت ناحق نمیدهند، به پدر و مادر خود احترام میگذارند، امانتدار خوبی هستند، … . ۲-آنانی که در تسلیم شدن تردید دارند؛ یعنی میگویند آیا بهشتی است! آیا واقعاً جهنمی است! آیا نیرو و قدرت برتری یا خداوندی وجود دارد که این جهان هستی را به وجود آورده است و در کل هستی حکمفرما است! آیا من الان اینجا دارم ظلم میکنم از من بازخواست میشود یا نه! باید جوابگو باشم یا نه! ۳- آنانی که میگویند هیچکدام را نمیپذیریم؛ یعنی این گروه اصلاً خداوند را قبول ندارند و میگویند طبیعت ما را به دنیا آورده است، زندگی میکنیم و بعد از آن همه چیز تمام میشود. میتوانم دروغ بگویم، تهمت بزنم و همه کاری انجام بدهم و برنده هم هستم.
میگویند: انسان یک حیوان ناطق است، نه اصلاً! ساختار انسان به طور کلی با همه موجودات دیگر فرق میکند. انسان از نفس واحده تشکیل شده است؛ نفس واحده، یعنی مثلثی که یک ضلع آن روح، یک ضلع آن جن و ضلع دیگرش نفس است. نفس چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و خواستههایی دارد و این نفس رانندگی جسم ما را برعهده دارد، نفسی که در وجود ما است، صاحبخانه میباشد و دو موجود دیگر (روح و جن) در جسم ما زندگی میکنند. زمانی که بچه از مادر متولد میشود که توام با فریاد یا گریه است، روح و جن مشاورههای نفس وارد جسم میشوند. روح، از خداوند است و پاک و منزه میباشد و انسان را به خوبی هدایت میکند و فقط مخصوص انسانها میباشد و سنبل خوبی هاست.
ما روح پلید و شیطانی، روح حیوانی و روح گیاهی نداریم؛ تمام روحها طیبه هستند. جن؛ سنبل منفی و مسائل تخریبی است و انسان را به بدیها هدایت میکند؛ پس درون همه ما یک جن وجود دارد در صورتی که همه ما از جن میترسیم؛ بنابراین نفس گاهی اوقات حرف روح را گوش میکند و گاهی حرف جن را گوش میکند، در تمام مسائلی که پیش میآید میبینید این دو با هم هستند و دارند زمزمه میکنند یکی شما را به صلح و صفا و خوبی تشویق میکند و یکی دائماً شما را به جنگ و جدال دعوت میکند.
در قسمت بالا انسانها را به سه دسته تقسیم کردیم گروه اول، انسان هستند که فقط به روح خود گوش میکنند و به طرف آن میپیوندد. گروه دوم گروهی هستند که انس و جن هستند؛ یعنی گاهی اوقات به روح خود گوش میدهند و و گاهی اوقات به جن خود گوش میدهند و باید راه خیلی طولانی را در زمین طی کنند و ذره ذره خودشان را کامل کنند. گروه سوم جن جن هستند؛ یعنی نفس و جن با هم رفیق و متحد شدند و کاری با روح ندارند و هر آنچه که جن بگوید نفس انجام میدهد و حکومت در اختیار جن است.
در ادامه سیدی آقای مهندس فرق ناس، انسان و انس را فرمودند: انس، ناس و انسان همه دارای جسم هستند، همه دارای کالبد خاکی میباشند و قابل مشاهده هستند؛ اما جن فاقد جسمیت و پنهان است و قابل مشاهده نیست. ناس یعنی مردم و جمع است و یک نفر نیست. فرق انسان با انس مانند گل پخته و گل خام میباشد؛ انسان مثل ظرفی است که گل آن پخته است و شما میتوانید در آن آب بریزید یا غذا بخورید؛ ولی انس مانند ظرفی است که گل آن خام است و قابل استفاده نیست.
از این سیدی نتیجه میگیرم که هیچ انسانی بد نیست در واقع انسان مختارالخطاست و اختیار کامل دارد که خطا کند اگر فرزندم پدرم یا مادرم یا همسرم اشتباهی کردند نباید آنها را حذف کنم همیشه باید خوبیها را نگاه کنم. باید دیدگاهم را نسبت به انسانها تغییر بدهم اگر انسانی خطا کرد متوجه این باشم که جن درونی او است که خرابکاری میکند و اینطوری میتوانم آرامتر باشم و همیشه به نجوای درونی خودم نگاه کنم و مواظب باشم که ببینم این صحبتها از طرف روح هستند یا از طرف جن میباشند تا در ادامه و کم کم بتوانم با گوش دادن به مشاوری چون روح نفس خوبی را پرورش بدهم و گل وجودی خود را پخته کنم.
منبع: سیدی روح و جن(ٱقای مهندس حسین دژاکام)
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس(لژیون پنجم)
رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر مهین (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفرزینب(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
54